خارج فقه ۳۶ (قمار: کبیره یا صغیره بودن گناه قمار)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار / کبیره یا صغیره بودن گناه قمار

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و اینکه آیا قمار از گناهان کبیره است یا از گناهان صغیره است؟آیا شهادت کسی که قماربازی می‌کند مقبول می‌شود یا شهادتش قبول نمی‌شود؟البته بحث قبول شهادت، متفرّع بر این است اگر قمار، گناه کبیره باشد شهادت قمارباز قبول نمی‌شود و اگر قمار گناه صغیره باشد و اصرار بر قمار داشته باشد شهادت قمار باز مورد قبول واقع نمی‌شود اما اگر اصرار بر این گناه قمار نداشته باشد شهادتش مقبول می‌شود.روایت‌هایی را در این باب ذکر می‌کنیم که قمار گناه کبیره است و در نتیجه شهادت قمارباز مقبول نمی‌شود.یکی از روایات: وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ[۱] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِیِّ[۲] عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ[۳] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ[۴] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[۵] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) الصِّبْیَانُ یَلْعَبُونَ بِالْجَوْزِ وَ الْبَیْضِ وَ یُقَامِرُونَ فَقَالَ «لَا تَأْکُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ»[۶] .

از امام صادق (ع) سؤال کرده‌اند: بچه‌ها با گردو و تخم‌مرغ بازی می‌کنند و قمار می‌کنند (رهان وجود دارد) امام (ع) فرموده‌اند: از آن نخورید و حرام است.بررسی سند: سند روایت درست است.از نظر دلالت، این أکل مال مردم به باطل را می‌رساند که حرام است و به معنای گناه کبیره است؛ بنابراین با توجه به این روایت می‌توان گفت: کسی که قماربازی می‌کند مال مردم را می‌خورد و مال مردم خوردن گناه کبیره است و شهادت قمارباز مقبول نیست.برخی از علما به این روایت استدلال کرده‌اند[۷] .

و منها: «محمّد بن یعقوب[۸] ، عن محمّد بن یحیى[۹] ، عن أحمد بن محمّد[۱۰] ، عن معمر بن خلاد[۱۱] ، عن أبی الحسن (ع) قال: النرد والشطرنج والأربعه عشر بمنزله واحده و کل ما قومر علیه فهو میسر»[۱۲] .

در این روایت نرد و اربعه‌عشر اضافه شده و فقط حرف از شطرنج نیست. «ما قومر به» یعنی آن‌ چیزی که به‌وسیله آن قمار می‌شود مثل آلات قمار، شطرنج، نرد و …، اما «ما قومر علیه»، آن رهانی که بر او قمار می‌شود، در اینجا اشاره دارد که آلات قمار اگر باشد و پول و رهان باشد میسر می‌شود و این همان است که در قرآن آمده و از گناهان کبیره است: ﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ…﴾[۱۳] . این روایت هم قرینه و یا دلیل می‌شود که قمار از گناهان کبیره است.

روایت دیگر: «محمّد بن یعقوب[۱۴] ، عن محمّد بن یحیى[۱۵] ، عن أحمد بن محمّد[۱۶] ، عن محمّد بن خالد[۱۷] ، والحسین بن سعید[۱۸] جمیعاً، عن النضر بن سوید[۱۹] ، عن درست[۲۰] ، عن زید الشحام[۲۱] قال: سألت أبا عبد الله (ع) عن قول الله عزّ وجلّ:﴿… فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴾ قال: «الرجس من الأوثان الشطرنج و قول الزّور الغناء»[۲۲] .

از امام صادق (ع) درباره ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾ سؤال کردم ‌فرمود: الرجس من الاوثان، شطرنج است و قول زور، غنا است.

سند روایت خوب است و مشکل ندارد.از نظر دلالت، همان‌طور که بت‌پرستی از گناهان کبیره و شرک است قماربازی هم گناه کبیره است.روایت دیگر: وعنه[۲۳] ، عن أبیه،[۲۴] عن ابن أبی عمیر[۲۵] ، عن بعض أصحابه ، عن أبی عبد الله (ع) فی قول الله عزّ وجل: قال: «الرجس من الأوثان هو الشطرنج و قول الزور الغناء»[۲۶] .

از امام صادق(ع) درباره ﴿… فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾ سؤال کردم ‌فرمود: الرجس من الاوثان، شطرنج است و قول زور، غنا است.

سند روایت درست است.از نظر دلالت هم قماربازی در حد و اندازه شرک است؛ بنابراین قمار از گناهان کبیره است.برخی از علما به این روایت استدلال کرده‌اند[۲۷] .

روایت دیگر: «و عن عدّه من أصحابنا عن سهل بن زیاد[۲۸] عن ابن أبی نجران[۲۹] عن مثنى الحناط[۳۰] عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ( ع) : قال: قال أمیر المؤمنین (ع): النرد والشطرنج هما المیسر»[۳۱]

امیرالمؤمنین (ع) فرمود: شطرنج و نرد میسر هستند.

این روایت دلالت می‌کند که بازی با شطرنج و نرد همان میسر است که در قرآن از نهی شده است و گناه کبیره است.

روایت دیگر: «عنه[۳۲] ، عن أبیه[۳۳] عن ابن أبی عمیر[۳۴] ، عن محمّد بن الحکم أخی هشام بن الحکم[۳۵] ، عن عمر بن یزید[۳۶] ، عن أبی عبد الله (ع) قال إنّ لله عزّ وجل فی کلّ لیله من شهر رمضان عتقاء من النار إلّا من أفطر على مسکر أو مشاحن أو صاحب شاهین قلت وأیّ شیء صاحب الشاهین ؟ قال: الشطرنج»[۳۷] .

امام صادق (ع) فرمود: خداوند در ماه رمضان هر شب عده‌ی زیادی از مردم را از آتش نجات می‌دهد مگر کسانی که شراب می‌خورند و کسانی که در دین بدعت بگذارند و صاحب شاهین، سؤال کردم: صاحب شاهین چه کسی است؟ فرمود: آن‌هایی که مصاحب با شطرنج باشند.این روایت از نظر سند خوب است چون سلسله راویان قابل اعتماد هستند.این روایت می‌تواند مؤیّد باشد؛ چون قمارباز جزء آزادشده‌گان از آتش نیست و معلوم نیست کسی که جزء آزادشده‌گان از آتش نباشد آیا گناه او کبیره است یا صغیره است، بنابراین به‌عنوان مؤیّد از آن استفاده می‌کنیم.روایت دیگر: «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ[۳۸] عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ[۳۹] عَنْ أَبِیهِ[۴۰] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى[۴۱] قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ[۴۲] «ع » فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُرُ فَقَالَ مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ»[۴۳] .

شخصی از اهل بصره خدمت امام کاظم (ع) رسید و عرض کرد: فدات شوم من در مجلسی می‌نشینم که در آن گروهی قماربازی می‌کنند ولی من خودم شرکت نمی‌کنم و فقط به آن‌ها نگاه می‌کنم. امام (ع) فرموده‌اند: چرا در مجلسی وارد می‌شوید که خداوند به اهل آن مجلس نگاه نمی‌کند.بررسی سند: سند این روایت درست است.

از نظر دلالت مقداری مشکل دارد چون ممکن است خداوند متعال به خیلی از مردم نگاه نکند اما این نمی‌تواند دلیل بر گناه کبیره بودن باشد؛ هرچند ممکن است مؤیّد باشد اما نمی‌تواند دلیل قانع کننده‌ای باشد.ولی در مجموع، آیات و روایاتی که بیان شد و اجماعی که ذکر خواهد شد، دلالت می‌کنند بر اینکه قمار از گناهان کبیره است و شهادت قمارباز مقبول نیست.
دلیل دوم: اجماعمرحوم شیخ طوسی ادعای اجماع کرده است[۴۴] .

اگر ما شک کنیم که قمار از گناهان کبیره است یا از گناهان صغیره است و شک کنیم که قمارباز عدالت دارد یا ندارد چه باید کرد؟ احراز صحت شهادت شاهد لازم است؛ یعنی باید احراز کنید که این شاهد عادل است و شهادتش مورد قبول است پس وقتی‌که مردّد شد باید احراز کند که عادل است وگرنه شهادتش مورد قبول نیست؛ بنابراین قمار چه گناه کبیره باشد و چه گناه صغیره باشد اصل این است که شهادت قمارباز پذیرفته نشود.نکته بعد: اگر شطرنج از آلت قمار بودن خارج شد آیا بازی کردن با شطرنج جایز است یا جایز نیست؟ برخی از علما نظرشان بر این است که اگر از آلت قماربودن خارج شد بازی با شطرنج جایز است.


[۱] . امامی و ثقه است.
[۲] .امامی و ثقه است.
[۳] امامی و ثقه است.
[۴] .واقفی و ثقه است.
[۵] . اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۸] . امامی و ثقه است.
[۹] . امامی و ثقه است.
[۱۰] . امامی و ثقه است.
[۱۱] . امامی و ثقه است.
[۱۴] . امامی و ثقه است.
[۱۵] . امامی و ثقه است.
[۱۶] . امامی و ثقه است.
[۱۷] . امامی و ثقه است.
[۱۸] . امامی و ثقه است.
[۱۹] . امامی و ثقه است.
[۲۰] .واقفی بودن او اختلافی است و ظاهرا ثقه است و این روایت قبل از واقفی بودنش است.
[۲۱] . امامی و ثقه است.
[۲۳] . امامی و ثقه است.
[۲۴] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۲۵] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۲۸] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۲۹] . امامی و ثقه است.
[۳۰] . امامی و ثقه است.
[۳۲] .امامی و ثقه است.
[۳۳] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۳۴] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۳۵] . اختلافی است اما ظاهرا امامی و ثقه است.
[۳۶] . عمربن یزید بیّاع السابری، امامی و ثقه است.
[۳۸] .امامی و ثقه است.
[۳۹] .امامی و ثقه است.
[۴۰] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۴۱] .. امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۴۲] .امام کاظم (ع).


خارج فقه ۳۵ (قمار: کبیره یا صغیره بودن گناه قمار)

, ,

موضوع:
مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیر آلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و اینکه آیا قمار از گناهان کبیره است یا از گناهان صغیره است؟ دسته‌ای از علما نظرشان بر این بود که قمار از گناهان کبیره است و عده‌ای قائل به این بوده‌اند که قمار از گناهان صغیره است.شهید ثانی (ره) می‌فرماید:«ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها» [۱] . قمار، گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.

شهیدثانی(ره) به همان دلیل و همان مبنا که در صغیره ‌بودن گناه قمار داشت، در اینجا هم می‌فرماید کسی که قماربازی می‌کند اگر اصرار بر این قمار دارد شهادتش مقبول نیست اما اگر اصرار بر این گناه نداشته و گاهی انجام می‌دهد شهادتش مورد قبول است.محقق اردبیلی (ره) می‌فرماید: اگر اصرار بر گناه دارد شهادتش مورد قبول نیست و اگر اصرار بر گناه ندارد شهادتش مورد قبول واقع می‌شود[۲] .

مرحوم شهیدثانی و محقق اردبیلی (ره) طبق همان مبنایی که قمار گناه کبیره نیست این بحث (قبول شهادت قمارباز در صورت عدم اصرار بر گناه قمار) را در اینجا مطرح فرموده‌اند.به نظر ما گناه کبیره است و حتی اگر یک مرتبه هم بازی کند شهادتش مورد قبول نیست.

برخی خواسته‌اند بین کلمات علما جمع کنند بدین صورت که آن دسته از علما که گفته‌اند قمار گناه کبیره است و آن‌ها که قمار را گناه صغیره می‌دانند همه یک نظر را دارند و آن این است که قمار گناه صغیره است چون معمولاً و غالباً اصرار بر قمار دارند و به ندرت کسی پیدا می‌شود که قمار بازی کند و دوباره آن را انجام ندهد. قمار معمولا مع الاصرار محقق می‌شود؛ بنابراین قمار گناه صغیره‌ای است و با تکرار، مبدّل به گناه کبیره می‌شود[۳] .

ادلّه ردّ شهادت قمارباز
دلیل اول: روایات«وعن علی بن إبراهیم[۴] عن أبیه[۵] عن النوفلی[۶] عن السکونی[۷] عن أبی عبد الله (ع) قال نهى رسول الله ( ص) عن اللعب بالشطرنج»[۸] .

رسول خدا (ص) از بازی شطرنج نهی فرموده است.از این روایت که آیا قمار گناه صغیره است یا گناه کبیره است، چیزی فهمیده نمی‌شود و نهی مطلق است ممکن است گناه صغیره باشد که مورد نهی واقع شده است و ممکن است گناه کبیره باشد که مورد نهی واقع شده است دسته‌ای از روایات که نهی دارند این‌ها دلالت بر کبیره‌ بودن و یا صغیره‌ بودن نمی‌کند چون نهی هم شامل گناه کبیره و هم گناه صغیره می‌شود.روایت بعدی: رَوَاهُ الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ عن رجال من اصحاب النبی (ص) عن النبی (ص): «أَنَّه نَهَى عَنِ الْلَعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ». [۹]

پیغمبر (ص) از لعب به شطرنج نهی فرمود.روایت بعدی: روی عن علی (ع): «انّه مرّ بقوم یلعبون بالشطرنج فقال ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون»[۱۰] .

حضرت علی (ع) هنگامی که افرادی را در حال بازی شطرنج دیده‌اند، فرمود: این مجسمه‌های بی‌روح چه هستند که شما در کنار این‌ها توقّف می‌کنید و در مورد آن‌ها تفکر می‌کنید.این روایت هم فقط دلالت بر نهی می‌کند و دلالت بر کبیره‌ بودن و یا صغیره ‌بودن قمار نمی‌کند.روایت بعدی: روی عن علی (ع) انّه قال: «اللاعب بالشطرنج من اکذب خلق الله تعالی یقول مات و ما مات»[۱۱] .

حضرت علی (ع) می‌فرماید: کسی که شطرنج‌بازی می‌کند از دروغ‌گوترین خلایق است؛ چون در شطرنج می‌گوید مات درحالی‌که نمرده‌ است.چون شطرنج‌بازی مصداق دروغ‌گویی است و دروغ از گناهان کبیره است؛ بنابراین شطرنج از گناهان کبیره است.روایت بعدی: «محمّد بن یعقوب[۱۲] عن عده من أصحابنا عن أحمد بن محمّد[۱۳] عن علی بن الحکم[۱۴] عن سیف بن عمیره[۱۵] عن زیاد بن عیسى[۱۶] قال: سألت أبا عبد الله (ع) عن قوله عزّ وجلّ: ( وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ) فقال کانت قریش تقامر الرجل بأهله وماله فنهاهم الله عزّ وجلّ عن ذلک»[۱۷] .

از امام صادق (ع) در مورد (وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ) سؤال کرده‌اند فرمود: قریش زن‌های خود و مال خود را رهان قرار می‌داده‌اند و قماربازی می‌کرده‌اند خداوند آن‌ها را نهی کرده است.

سند روایت خوب است.أکل مال بالباطل گناه کبیره است و قمار هم مصداق أکل مال بالباطل است؛ بنابراین قمار گناه کبیره است.روایت بعدی: «وعن أبی علی الأشعری[۱۸] عن محمّد بن عبد الجبار[۱۹] عن أحمد بن النضر[۲۰] عن عمرو بن شمر[۲۱] عن جابر[۲۲] عن أبی جعفر (عل) قال: لما أنزل الله على رسوله (ص) ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾ قیل یا رسول الله ما المیسر؟ فقال: کلّ ما تقومر به حتّى الکعاب والجوز …»[۲۳] .

امام باقر (ع) فرمود: وقتی آیه ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾ نازل شد به پیامبر (ص) عرض شد، میسِر چیست؟ فرمود: هر چیزی که مثل جوز، تخته‌نرد و … با آن قمار می‌کنند.

سند روایت به‌خاطر وجود عمر بن شمر در بین راویان ضعیف است.مرحوم اردبیلی به این روایت استدلال کرده‌اند[۲۴] .

اگر گفته شود عمل قدما جبران ضعف سند می‌کند مشکل سند روایت هم حل می‌شود، بنابر نظریه مشهور، عمل اصحاب جابر ضعف سند است، در این‌صورت می‌توان گفت ضعف سند هم جبران می‌شود.روایت بعدی: «وعنهم عن سهل بن زیاد[۲۵] وأحمد بن محمّد جمیعاً[۲۶] عن إبن محبوب[۲۷] عن یونس بن یعقوب[۲۸] عن عبد الحمید بن سعید[۲۹] قال بعث أبو الحسن (ع) غلاماً یشتری له بیضاً فأخذ الغلام بیضه أو بیضتین فقامر بها ، فلما أتى به أکله ، فقال له مولى له : إنّ فیه من القمار ، قال : فدعا بطشت فتقیأ فقاءه»[۳۰] .

امام کاظم (ع) غلامش را فرستاد که برای او تخم‌مرغ بخرد هنگامی که غلام رفت و تخم‌مرغ را خرید در بین راه قماربازی کرد و تخم‌مرغ را خدمت امام (ع) داد و امام (ع) مقداری از این تخم‌مرغ را خورد، یکی از غلام‌ها گفت که چند تا از این تخم‌مرغ‌ها را این غلام از طریق قمار به‌دست آورد، امام (ع) ظرفی را طلب کرده و آن غذا را قی کرد.سند روایت درست است.مزحوم اردبیلی به این روایت استدلال کرده است[۳۱] .

این روایت دلالت می‌کند که قمار أکل مال بالباطل است و مورد تنفر امام (ع) است که امام (ع) حاضر به خوردن مال به‌دست ‌آمده از قمار نشده‌اند البته دلالت بر گناه کبیره‌بودن نمی‌کند البته به عنوان مویّد می‌شود از آن استفاده کرد.

روایت بعدی: «وعن محمّد بن یحیى[۳۲] عن محمّد بن الحسین[۳۳] عن صفوان[۳۴] عن العلاء[۳۵] عن محمّد بن مسلم[۳۶] عن أحدهما (ع) قال لا تصلح المقامره ولا النهبه.»[۳۷]

امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) فرمود: مصلحت نیست که انسان قمار کند و اموال مردم را غارت کند.مرحوم اردبیلی به این روایت استدلال کرده است[۳۸] .

امام (ع) قمار را در کنار غارت اموال مردم قرار داده است؛ یعنی کسی که قمار می‌کند اموال مردم را غارت می‌کند.ممکن است گفته شود «لا تصلح» دلالت بر حرمت نمی‌کند البته از قرینه‌ای که در کنارش آمده است (غارت اموال مردم) معلوم می‌شود که دلالت بر حرمت می‌کند.

و منها: «وعن علی بن إبراهیم[۳۹] عن أبیه[۴۰] عن النوفلی[۴۱] عن السکونی[۴۲] عن أبی عبد الله (ع) قال: کان ینهى عن الجوز یجیء به الصبیان من القمار أن یؤکل و قال هو سحت»[۴۳]

سند این روایت خوب است.اما از نظر دلالت فقط دلالت بر حرمت وضعی می‌کند و اگر حتی دلالت بر حرمت تکلیفی کند دلالت بر کبیره‌ بودن نمی‌کند.به نظر ما مسئله روشن است و قمار از گناهان کبیره است و شهادت کسی که قمارباز است قبول نمی‌شود.


[۴] . امامی و ثقه است.
[۵] .بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۶] بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۷] . عامی و ثقه است.
[۱۰] . السنن الکبری، البیهقی، ابوبکر، ج۱۰، ص۵۳۸.
[۱۱] . السنن الکبری، البیهقی، ابوبکر، ج۱۰، ص۵۳۸.
[۱۲] . امامی و ثقه است.
[۱۳] . امامی و ثقه است.
[۱۴] . امامی و ثقه است.
[۱۵] . امامی و ثقه است.
[۱۶] . امامی و ثقه است.
[۱۸] . امامی و ثقه است.
[۱۹] . اامامی و ثقه است.
[۲۰] . امامی و ثقه است.
[۲۱] .امامی اما ضعیف است.
[۲۲] . امامی و ثقه است.
[۲۵] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۲۶] . امامی و ثقه است.
[۲۷] . امامی و ثقه است و بنابر قولی از اصحاب اجماع است.
[۲۸] . امامی و ثقه است.
[۲۹] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۳۲] . امامی و ثقه است.
[۳۳] . امامی و ثقه است.
[۳۴] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۳۵] . امامی و ثقه است.
[۳۶] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۳۹] . امامی و ثقه است.
[۴۰] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۴۱] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۴۲] . عامی و ثقه است.


خارج فقه ۳۴ (قمار: حضور در مجلس قمار)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار / حضور در مجلس قمار

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و اینکه از گناهان کبیره است، اگر قمار از گناهان کبیره باشد هر کسی که قمار را انجام دهد عدالت او از بین می‌رود و امام جماعت بودن، قضاوت، شهادت و کارهایی که مشروط به عدالت است، را از دست می‌دهد و نمی‌تواند متصدی قضاوت، امام جماعت و .. شود و شهادتش مورد قبول نخواهد شد اما اگر از گناهان صغیره باشد و همیشه این گناه را انجام ندهد و اصرار بر آن نداشته باشد می‌تواند قضاوت کند، امام جماعت شود و شهادتش مورد قبول واقع خواهد شد، بنابراین آثاری بر این مبحث بار می‌شود.نکته بعد: حضور در مجلس قمار حرام است، اگر در مجلسی قمار صورت گرفت حضور در آن مجلس هم حرام خواهد بود، در جلسه قبل بیان شد که در هر مجلس گناهی، اگر عنوان تأیید عمل آنها باشد جایز نیست، پس اگر شرکت و حضور در این مجلس به منزله تأیید آن مجلس باشد شرعا جایز نیست و در رابطه با حرمت حضور در مجلس قمار، دو روایت مورد بررسی قرار گرفت که سند روایت اول ضعیف و از نظر دلالت نیز خلاف اجماع بود و روایت دوم هم به تنهایی دلالت بر حرمت حضور در مجلس قمار نمی کرد. برخی از علما به آن دو روایت استدلال کرده بودند که در جلسه قبل مطرح شد.

روایت سوم:«وَ عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ[۱] عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَعِیدٍ[۲] عَنْ سُلَیْمَانَ الْجَعْفَرِیِّ[۳] عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا «ع» قَالَ: الْمُطَّلِعُ فِی الشِّطْرَنْجِ کَالْمُطَّلِعِ فِی النَّارِ».[۴]

امام رضا «ع» فرمود: کسی که اطلاع و اشراف بر شطرنج دارد مثل این است که حضور در آتش دارد.سند این روایت اشکال دارد چون علی بن سعید که مهمل است، در سلسله این روایت قرار دارد.از لحاظ دلالی هم مشکل دارد چون معلوم نیست منظور از مطّلع در شطرنج چیست، شاید منظور کسانی باشد که اصرار بر گناه داشته باشند و در بازی شطرنج حرفه‌ای باشند.بنابراین هم سند روایت مشکل دارد و هم از لحاظ دلالی مشکل دارد.مرحوم بحرانی «ره»[۵] و آیت الله مکارم[۶] به این روایت استدلال کرده‌اند.

این روایت را می‌توان به عنوان مویّد ذکر کرد اما نمی‌تواند دلیل باشد چون روایت ضعیفه است و نهایتا مرجوحیت را اثبات می‌کند و نمی‌تواند دلیل قاطع و محکم باشد.
روایت چهارم:«وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ[۷] عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ[۸] عَنِ ابْنِ رِئَابٍ[۹] قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِی‌ الشِّطْرَنْجِ فَقَالَ الْمُقَلِّبُ لَهَا کَالْمُقَلِّبِ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ قَالَ فَقُلْتُ مَا عَلَى مَنْ قَلَّبَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ قَالَ یَغْسِلُ یَدَهُ»[۱۰] .

خدمت امام صادق «ع» رسیدم و عرض کردم فدایت شوم، نظر شما در مورد شطرنج چیست؟ امام «ع» فرمودند: کسی که مهره‌های شطرنج را جابجا می‌کند مثل کسی است که گوشت خنزیر را جابجا می‌کند. گفتم کسی که گوشت خنزیر را جابجا می‌کند باید چه کار کند؟ امام «ع» فرمود: باید دستانش را بشوید.سند این روایت درست می‌باشد.مرحوم بحرانی «ره» به این روایت استدلال کرده است[۱۱] .

به نظر ما این روایت دلالت بر حرمت نمی‌کند بلکه دلالت بر مطلق مرجوحیت می‌کند و کسی از علما هم قائل به نجاست شطرنج نشده است و اضافه بر اینها، کسی که گوشت خنزیر را جابجا کند کار حرامی انجام نداده است تا مادامی که از آن گوشت نخورده باشد.

تنها توجیهی که برای نجاست شطرنج می‌توان بیان کرد این است که؛ افرادی که شطرنج بازی می‌کنند از نجاسات هم دوری نمی‌کنند لذا با دستان آلوده و متنجّس دست به مهره‌های شطرنج می‌زنند و آنها را آلوده و نجس می‌کنند و اگر دیگران دست به مهره‌های نجس بزنند دستانشان نجس می‌شود و باید دستهای خود را تطهیر کنند.قال «ره»: «… الحضور فی المجالس التی یلعب فیها بها و النظر إلیها، و هو مستفیض إلّا أنّ فی إثبات التحریم بذلک إشکالًا إلّا أن یکون إجماعاً»[۱۲] .

مرحوم صاحب ریاض «ره» می‌فرماید: باید از حضور در مجالس قمار و نگاه کردن به آن اجتناب کرد، این روایت مستفیض است ولی در اثبات تحریم به وسیله آن اشکال وجود دارد مگر اینکه در این مورد اجماع باشد.به نظر ما کلام ایشان بسیار خوب است و اگر حضور شخص موجب تأیید آنها شود حرام است اما اگر با آنها مخالفت شود حرام نیست.

مطلب بعد:
رد کردن شهادت کسی که با آلات قمار بازی می‌کند.آیا شهادت کسی که با آلات قمار بازی می‌کند، مورد قبول واقع می‌شود؟ در این رابطه دو قول وجود دارد:
قول اول: قول مشهور:شهادت کسی که با آلات قمار بازی می‌کند قبول نمی‌شود.به نظر ما این قول، اگر از آیات و روایات، کبیره‌ بودن گناه قمار را استفاده کنیم و اگر واقعا قمار باشد و گناه کبیره باشد در این‌صورت شهادت قمارباز قبول نیست.

و قال العلامه الحلّی «ره»: «و تردّ شهادته، إلّا أن یتوب، سواء قصد الحذق، أو اللّهو، أو القمار، و هو المشتمل على العوض، و سواء اعتقد تحریمه أو لا»[۱۳] .

شهادت کسی که قماربازی می‌کند رد می‌شود و قبول نیست مگر این‌که توبه کند؛ خواه قصدش یادگیری مهارت آن باشد، خواه قصدش بازی باشد، خواه قصدش قمار باشد که مشتمل بر عوض و رهان باشد و چه معتقد به تحریم قمار باشد و چه معتقد به تحریم آن نباشد.به نظر ما این کلام درست نیست ممکن است کسی معتقد به حلیّت بعضی از اقسام قمار باشد مثلا بازی با آلات قمار را بدون رهان جایز می‌داند، بنابراین از عدالت خارج نمی‌شود و شهادتش مورد قبول واقع می‌شود خواه آن شخص مجتهد باشد و یا اینکه از کسی تقلید کند که برخی از اقسام قمار را حلال می‌داند، پس دلیلی بر ردّ شهادت او و خروجش از عدالت نیست.

قول دوم:شهادت کسی که با آلات قمار بازی کند قبول می‌شود البته اگر اصرار بر این کار داشته باشد شهادتش مورد قبول واقع نمی‌شود.قال الشید الثانی (ره): «ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها» [۱۴] .

شهید ثانی (ره) می‌فرماید: قمار گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.


[۱] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۲] .مهمل است.
[۳] امامی و ثقه است.
[۷] . .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۸] . امامی و ثقه است و بنابر قولی از اصحاب اجماع است.
[۹] .امامی و ثقه است.


خارج فقه ۳۳ (قمار: حضور در مجلس قمار)

, ,

موضوع:مکاسب محرمه/ قمار / حضور در مجلس قمار

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار در این بود که حضور در مجلس قمار حرام است؛ اگر مجلسی در آن قمار صورت گرفت حضور در آن مجلس هم حرام خواهد بود و این بحث از دو جنبه مورد توجه است:اول، اینکه اصولا هر گناهی که مجلسی برای او تشکیل می‌شود و در مجلس آن گناه صورت می‌گیرد، آیا حضور در در مجلس گناه اصولا حرام است، مثلا در مجلس شراب‌خواری و یا مجلسی که در آن غیبت و یا تهمت به افرادی می‌زنند، آیا حضور در این مجالس جایز است؟

دوم، خصوص قمار آیا خصوصیت خاصی دارد با توجه به اینکه آیات و روایاتی در این زمینه آمده است؛ که در مجلس قمار به هیچ عنوان وارد نشوید و ناظر نباشید.

بنابراین این بحث یک جنبه عمومی دارد، یعنی آیا حضور در مجلس گناه (مجلس قمار، غیبت، تهمت و …) جایز نیست؟به نظر ما در حضور در هر مجلس گناهی، اگر عنوان تأیید عمل آن‌ها باشد جایز نیست؛ پس اگر شرکت و حضور در این مجلس به منزله تأیید آن مجلس باشد شرعا جایز نیست و حتی اگر در آن مجلس گناه، عبادتی انجام شود مثلا در مجلس شراب، قمار و … شرکت کند و نماز بخواند اگر در این مورد نهی داشته باشیم (یعنی نهی از حضور در مجلس شراب یا قمار) ممکن است گفته شود که نماز‌خواندن در این مجلس هم باطل است؛ یعنی نهی در عبادت موجب فساد عبادت می‌شود و وقتی حضور در یک مجلس منهی شد مثل غصب، که از نماز‌خواندن در مکان غصبی نهی شده است در اینجا هم که مجلس قمار، شراب و … است، شرکت و حضور در مجلس حرام است و ممکن است که حتی عبادت را هم باطل کند.

نهی از حضور در مجلس قمارنکته دوم در بحث قمار این است که در خصوص مجالس قمار روایاتی وارد شده است و این روایات دلالت بر این می‌کند که در مجلس قمار شرکت نکنید و نهی از حضور در مجلس قمار شده است.

البته این نکته را باید گفت که اگر کسی در مجلس گناه شرکت کرد و سکوت نکرد بلکه نهی از منکر کند این حضور اشکال ندارد اما اگر در چنین مجالسی شرکت کند و نهی از منکر نکند چون تأیید مجلس گناه می‌شود، حرام است.در این باره روایاتی وارد شده است که مخصوصا بحث قمار و حضور در مجالس قمار را مطرح کرده است.روایت اول:«مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ[۱] فِی آخِرِ السَّرَائِرِ[۲] نَقْلًا مِنْ کِتَابِ جَامِعِ الْبَزَنْطِیِّ[۳] عَنْ أَبِی بَصِیرٍ[۴] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ «ع» قَالَ بَیْعُ الشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ وَ أَکْلُ ثَمَنِهِ سُحْتٌ وَ اتِّخَاذُهَا کُفْرٌ وَ اللَّعِبُ بِهَا شِرْکٌ وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا مَعْصِیَهٌ وَ کَبِیرَهٌ مُوبِقَهٌ وَ الْخَائِضُ یَدَهُ فِیهَا کَالْخَائِضِ یَدَهُ فِی لَحْمِ الْخِنْزِیرِ لَا[۵] صَلَاهَ لَهُ حَتَّى یَغْسِلَ یَدَهُ کَمَا یَغْسِلُهَا مِنْ مَسِّ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ النَّاظِرُ إِلَیْهَا کَالنَّاظِرِ فِی فَرْجِ أُمِّهِ وَ اللَّاهِی بِهَا وَ النَّاظِرُ إِلَیْهَا فِی حَالِ مَا یُلْهَى بِهَا وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا فِی حَالَتِهِ تِلْکَ فِی الْإِثْمِ سَوَاءٌ وَ مَنْ جَلَسَ عَلَى اللَّعِبِ بِهَا فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ کَانَ عَیْشُهُ ذَلِکَ حَسْرَهً عَلَیْهِ فِی الْقِیَامَهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُجَالَسَهَ اللَّاهِی الْمَغْرُورِ بِلَعِبِهَا فَإِنَّهُ مِنَ الْمَجَالِسِ الَّتِی قَدْ بَاءَ أَهْلُهَا بِسَخَطٍ مِنَ اللّٰهِ یَتَوَقَّعُونَهُ کُلَّ سَاعَهٍ فَیَعُمُّکَ مَعَهُمْ‌»[۶] .

ابن‌ادریس در آخر کتاب سرائر از کتاب جامع بزنطی نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: بیع شطرنج و خوردن ثمن آن حرام است و کسی که آن را شغل خود قرار دهد کفر است. بازی با شطرنج شرک است و سلام‌ کردن به شطرنج‌باز گناه کبیره است و او را هلاک می‌کند. کسی که دستش را در شطرنج فرو برد و حرکت کند مثل این است که دست به گوشت خوک می‌زند و نمازش درست نیست تا اینکه دستانش را بشوید؛ همان‌طور که وقتی دست به گوشت خوک می‌زند باید دستانش را بشوید. کسی که به شطرنج نگاه کند مثل کسی است که به فرج مادرش نگاه کرده و گناه سلام کننده به کسی که مشغول شطرنج‌بازی است مثل خود شطرنج‌باز است و تماشا کردن و تأیید قمارباز همان گناه صاحب آن را دارد. جایگاه کسی که حاضر در مجلس این بازی شود در آتش جهنم است و در قیامت حسرت می‌خورد که چرا این کار را کرده و تماشا کرده است. کسی که شطرنج‌بازی کند منتظر عذاب الهی باشد و ممکن است هر لحظه بر او عذاب نازل شود و ممکن است شامل حال کسی شود که در این مجلس شرکت کند.مرحوم بحرانی (ره)[۷] و آیت‌الله مکارم[۸] به این روایت استدلال کرده‌اند.

به نظر ما به این روایت نمی‌شود استدلال کرد؛ چون روایت مرفوعه و ضعیفه است. همچنین در روایت آمده است که بعد از شطرنج باید دست‌ها را بشوید درحالی‌که هیچ‌یک از علما فتوا نداده‌ که شطرنج جزء نجاسات است و باید بعد از شطرنج، دست‌ها تطهیر شود؛ بنابراین هم از نظر دلالی مقداری خلاف اجماع است و هم از نظر سند، روایت اعتبار ندارد اما می‌تواند مویّد این مطلب باشد که حضور در مجالس قمار گناه است.

روایت دوم:«مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ[۹] عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ[۱۰] عَنْ أَبِیهِ[۱۱] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى[۱۲] قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ[۱۳] «ع » فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُرُ فَقَالَ مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ»[۱۴] .

شخصی از اهل بصره خدمت امام کاظم (ع) رسید و عرض کرد: فدایت شوم من در مجلسی می‌نشینم که در آن گروهی قماربازی می‌کنند ولی من خودم شرکت نمی‌کنم و فقط به آن‌ها نگاه می‌کنم، امام (ع) فرمود: چرا در مجلسی وارد می‌شوید که خداوند به اهل آن مجلس نگاه نمی‌کند.بررسی سند: سند این روایت درست است.

بررسی دلالتاز نظر دلالت، مورد تردید است؛ چرا که در این روایت آمده است: «خداوند به اهل آن مجلس نگاه نمی‌کند» این تردید دارد چون در جای دیگری هم مثلا آمده است که اگر در خانه‌ای سگ باشد ملائکه در آن خانه نازل نمی‌شوند و این دلالت بر حرمت نمی‌کند؛ پس این مورد تردید است و «ولاینظر الله» ممکن است در مکروهات هم صورت بگیرد.صاحب حدائق (ره)[۱۵] و آیت‌الله مکارم[۱۶] به این روایت استدلال کرده‌اند.

به نظر ما این روایت به تنهایی دلالت بر حرمت نمی‌کند مگر اینکه از قرائن دیگر استفاده شود.

نگاه به مجلس قمار از تلویزیونآیا کسی که در منزل خودش به تلویزیون نگاه می‌کند این هم عنوان مجلس قمار بر آن صدق می‌کند؟با توجه به روایات خاص که در باب قمار آمده و روایات عام که در باب مجلس گناه به‌طور مطلق آمده است، عنوان مجلس قمار بر این فعل «تماشای تلویزیون» صدق نمی‌کند و تأیید هم صدق نمی‌کند البته اگر مثلا برای آن برنامه تلویزیونی پیامک تأیید ارسال کند این کار حرامی مرتکب شده است.


[۱] .امامی و ثقه است.
[۳] امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۴] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۵] . در کتاب السرائر «و لا» می‌باشد.
[۹] .امامی و ثقه است.
[۱۰] .امامی و ثقه است.
[۱۱] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۱۲] .. امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۱۳] .امام کاظم «ع».


خارج فقه ۳۲ (قمار: کبیره یا صغیره بودن گناه قمار، شکستن آلات قمار)

, , ,

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ کبیره یا صغیره بودن گناه قمار/ شکستن آلات قمار

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و این‌که آیا قمار از گناهان کبیره است یا صغیره ؟اصل اولیه در صغیره یا کبیره؟شهید ثانی (ره) می‌فرماید: «ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها»[۱] .

قمار، گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.اصرار بر قمار، گناه کبیره است ولی یک‌بار این گناه را انجام ‌دادن، گناه صغیره است.در جلسات قبل این بحث و ادلّه آن مطرح شد.مرحوم صاحب جواهر (ره) می‌فرماید: اصل این است که هر گناهی کبیره است و صغیره‌ بودن نیازمند دلیل است[۲] .

به نظر ما دلیلی بر این اصل نیست، شاید صاحب جواهر (ره) استناد به آیه ﴿ِ إنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ﴾[۳] کرده باشد؛ یعنی اگر گناهان کبیره را ترک کنید خداوند گناهان صغیره شما را می‌بخشد. این ترک گناهان کبیره،کفّاره‌ای است برای گناهان صغیره‌ای که انجام می‌دهید، صاحب جواهر (ره) می‌خواهد این نکته را بیان کند که وقتی آیه یا روایت،گناهی را بیان کند، ظهورش در این است که کفّاره‌ای ندارد و گناه باید ترک شود. ایشان اصل را در هر گناه، کبیره‌ بودن می‌داند مگر اینکه صغیره بودن آن ثابت شود؛ چون صغیره بودن قابل جبران است و راه جبران این است که گناه کبیره را ترک کند و هر زمانی که گناه کبیره را ترک کردید گناهان صغیره بخشیده می‌شود.

آیا چنین قانونی وجود دارد که خداوند گناهان صغیره را می‌بخشد و اصل در گناه این است که کبیره باشد؟ آیا هر گناهی صغیره است مگر اینکه کبیره‌ بودن آن اثبات شود یا اینکه هر گناهی کبیره است مگر اینکه صغیره بودنش اثبات شود؟ به عبارت دیگر، در جایی که شک بین صغیره‌ بودن گناه و کبیره‌ بودن آن شود، راه‌حل چیست؟ مرحوم صاحب جواهر (ره) اصل را بر کبیره ‌بودن گناه می‌داند البته برخی اصل را صغیره ‌بودن گناه می‌دانند؛ چون در بعضی از ادلّه آمده است: گناهانی که در قرآن و روایات وعده عذاب برای آن آمده است، گناه کبیره است.لزوم توبهآیا هر گناهی حتّی گناه صغیره احتیاج به توبه دارد؟ برخی فرموده‌اند: گناهان کبیره نیاز به توبه دارند اما گناهان صغیره نیازی به توبه ندارند.به نظر ما هر گناهی چه کبیره باشد و چه صغیره باشد نیازمند توبه است و انسان باید توبه کند؛ هیچ دلیلی نداریم که فقط در گناه کبیره باید توبه کرد اما در گناهان صغیره توبه لازم نیست.

دلیل چهارم: عموم امر به توبه کردن از هر گناهی مگر اینکه دانسته شود که آن گناه، صغیره است[۴] .

به نظر ما توبه در گناهان کبیره و صغیره لازم است و اینکه گفته شده امر به توبه فقط برای گناهان کبیره است، قابل فهم نیست.

مطلب سوم: در شکستن آلات قمارآیا آلات قمار را باید شکست و از بین برد؟ مثلا در جایی انسان وارد شد و عدّه‌ای در حال قمار بودند آیا شکستن آلات قمار واجب است؟ بعضی از فقها فرموده‌اند: که باید آلات قمار را شکست و از بین برد[۵] «یحرم إبقائها و یجب إتلاف صورها»[۶] . باید این آلات را به‌گونه‌ای بشکنید که از آلت قمار بودن خارج شوند تا قابل استفاده برای قمار نباشند.

توضیح مطلب؛در بحث قمار قبلا گفتیم که آلاتی وجود دارند که برای قمار درست شده‌اند و با رهان هستند، در بین جامعه آلاتی وجود دارند که هم قمار با آن می‌شود و هم رهان داده می‌شود، قدر متیقّن در اینجا این است که این آلات قمار باید شکسته شود امّا ‌دسته‌ای از آلات قمار هستند که بدون رهان با آن‌ها بازی می‌شود، یعنی بازی انجام می‌شود و برد‌وباخت هم در آن‌ها هست اما رهان وجود ندارد؛ همان‌طور که در بحث قمار گفته شد که قمار‌بودن این قسم معلوم نیست و احتیاط وجوبی کرده‌ایم در این‌جا هم احتیاط می‌کنیم پس در جایی که با آلات قمار مثل شطرنج البته بدون رهان بازی کنند و غالب مردم با این آلات بدون رهان بازی کنند و فقط برای سرگرمی افراد است، در اینجا همان احتیاط وجوبی را جاری می‌کنیم و از باب احتیاط این آلات باید شکسته شود اما چون اصل قمار‌بودن آن ثابت نیست و دلیلی نداریم نمی‌توان فتوا داد.

آثار مترتب بر این مبحثآثاری که بر این مطرح می‌شود این است که به عنوان گناه صغیره محسوب می‌شود و نشکستن این آلات قمار گناه صغیره است و گناه کبیره نیست.منظور از وجوب شکستن آلات قمار که مطرح شد آن دسته از آلاتی را می‌گویند که معدّه برای قمار باشند و برای قمار درست شده باشند و در بین مردم معروف و مشهور است و آن قمار که با رهان انجام شود مسلّم است و منظور آلات متعارفه مثل تخم‌مرغ و گردو نیست.دلیل وجوب شکستن«أنها مما یجی‌ء منها الفساد محضا و یجب قطع ماده الفساد شرعا‌ و عقلا»[۷] .

هرچیزی که فساد محض است، هم شرعا و هم عقلا واجب است که از بین برود.بعضی چیزها قابل استفاده است که با آن دو کار انجام می‌دهند مثل چاقو که برای شکستن میوه و گوشت از آن استفاده می‌شود و هم برای دعوا به‌کار برده می‌شود که این چاقو مصداق (مما یجی‌ء منها الفساد محضا) نیست چون هم با آن کار خوب انجام می‌دهند و هم کار بد انجام می‌دهند اما بعضی چیزها اصلا قابلیت کار خوب ندارند و فقط برای فساد هستند مثل قمار که مصداق (مما یجی‌ء منها الفساد محضا) است. هر چیزی که فقط برای فساد باشد عقلا و شرعا باید از بین برود.

حضور در مجلس قمار آیا جلوس و نشستن در مجلس قمار جایز است؟اگر تأیید عمل آن‌ها باشد قطعا جایز نیست مگر اینکه برای نهی از منکر باشد.




خارج فقه ۳۱ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیر آلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و اینکه آیا قمار از گناهان کبیره است یا از گناهان صغیره؟ در جلسه قبل فرمایش شهید‌ ثانی (ره) را نقل کرده‌ایم که ایشان می‌فرمود: قمار گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر این گناه کنند، مرتکب گناه کبیره می‌شوند.[۱]

در مقابل، مشهور و اکثر علما فرموده‌اند: «قمار گناه کبیره است». برای این مدعا به آیات قرآن و روایات متعدّدی استدلال شداست. البته برخی از این روایات مؤیّد هستند و نمی‌توان به‌عنوان دلیل به آن‌ها استدلال کرد؛ چون این روایات سند قابل قبولی ندارند و کافی نیست. همچنین دلالت این روایات ضعیف است، برخی از این روایات که مؤید هستند را ذکر می‌کنیم؛
مؤیّد اول«عن عدّه من أصحابنا، عن سهل[۲] بن زیاد، عن محمّد بن عیسى[۳] ، عن یونس[۴] ، عن الحسین بن عمر بن یزید[۵] ، عن أبی عبد الله (ع) قال: یغفر الله فی شهر رمضان إلّا لثلاثه صاحب مسکر أو صاحب شاهین ، أو مشاحن»[۶] .

امام صادق (ع) فرمود: خداوند در ماه رمضان همه را می‌بخشد مگر کسانی که شراب می‌خورند، کسانی که شطرنج‌بازی کنند و کسانی که در دین بدعت بگذارند، بخشیده نمی‌شوند.سند روایت ضعیف است؛ چون یکی از سلسله راویان مهمل بود.ازلحاظ دلالت هم به نظر می‌رسد که لفظ (صاحب) یعنی کسی که همیشه شطرنج‌بازی می‌کند.بنابراین هم اشکال سندی به این روایت وارد است و هم از لحاظ دلالی مشکل دارد اما به عنوان مؤیّد می‌شود به این روایت استناد کرد.
مؤیّد دوم«عنه[۷] ، عن أبیه[۸] عن ابن أبی عمیر[۹] ، عن محمّد بن الحکم أخی هشام بن الحکم[۱۰] ، عن عمر بن یزید[۱۱] ، عن أبی عبد الله (ع) قال إنّ لله عزّ وجل فی کلّ لیله من شهر رمضان عتقاء من النار إلّا من أفطر على مسکر أو مشاحن أو صاحب شاهین قلت وأیّ شیء صاحب الشاهین ؟ قال: الشطرنج»[۱۲] .

امام صادق (ع) فرمود: خداوند در ماه رمضان هر شب عده‌ زیادی از مردم را از آتش نجات می‌دهد مگر کسانی که شراب می‌خورند، کسانی که در دین بدعت بگذارند و صاحب شاهین، سؤال کردم: صاحب شاهین چه کسی است؟ فرمود: آن‌هایی که مصاحب با شطرنج باشند.این روایت از نظر سند بهتر از روایت قبلی است؛ چون سلسله راویان قابل اعتماد هستند.از نظر دلالت این روایت هم بهتر از روایت قبلی است و منظور از مصاحب شطرنج یعنی کسی که شطرنج را ممارست، مداومت، همراهی و تکرار می‌کند.مؤیّد بودن این روایت به اعتبار کلمه (صاحب) است و کلمه صاحب در اینجا شاید اشاره به تکرار باشد و البته «جمله عتقاء من النار» خیلی دلالت بر کبیره‌ بودن گناه قمار نمی‌کند و دلالت آن واضح نیست.حضرت امام (ره) این روایت را در مکاسب محرمه[۱۳] ذکر کرده و فرمود است: این دو روایت هرچند در کسانی که ممارست در شطرنج دارند ظهور دارند لکن نوعی اشعار داشته و دلالت بر عظمت گناه دارند.

نکته: خیلی از این روایات که ذکر شد کلمه شطرنج در آن‌ها به کار رفته است درحالی‌که مدّعای ما این بود که هر قماری معصیت و گناه کبیره است؛ بنابراین احتمال دارد که کبیره ‌بودن، اختصاص به شطرنج داشته باشد و به سایر قمارها اختصاص نداشته باشد، چه کاری می‌توان کرد که سایر قمارها را در ردیف شطرنج قرار دهیم و کبیره ‌بودن سایر قمارها را اثبات کنیم؟

امام (ره)[۱۴] در جواب این سؤال، روایتی را نقل فرموده است که همه اقسام قمار در حکم همدیگر هستند و آن روایت صحیحه معمّر بن خلاد[۱۵] است که، امام رضا (ع) فرمود: نرد و شطرنج و اربعه عشر همه مثل هم هستند و هر چیزی که با آن قمار می‌شود قمار و میسر است و در حکم حرام است[۱۶] .

روایت دیگر: امام صادق (ع) نهی کرده‌اند از گردویی که بچه‌ها از قمار به دست می‌آوردند و فرمود: این گردوی به دست آمده، سحت است[۱۷] .

امام (ره) برای کبیره ‌بودن گناه قمار، روایت فضل بن شاذان و روایت اعمش[۱۸] را نقل می‌کنند که (سحت) گناه کبیره است و قمار هم در روایت به عنوان سحت مطرح شده است و ضمنا خود کلمه مَیسِر در روایت جزء کبائر است؛ بنابراین گردویی که از قمار به‌دست‌ می‌آید سحت است و سحت، گناه کبیره است پس قمار گناه کبیره است.

به نظر ما فرمایشات امام (ره) بسیار خوب است و قمار از گناهان کبیره است. حتی نیازی به این همه استدلال نبود بلکه کبیره بودن گناه قمار از همان آیه اول [۱۹] که به آن استدلال کرده‌ایم، اثبات می‌شود و اگر قدر متیّقن قمار[۲۰] باشد قطعا و یقینا از گناهان کبیره است.


[۲] اختلافی است اما بنابراقوی امامی و ثقه است.
[۳] . امامی و ثقه است.
[۴] . امامی و ثقه است. و از اصحاب اجماع است.
[۵] مهمل است.
[۷] .امامی و ثقه است.
[۸] .اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۹] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۱۰] . اختلافی است اما ظاهرا امامی و ثقه است.
[۱۱] . عمربن یزید بیّاع السابری، امامی و ثقه است.
[۱۵] . «محمّد بن یعقوب عن محمّد بن یحیى عن أحمد بن محمّد عن معمر بن خلاد عن أبی الحسن ( علیه السلام ) قال: النرد والشطرنج والأربعه عشر بمنزله واحده وکل ما قومر علیه فهو میسر».
[۱۸] . «عن الأعمش عن جعفر بن محمّد ( ع) فی حدیث شرائع الدین ـ قال: والکبائر محرّمه، وهی … أکل السحت … والمیسر…» وسایل الشیعه ۱۵ :۳۳۱؛ح۳۴.
[۱۹] .سوره بقره، آیه۲۱۹. ﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا﴾.
[۲۰] بازی با آلات معدّه قمار همراه با رهان باشد.


خارج فقه ۳۰ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیر آلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار در این است که آیا قمار از گناهان کبیره است یا از گناهان صغیره است؟۱ـ قمار، گناه صغیرهشهیدثانی (ره) می‌فرماید: «ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها»[۱] . قمار گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست، مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.

۲ـ قمار، گناه کبیرهبرای این مدّعی که قمار از گناهان کبیره است به دو آیه از آیات شرفه قرآن استدلال کرده‌ایم؛آیه اول﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا﴾.[۲] ای پیامبر از شما در مورد شراب و قمار سؤال می‌کنند، بگو این ‌دو گناه کبیره هستند.

آیه دوم: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾.[۳]

در این آیه شریف، قمار در ردیف و کنار شراب و بت‌پرستی آمده است و می‌فرماید: «قمار از اعمال شیطان است، از آن دوری کنید»،از این دو آیه شریف به‌خوبی استفاده می‌شود که قمار از گناهان کبیره است و قرآن بر این مطلب صراحت دارد.در روایات هم این مسئله آمده است که در جلسات گذشته مطرح شد؛ ازجمله این روایات:«عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد [۴] عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ[۵] قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانِی (ع) قَالَ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ … لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْهَا کَمَا نَهَى عَنْ عِبَادَهِ الْأَوْثَانِ»[۶] .

امام جواد (ع) فرمود: شنیدم که پدرم می‌فرمود که امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: همان‌طور که از بت‌پرستی نهی شده است، از قمار هم نهی شده است؛ لذا دلالت بر این دارد که قمار از گناهان کبیره است.همان‌طور که از عبادت بت، نهی شده است از میَسِر «قمار» هم نهی شده است. بت‌پرستی، گناه بزرگ و شرک است، میسر هم مثل بت‌پرستی در همان وزان است و از نظر گناه سنگین است؛ چراکه در کنار شرک آمده است.مرحوم امام «ره» به این روایت استناد کرده‌اند و می‌فرماید: این روایت اشاره به آیه شریف: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[۷] دارد. انصاب، بت‌پرستی است و میسر در کنار انصاب قرار گرفته است ؛یعنی وزان خمر و میسر همان وزان بت‌پرستی است. این آیه به ضمیمه روایت دلالت بر کبیره‌ بودن گناه قمار دارد. اگر خداوند متعال لفظی را در کنار لفظ دیگری قرار دهد به‌خاطر نکته‌ نهفته در آن است؛ قرار دادن میسر در کنار انصاب بدون حکمت نیست یعنی قمار، گناه بزرگی است و وزان شرک را دارد.

به نظر ما قمار گناه کبیره است و آیات و روایات بر این دلالت دارند.

روایت بعد«مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ[۸] فِی آخِرِ السَّرَائِرِ[۹] نَقْلًا مِنْ کِتَابِ جَامِعِ الْبَزَنْطِیِّ[۱۰] عَنْ أَبِی بَصِیرٍ[۱۱] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ «ع» قَالَ بَیْعُ الشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ وَ أَکْلُ ثَمَنِهِ سُحْتٌ وَ اتِّخَاذُهَا کُفْرٌ وَ اللَّعِبُ بِهَا شِرْکٌ وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا مَعْصِیَهٌ وَ کَبِیرَهٌ مُوبِقَهٌ وَ الْخَائِضُ یَدَهُ فِیهَا کَالْخَائِضِ یَدَهُ فِی لَحْمِ الْخِنْزِیرِ …» ابن‌ادریس در آخر کتاب «سرائر» از کتاب «جامع بزنطی» نقل کرده است که امام صادق «ع» فرمود: بیع شطرنج و خوردن ثمن آن حرام است. کسی که آن را شغل خود قرار دهد کفر و بازی با شطرنج شرک است. سلام‌ کردن به شطرنج‌باز گناه کبیره است و او را هلاک می‌کند. کسی که دستش را در شطرنج فرو ببرد و حرکت کند مثل این است که دست به گوشت خوک می‌زند، نمازش درست نیست تا اینکه دستانش را بشوید همان‌طور که وقتی دست به گوشت خوک می‌زند.

بررسی سند: این روایت از نظر سند ضعیف است چون مرفوعه است.

و قال الامام الخمینی «ره»: «هی کما ترى تدل على المقصود بجهات عدیده تظهر بالتأمل فیها والمراجعه إلیها»[۱۲] .

این روایت از نظر اینکه قماربازی گناه بزرگی است، دلالتش واضح است و هیچ تردیدی ندارد.به نظر ما این روایت مشتمل است بر جمله‌هایی که آن جملات را ما قبول نداریم و فتوای علما بر طبق آن نیست؛ مثلاً در این روایت آمده است که اگر شطرنج‌باز خواست نماز بخواند باید دستانش را بشوید. هیچ‌یک از علمای ما فتوا به نجاست شطرنج نداده‌اند. این عبارت کنایه از این است که افراد شطرنج‌باز، توجه به طهارت و نجاست ندارند و ممکن است مهره‌های شطرنج نجس شده باشد؛ لذا باید دست‌های خودتان را تطهیر کنید.

بنابراین هم سند روایت ضعیف است و هم از نظر دلالت مشکل دارد؛ چون کسی از علما فتوا نداده است که شطرنج نجس است.نکته: اگر روایتی مفصّل و طولانی بود و قدما به قسمتی از این روایت عمل کرده‌اند و به قسمتی از روایت عمل نکرده‌اند همان قسمتی از روایت را که علما به آن عمل کرده‌اند مورد قبول واقع می‌شود. عمل قدما باعث جبران ضعف می‌شود چون اکثر علما فرموده‌اند: عمل مشهور جبران ضعف سند می‌کند و آن قسمتی را که قدما به آن عمل نکرده‌اند ضعیف است و قابل اعتنا و استدلال نیست. در این روایت هم همین‌طور است؛ قسمتی از روایت مربوط به قمار و گناه کبیره‌ بودن قمار است و مورد عمل اصحاب هم هست با وجود این‌که روایت ضعیف است اما به‌ وسیله عمل کردن قدما به آن تقویت می‌شود اما قسمتی از روایت که می‌فرماید: شطرنج نجس است و باید دستانشان را تطهیر کنند تا بتوانند نماز بخوانند، مورد عمل قدما نیست؛ بنابراین این قسمت از روایت از اعتبار ساقط می‌شود.

به نظر ما این استدلال در صورتی درست است که چند مطلب را بپذیریم؛

اول: اینکه جبران ضعف سند روایت را بپذیریم که محقق خوئی (ره)، جبران ضعف سند را به‌وسیله عمل قدما نمی‌پذیرد؛ بنابراین مبنایی می‌شود.دوم: این روایت فقط در مورد شطرنج است و درباره تمام آلات قمار نیست و مدعا این بود که قمار با آلات متعارف، گناه کبیره است؛ پس هر قماری معصیت بزرگ است، با این روایت اثبات نمی‌شود.اگر قسمتی از روایتی را علما به آن عمل کردند و قسمتی از روایت را عمل نکردند، درباره حجیت این قسمت از روایت که مورد عمل علما اصحاب بوده، اختلاف است.با توجه به این توضیحاتی که بیان شد، این روایت نمی‌تواند دلیل باشد اما می‌تواند مؤیّد باشد.روایت:وعنه[۱۳] ، عن أبیه،[۱۴] عن ابن أبی عمیر[۱۵] ، عن بعض أصحابه ، عن أبی عبد الله (ع) فی قول الله عزّ وجل: ﴿… فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾ قال: «الرجس من الأوثان هو الشطرنج و قول الزور الغناء»[۱۶] .

از امام صادق (ع) درباره «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» سؤال کردم ‌فرمود: الرجس من الاوثان، شطرنج است و قول زور، غنا است.سند روایت درست است.از نظر دلالت فقط شطرنج را بیان کرده است و غیر از شطرنج موارد دیگر را بیان نکرده است.مرحوم امام (ره) به این روایت استدلال کرده است[۱۷] .

به نظر ما این روایت جزئی از مدعای ما را اثبات می‌کند و شامل هر قماری نمی‌شود بلکه فقط شطرنج را بیان می‌کند.

روایت:«محمّد بن یعقوب[۱۸] ، عن محمّد بن یحیى[۱۹] ، عن أحمد بن محمّد[۲۰] ، عن محمّد بن خالد[۲۱] ، والحسین بن سعید[۲۲] جمیعاً، عن النضر بن سوید[۲۳] ، عن درست[۲۴] ، عن زید الشحام[۲۵] قال: سألت أبا عبد الله (ع) عن قول الله عزّ وجلّ:﴿… فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴾ قال: «الرجس من الأوثان الشطرنج و قول الزور الغناء»[۲۶] .

از امام صادق (ع) درباره «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» سؤال کردم ‌فرمود: الرجس من الاوثان، شطرنج است و قول زور، غنا است.سند روایت خوب است و مشکل ندارد.به نظر ما این روایت همان اشکال روایت قبلی را دارد چون قسمتی از مدعای ما را اثبات می‌کند و شامل هر قماری نمی‌شود بلکه فقط شطرنج را بیان می‌کند.


[۴] . امامی و ثقه است.
[۵] . امامی و ثقه است و دارای منزلت عظیمی است.
[۸] .امامی و ثقه است.
[۱۰] امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۱۱] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۱۳] . امامی و ثقه است.
[۱۴] . اختلافی است اما بنابر اقوی امامی و ثقه است.
[۱۵] . امامی و ثقه است و از اصحاب اجماع است.
[۱۸] . امامی و ثقه است.
[۱۹] . امامی و ثقه است.
[۲۰] . امامی و ثقه است.
[۲۱] . امامی و ثقه است.
[۲۲] . امامی و ثقه است.
[۲۳] . امامی و ثقه است.
[۲۴] .واقفی بودن او اختلافی است و ظاهرا ثقه است و این روایت قبل از واقفی بودنش است.
[۲۵] . امامی و ثقه است.


خارج فقه ۲۹ (قمار: کبیره یا صغیره بودن گناه قمار)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار / کبیره یا صغیره بودن گناه قمار

خلاصه جلسه گذشته صحبت در بحث قمار در این است که آیا قمار از گناهان کبیره هست یا از گناهان صغیره است؟دو نظریه وجود دارد:۱_ قمار از گناهان صغیره است.قال الشهید الثانی (ره): «ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها» [۱] .

شهید ثانی (ره) می‌فرماید: قمار گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.۲_قمار از گناهان کبیره است.صاحب جواهر (ره)[۲] اظهار تعجب می‌کند از اینکه مرحوم شهید ثانی (ره) قمار را گناه صغیره می‌داند، در حالی‌که قمار از گناهان کبیره است و در قرآن و روایات دلایل زیادی بر این مسئله وارد شده است، چطور ممکن است که شخصیتی مانند شهید ثانی این اشتباه را مرتکب شود و قمار را از گناهان صغیره بداند. لذا قول دوم را تقویت می‌کنند که قمار از گناهان کبیره است.

به نظر ما نیز این حرف درست است و دلایل قوی بر این مطلب وجود دارد که قمار از گناهان کبیره است.

و قال الامام الخمینی (ره): «القمار بأقسامه من الکبائر»[۳] .

مرحوم امام (ره) می فرماید: تمام اقسام قمار از گناهان کبیره هست.آیت الله سبحانی هم قمار را گناه کبیره می‌داند[۴] .

ادلّه کبیره بودن گناه قمارآیه اول:﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا﴾[۵]

ای پیامبر از شما در مورد شراب و قمار سؤال می‌کنند، بگو این ‌دو گناه کبیره هستند.همین یک جمله از آیه شریفه ﴿قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ﴾ برای کبیره بودن گناه قمار کفایت می‌کند، ممکن است منافعی برای شراب و قمار هم باشد ولی گناه آن بیشتر است و از همین آیه قرآن که صراحت در این مطلب دارد کاملا استفاده می‌شود که قمار گناه کبیره است.

و این‌که در آیه آمده است ممکن است منافعی برای بشر هم داشته باشند، این مضّر به این مطلب نیست چون خیلی از چیزها ممکن است منافع مادّی داشته باشند ولی در مقابل عذاب اخروی چیزی به شمار نمی‌آیند، کسی که قمار‌بازی می‌کند ممکن است برنده شود و پولی کسب کند ولی این مسائل مادی می‌باشند اما عذاب اخروی آن زیاد است چون گناه بزرگی است.به نظر می‌رسد که این آیه به صراحت بیان می‌کند که قمار گناه کبیره است و می‌توان به این آیه برای کبیره بودن قمار استدلال کرد.

آیه دوم:﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[۶]

در این آیه شریفه قمار در ردیف شراب و بت‌پرستی آمده است و می‌فرماید از اعمال شیطان هست و از آنها دوری کنید، و این دلالت بر این دارد که قمار از گناهان کبیره است.این آیه شریفه هم می‌تواند دلیل و یا مویّد بر این باشد که قمار از گناهان کبیره هست.آیت الله سبحانی برای کبیره بودن گناه قمار به این آیه شریفه استدلال کرده‌اند.[۷]

قطع نظر از این دو آیه شریفه که بر کبیره بودن گناه قمار به آن استدلال شده و به نظر ما برای کبیره بودن گناه قمار کفایت می‌کند، روایاتی هم در این باب داریم که این مسئله را اثبات می‌کند.

و اما روایات:روایت اول:فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِیدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ[۸] عَنِ الرِّضَاع فِی کِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ: «… وَ اجْتِنَابُ الْکَبَائِرِ وَ هِیَ … وَ السُّحْتُ وَ الْمَیْسِرُ وَ هُوَ الْقِمَارُ…»[۹] .

امام رضا (ع) در آن نامه‌ای که برای مأمون نوشتند فرمودند: که از گناهان کبیره اجتناب کنید و قمار و میسر از گناهان کبیره هستند. هم سند روایت درست است و هم دلالت آن.مرحوم شیخ انصاری (ره)[۱۰] و آیت الله سبحانی[۱۱] به این روایت استدلال کرده‌اند و به نظر ما هم استدلال درست است.

حضرت امام (ره)[۱۲] در سند این روایت اشکال می‌کند، که به نظر ما اشکال مرحوم امام (ره) وارد نیست و در هر صورت می‌توان برای کبیره بودن گناه قمار به این روایت استدلال کرد. چنانچه مرحوم شیخ می‌فرماید: «انه لایقصر عن الصحیح»[۱۳] این روایت کمتر از روایت صحیح نیست؛ یعنی سندش درست است.

روایت دوم:وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ[۱۴] عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ[۱۵] عَنْ أَبِیهِ[۱۶] جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ[۱۷] عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ[۱۸] قَالَ … فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع … وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ ﴿یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ- قُلْ فِیهِمٰا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنٰافِعُ لِلنّٰاسِ …﴾ فَأَمَّا الْإِثْمُ فِی کِتَابِ اللَّهِ فَهِیَ الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ إِثْمُهُمَا کَبِیرٌ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ …»[۱۹]

امام کاظم (ع) به علی بن یقطین می‌فرماید: شراب و قمار همان‌طور که خداوند فرموده است گناه کبیره و بزرگ است.این روایت هم دلالت می‌کند بر اینکه قمار گناه بزرگ است و تنها اشکالی که به این روایت وارد است این است که این روایت به‌خاطر وجود علی بن ابی حمزه بطائنی در سلسله روایت اعتباری ندارد ولی می‌توان به عنوان مویّد از این روایت استفاده کرد.روایت سوم:باسناده عَنِ الْأَعْمَشِ[۲۰] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ: «وَ الْکَبَائِرُ مُحَرَّمَهٌ وَ هِیَ … وَ الْمَیْسِرُ …»[۲۱] .

و گناهان کبیره حرام است و از جمله این کبائر قمار است.اشکالی که بر این روایت وارد است این است که سند این روایت ضعیف است البته به عنوان مویّد می‌شود از این روایت استفاده کرد چون دو آیه از قرآن به عنوان دلیل آمده است و روایت صحیحه هم در این زمینه آمده است و حتی نیازی به این مویّدات نیست.حضرت امام (ره) استدلال به این روایت کرده است البته سند روایت را ضعیف می‌داند که به نظر ما حرف درستی است چون افراد زیادی در سلسله روایت وجود دارند که مهمل هستند.

روایت چهارم:عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ [۲۲] فِی تَفْسِیرِهِ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ[۲۳] عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فِی قَوْلِهِ تَعَالَى ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ …﴾ … وَ قَرَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ مَعَ الْأَوْثَانِ»[۲۴] .

امام باقر (ع) می‌فرماید: که در کلام خداوند قمار در ردیف بت‌پرستی و شراب قرار گرفته است و این می‌تواند دلیل باشد بر اینکه قمار از گناهان کبیره است. از لحاظ سند این روایت ضعیف است چون مرفوعه است.امام (ره) استدلال به این روایت را ممکن دانسته چون مورد عمل قدما واقع شده است. نظر مرحوم امام در مورد روایات ضعیف این است که اگر مورد عمل قدما قرار گرفته باشد، جبران ضعف سند آن روایت می‌شود و می‌توان به آن روایت استدلال کرد. در چنین مواردی اکثر علما فتوا نمی‌دهند و حکم به احتیاط واجب می‌کنند ولی مرحوم امام طبق آن روایت فتوا می‌دهند و به نظر ما هم فرمایش امام (ره) متین است و ما می‌توانیم به روایت ضعیفه‌ای که قدمای ما به آن عمل کرده‌اند، عمل کنیم.

روایت پنجمعَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد ٍ[۲۵] عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ[۲۶] قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانِی (ع) قَالَ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ … لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْهَا کَمَا نَهَى عَنْ عِبَادَهِ الْأَوْثَانِ))[۲۷] .

امام جواد (ع) فرمود که شنیدم که پدرم می‌فرمود که امام موسی بن جعفر (ع) فرموده است که همانطور که از بت‌پرستی نهی شده، از قمار هم نهی شده است. لذا دلالت بر این دارد که قمار از گناهان کبیره است.به نظر ما قمار از گناهان کبیره است و هیچ شبهه‌ای در آن وجود ندارد البته باید این نکته را مورد توجه قرار داد که کبیره بودن قمار در جاهایی است که قدر متیقّن قمار وجود داشته باشد؛ یعنی قمار یک قدر متیقن دارد و یک موارد مشکوک، مثلا در آن جایی که بازی با آلات معدّه للقمار مع الرهان باشد پس اگر آلات قمار باشد و رهان هم باشد در اینجا مسلّما قمار هست و از گناهان کبیره است اما موارد مشکوکه را شامل نمی‌شود مثل جایی که آلات قمار باشد اما رهان نباشد البته به نظر ما این مورد را باید احتیاط کرد و همچنین در جایی که غیر آلات قمار باشد اما رهان وجود داشته باشد که در اینجا هم باید احتیاط کرد هرچند در این دو مورد دلیل قاطع و محکمی وجود ندارد اما چون اجماع وجود دارد و علما به آن عمل کرده‌اند باید احتیاط کرد پس اگر در این دو مورد که از موارد متیقّنه نیست و مشکوکه هست و کسی مرتکب آن شد گناه کبیره مرتکب نشده است چون گناه کبیره در جایی صورت می‌گیرد که از مصادیق متیقّنه قمار باشد.

 


[۸] . امامی و ثقه است.
[۱۴] .احمد بن ادریس قمی، امامی و ثقه است.
[۱۵] . امامی و ثقه است.
[۱۶] .اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۱۷] . واقفی و ضعیف است.
[۱۸] .امامی و ثقه است.
[۲۰] . سلیمان بن مهران که اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۲۲] . امامی و ثقه است.
[۲۳] . وثاقتش ثابت نشده است.
[۲۵] . امامی و ثقه است.
[۲۶] . امامی و ثقه است و دارای منزلت عظیمی است.


خارج فقه ۲۸ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیر آلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار و بازی با غیرآلات معدّه قمار بدون رهان بود، یعنی آلات قمار وجود ندارد و رهان هم وجود ندارد، آیا این مسابقات که با غیرآلات قمار و بدون رهان هستند، جایز است؟ قائلین به جواز، چند دلیل اقامه کرده‌اند:دلیل اول: روایاتی که در این باب وارد شده بود که در جلسات قبل مطرح شد.

دلیل دوم: اصل؛ «کُلُّ شَیْ‌ءٍ هُوَ لَکَ حَلَالٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَام ٌبِعَیْنِهِ»[۱] .

یعنی هر چیزی برای شما حلال است مگر اینکه حرمت آن ثابت شود؛ پس اصل حلیّت است مگر اینکه حرمت ثابت شود؛ بنابراین مسابقات امروزی مثل فوتبال و … که آلات قماری در آن‌ها وجود ندارد و رهانی هم ندارند هیچ دلیلی بر حرمت آن‌ها وجود ندارد چون اصل، اقتضای حلیّت این مسابقات را دارد.سؤال مقدّر: «الأصل دلیل حیث لا دلیل»، در جایی که دلیلی نباشد تمسّک به اصل می‌شود. حالا در اینجا دلیل وجود دارد که عبارت است از: لا سَبقَ (به سکون باء) الّا فی ثلاث، یعنی مسابقه فقط در سه مورد جایز است و این (لا سَبقَ الّا فی ثلاث) دلالت بر انحصار دارد که فقط سه مسابقه جایز است و بیشتر از این‌ها مسابقه دیگری وجود ندارد.

جواب: در این روایت دو احتمال داده می‌شود:

احتمال اول: لاسَبقَ، به معنای عوض و رهان است، یعنی فقط در این سه مسابقه عوض و رهانی هست.

احتمال دوم: اگر لا سَبقَ (به سکون باء) گفته شود، یعنی در اصل، مسابقه ای وجود ندارد؛ مسابقه مشروع و صحیحی وجود ندارد مگر در سه مورد. این به معنای حرمت نیست بلکه به معنای بطلان است؛ یعنی مسابقه باطل است و این را باید دانست که هر باطلی حرام نیست ممکن است چیزی داشته باشیم که باطل باشد اما حرام نباشد و این اشاره به حرمت وضعی است، حرمت وضعی بطلاناست اما حکم تکلیفی حرمت بر آن بار نمی‌شود.

درهرصورت نمی‌توان با این روایت گفت که تمام مسابقات حرام است و اگر شبهه مصداقیه باشد تمسّک به عام در شبهه مصداقیه جایز نیست. مثلا (اکرم العالم) آمده است و نمی‌دانید که زید عالم است یا عالم نیست، در اینجا اکرم العالم شامل زید (که مورد مشکوک است)، نمی‌شود؛ یا (لا تکرم الفاسق) آمده است و نمی‌دانید که زید (که مورد مشکوک است) را شامل می‌شود، در اینجا گفته می‌شود که شامل نمی‌شود؛ چون در شبهه مصداقیه تمسک به عام جایز نیست. اگر مورد متیقّن فسق بود (لا تکرم الفاسق) شامل آن می‌شد و اگر مورد متیقّن علم بود شامل آن می‌شد امّا عام، موارد مشکوک را شامل نمی‌شود.بنابراین آیا کسی می‌تواند ادّعا کند که ادّله میسر و قمار شامل فوتبال و … می‌شود؟ در این مسابقات نه بازی با آلات معدّه للقمار وجود دارد و نه رهان وجود دارد و قدر متیقّن وجود ندارد پس نمی‌توان تمسّک به عام در شبهه مصداقیه کرد.دلیل سوم: سیره

سیره علما و مردم تاکنون بر جواز بود یعنی بازی‌های مختلفی در زمان پیامبر (ص) و ائمه (ع) وجود داشته و از طرف پیامبر (ص) و ائمه (ع) و علما هیچ ممانعتی به عمل نیامده است و هیچ نهی از این‌گونه مسابقات نشده است و این سیره کاشف از این است که در مسابقاتی که رهان نباشد و آلات قمار هم نباشد جایز هستند.دلیل چهارم: انصراف

ادله قمار انصراف دارد از این موردی که آلات قمار نیست و رهانی هم نیست.به نظر ما روشن است که این بازی‌ها و مسابقات چون آلات قمار در آن‌ها وجود ندارد و رهان هم در آن‌ها وجود ندارد یقیناً جایز هستند و هیچ اشکالی ندارند.

مبحث دوم: بازی کودکان

اگر بچه‌ها بازی کرده‌اند با توجه به اینکه کودکان تکلیفی ندارند آیا بر ولیّ اطفال و کودکان واجب است که آن‌ها را نهی از این بازی و مسابقه کنند؟دو بحث وجود دارد: بحث حرمت تکلیفی و بحث حرمت وضعیمثال اوّل (حرمت تکلیفی): در جایی بچه‌ها در حال مسابقه و بازی شطرنج و یا نرد هستند و رهانی هم در کار نیست و والدین هم متوجّه بازی آن‌ها می‌شوند، حالا آیا باید والدین آن‌ها را از این بازی‌ها نهی کنند؟

مثال دوم (حرمت وضعی): در جایی که بچه‌ها در حال مسابقه و بازی شطرنج و یا نرد هستند و این مسابقه همراه با رهان است آیا باید والدین آن‌ها را از این بازی‌ها نهی کنند؟

مسلّم است که آن پول و رهان که بچه‌ها به دست می‌آورند حرام است و روایت صحیح در این مورد داریم اما در این روایات اشاره‌ای به حرمت تکلیفی نشده است و در جایی نیامده است که جلوی این مسابقات را بگیرید.سؤال: آیا لازمه این نهی که در روایت (َلا تَأْکُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ) آمده است، موجب جلوگیری و ممانعت از بازی بچه‌ها می‌شود؟

اگر گفته شود بر پدر واجب است که در جمیع محرمات مثل شراب و … که فرزند را منع کند در اینجا یعنی مسئله قمار هم باید همین مطلب گفته شود. اما حرمت وضعی از این قسمت برداشت می‌شود و حرمت تکلیفی از این روایت برداشت نمی‌شود.به نظر ما این قول درستی است چون همان‌طور که در سایر محرّمات ولی، وظیفه دارد که نگذارد بچه کار حرام انجام دهد در قمار هم همین وظیفه را دارد.

دلیل بر حرمت تکلیفی و وضعی مسابقه بچه‌هاروایت اول: وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ[۲] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِیِّ[۳] عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ[۴] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ[۵] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[۶] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الصِّبْیَانُ یَلْعَبُونَ بِالْجَوْزِ وَ الْبَیْضِ وَ یُقَامِرُونَ فَقَالَ «لَا تَأْکُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ»[۷] .

از امام صادق (ع) پرسیدند: حکم بچه‌ها که با گردو و تخم‌مرغ بازی و قمار می‌کنند (یعنی رهان وجود دارد) چیست؟ امام (ع) فرمودند: از آن نخورید و حرام است.بررسی سند: سند روایت درست است.

اگر گفته شود که امام (ع) در مقام بیان بود و بنابر قاعده باید امام (ع) می‌فرمود که این بچه‌ها را نهی کنید و جلوی چنین بازی‌های را بگیرید تا حرمت تکلیفی استفاده شود و هم حرمت وضعی استفاده ‌شود اما چون امام (ع) نهی از بازی بچه‌ها نکرده‌اند حرمت تکلیفی برداشت نمی‌شود و فقط حرمت وضعی استفاده می‌شود.به نظر ما، این روایت «لَا تَأْکُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ»، دلالت می‌کند که آن پول یا مالی که از مسابقاتی که با آلات متعارفه قمار به دست آمده است بر بچه، ولی و … حرام است و حرمت وضعی از این قسمت برداشت می‌شود اما حرمت تکلیفی از این روایت برداشت نمی‌شود.

روایت دوم: وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ[۸] عَنْ أَبِیهِ[۹] عَنِ النَّوْفَلِیِّ[۱۰] عَنِ السَّکُونِیِّ[۱۱] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ یَنْهَى[۱۲] عَنِ الْجَوْزِ یَجِی‌ءُ بِهِ الصِّبْیَانُ مِنَ الْقِمَارِ أَنْ یُؤْکَلَ وَ قَالَ هُوَ سُحْتٌ»[۱۳] .

امام صادق (ع) نهی می‌فرمود از خوردن گردویی که بچه‌ها از طریق گردو‌بازی و قمار به دست می‌آوردند و می‌فرمود که حرام است.این روایت هم دلالت بر حرمت وضعی می‌کند و این روایت دلالت بر حرمت تکلیفی نمی‌کند و از این بازی نهی نشده و فقط از مالی که به دست می‌آید و نهی از أکل آن مال و رهان شده است. و حرمت تکلیفی از این روایت به‌ دست نمیمت‌آید بلکه از آن قاعده کلّی که باید انسان جلوی بچه را بگیرد و از هر کار حرامی باز دارد. بنابراین از ادلّه حرمت قمار، حرمت تکلیفی به دست نمی‌آید مخصوصا اینکه این روایات ساکت هستند با توجه به اینکه امام (ع) در مقام بیان است ولی هیچ‌گونه نهی از این بازی‌ها نکرده است.آیا ملازمه وجود دارد؟ ملازمه‌ای بین حرمت تکلیفی و حرمت وضعی وجود ندارد اما اگر کسی قائل به ملازمه شد از همین روایت حرمت تکلیفی را هم می‌تواند استفاده کند. البته معمولا علما این ملازمه را قبول ندارند.


[۲] . امامی و ثقه است.
[۳] .امامی و ثقه است.
[۴] امامی و ثقه است.
[۵] .واقفی و ثقه است.
[۶] . اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۸] .امامی و ثقه است.
[۹] . اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۱۰] . اختلافی است اما بنا بر اقوی امامی و ثقه است.
[۱۱] . عامیّ و ثقه است.
[۱۲] . دلالت بر دوام و استمرار دارد، یعنی امام (ع) زیاد از این بازی نهی کرده است.


خارج فقه ۲۷ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیرآلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشته بحث امروز درباره قمار است و اینکه آیا بازی با غیرآلات قمار بدون عوض رهان جایز است؟ یعنی آلات قمار نیست و رهان هم وجود ندارد مثل مسابقه فوتبال، واایبال و …که بدون رهان برگزار می‌شود.برخی از فقها نظرشان بر این‌است که، مسئله قمار، متوقّف بر یکی از دو خصوصیت است:خصوصیت اول: بازی با آلات معدّه قمار باشد.

خصوصیت دوم: همراه با رهان باشد.

یعنی مصداق قمار را دو مورد ذکر کرده‌اند؛ پس اگر بازی با آلات معدّه قمار باشد حتی اگر رهان نباشد مثل شطرنج، نرد و … چه رهان باشد و چه رهان نباشد از مصادیق قمار است و یا اینکه اگر رهان وجود داشته باشد حتی اگر آلات قمار نباشد، این هم مصداق قمار است.مرحوم شیخ انصاری (ره) علاوه بر این دو مورد، مورد سومی را هم بیان می‌کند که در مسابقات، بردوباخت وجود داشته باشد.[۱]

پس اگر در مسابقه‌ای بردوباخت وجود داشته باشد این هم جزء مصادیق قمار است. این ادّعایی که مرحوم شیخ (ره) مطرح کرده است خیلی قاطع نیست و از تعبیراتی که به‌کار برده است معلوم می‌شود که تردید دارند. ایشان استناد به روایاتی کرده است که فقط سه مورد را استثنا کرده و مسابقه و بردوباخت فقط در این سه مورد جایز است و در سایر مسابقات که بردوباخت وجود دارد جایز نیست چون نهی در مورد آن‌ها آمده است.به نظر ما فرمایشات مرحوم شیخ (ره) درست نیست؛ چون اگر مجتهدی می‌خواهد تکلیفی بر ذمه مردم بگذارد باید دلیل داشته باشد و دلیل علما بر حرمت، آیه شریفه ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصٰابُ وَ الْأَزْلٰامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[۲] است که الْمَیْسِر در لغت به معنای قمار است و قمار هم در لغت به معنی بازی با آلات معدّه با رهان است؛ پس این مسابقاتی که با آلات قمار و بدون رهان باشند (مثل شطرنج)، یا بدون آلات قمار و همراه با رهان باشند یا اینکه بدون آلات قمار و بدون رهان باشد، هیچ دلیلی بر حرمت مسابقات وجود ندارد.

مرحوم سبزواری (ره) می‌فرماید: (أمّا مثل السبق بالأقدام و غیر ذلک فلا أعلم حجّه على تحریمها إذا لم یکن فیها عوض و مراهنه)[۳] کسی مسابقه دو‌یدن را که رهانی در آن وجود ندارد، قمار نمی‌داند.

آیا صدق قمار بر این مسابقه می‌شود؟ کسی در عالم پیدا نمی‌شود که به این مسابقه قمار بگوید.مرحوم کاشف الغطاء می‌فرماید: (مجرد فعله فلم یقم دلیل معتبر على تحریمه فالمسابقه و المغالبه من دون رهان لا بأس بها و هذا نظیر اللعب و اللهو فإن تحریمهما مقصور على ما عمّ لهو الناس و دخل فی قسم اللهو و الملاهی المعتاده التی یتولد منها فساد على العامه و أما الخاص فلیس حاله ذلک و إلّا لحرم أکثر أقسام الملاعبه بالعیدان و خرج عن العداله کثیر من أهل الأدیان و لأن اسم اللهو و الآله و الملاهی إنما ینصرف إلى الفرد الشائع)[۴] .

اگر مسابقه‌ای را انجام داده که رهانی در آن نباشد عنوان قمار بر آن صدق نمی‌کند و هیچ اشکالی ندارد. ایشان می‌فرماید: اگر لهو و لعبی باشد که فساد در آن وجود داشته باشد و باعث فساد شود، حرام است اما هر لعبی حرام نیست وگرنه باید گفت: اکثر مردم از عدالت خارج هستند و اهل لهو و لغو هستند چون خیلی از مردم تفریحاتی انجام می‌دهند مسابقه‌ای شرکت می‌کنند یا برای تماشای مسابقه‌ای حاضر می‌شوند و نمی‌شود گفت اینها اهل ملاهی هستند چون فساد در جامعه ایجاد نمی‌شود.مرحوم صاحب جواهر (ره) می‌فرماید: (إذا یعتد المقامره به، فالظاهر عدم حرمته مع عدم الرهان)[۵] اگر در مسابقه‌ای آلات قمار باشد (حتی شطرنج) ولی رهانی نباشد این بازی و مسابقه اشکال ندارد.

مرحوم امام (ره) می‌فرماید: (لا ینبغی الریب فی عدم صدقهما على الأخیر)[۶] جای هیچ‌گونه شکّی نیست که عنوان قمار و میسر بر بازی با غیرآلات قمار بدون رهان صدق نمی‌کند.

به نظر ما این مسابقات هیچ اشکالی ندارند چون نه با آلات قمار هستند و نه با رهان هستند، پس هیچ دلیلی بر حرمت این مسابقات وجود ندارد.

ادلّه جوازدلیل اوّل: روایات

فمنها: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ[۷] فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ[۸] عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ[۹] عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «لَا سَبَقَ إِلَّا فِی حَافِرٍ أَوْ نَصْلٍ أَوْ خُفٍّ»[۱۰] .

بررسی سند: این روایت ضعیف است چون «حسین بن علوان» در آن است که عامی بوده و وثاقت وی ثابت نشده است.

مرحوم شهید ثانی (ره) می‌فرماید: مشهور در روایت «لاسبق» (به فتح باء) است که در این‌صورت، رهان و عوض قرار دادن است در این سه مورد درست است و در غیر از این سه مورد، درست نیست و نباید رهان قرار دهید اگر سبق (به فتح باء) خوانده شود یعنی عوض حرام است نه اینکه خود بازی حرام است ولی در غیر از از مسابقات سه‌گانه اصل بازی اشکال ندارد اما اگر رهان قرار داده شده اشکال دارد[۱۱] .

روایت دیگر: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ[۱۲] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ[۱۳] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) … قَالَ … أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «إنَّ الْمَلَائِکَهَ لَتَنْفُرُ عِنْدَ الرِّهَانِ وَ تَلْعَنُ صَاحِبَهُ مَا خَلَا الْحَافِرَ وَ الْخُفَّ وَ الرِّیشَ وَ النَّصْلَ…»[۱۴] .

سند روایت صحیح است.به نظر می‌رسد که لعن و تنفّر ملائکه دلالت بر حرمت نمی‌کند و ممکن است که کار مکروه نیز مورد لعن و تنفّر ملائکه قرار بگیرد. ظهور این روایت در حرمت ضعیف است هرچند که سند خوبی دارد. متیقّن از حرمت چیزی است که قمار بر آن صدق کند، یعنی جایی‌که آلات قمار مع الرهان باشد و در جایی‌که مشکوک باشیم قمار بر آن صدق نمی‌کند و نمی‌شود حرمت را اثبات کرد.

روایت دیگر: «رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَیْمُونٍ الْقَدَّاحُ [إمامیّ ثقه] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: اصْطَرَعَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ‘بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِیهاً حَسَنُ خُذْ حُسَیْناً. فَقَالَتْ فَاطِمَهُ (س) یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تَسْتَنْهِضُ الْکَبِیرَ عَلَى الصَّغِیرِ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هَذَا جَبْرَئِیلُ (ع) یَقُولُ لِلْحُسَیْنِ إِیهاً یَا حُسَیْناً [حُسَیْنُ‌] خُذِ الْحَسَنَ‌». [۱۵]

مسابقه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در حضور پیامبر (ص) روایت شده است که این دو بزرگوار در حضور پیامبر (ص) و در حضور حضرت علی (ع) باهم مسابقه می‌دادند و نهی از این مسابقه‌ها نمی‌شد. دلیل دوم: اصلشهید ثانی (ره) می‌فرماید: جواز، موافقت با اصل است[۱۶] .

مرحوم سبزواری (ره)[۱۷] و آیت‌الله مکارم[۱۸] هم همین مطلب را مطرح کرده‌اند و با توجه به اصل (اصالهالحلیه) تمام این مسابقات جایز هستند و این مسابقات هیچ اشکالی ندارند مگر مسابقه‌ای که قمار بر آن صدق کند که آن هم در دو صورت است یعنی آلات قمار مع الرهان باشد و مسابقه مع الرهان باشد. که چون اکثر علما این صورت دوم (مسابقه مع الرهان) را هم پذیرفته‌اند و تقریباً در این مورد اجماع وجود دارد بنابراین ما هم این را قبول می‌کنیم امّا موارد دیگر را قبول نمی‌کنیم.


[۷] امامی و ثقه است.
[۸] .امامی و ثقه است.
[۹] عامی است و وثاقتش ثابت نشده است.
[۱۲] . امامی و ثقه است.
[۱۳] .امامی و ثقه است.