خارج فقه ۲۷ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)


خارج فقه ۲۷ (قمار: بازی با غیر آلات قمار بدون رهان)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیرآلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشته بحث امروز درباره قمار است و اینکه آیا بازی با غیرآلات قمار بدون عوض رهان جایز است؟ یعنی آلات قمار نیست و رهان هم وجود ندارد مثل مسابقه فوتبال، واایبال و …که بدون رهان برگزار می‌شود.برخی از فقها نظرشان بر این‌است که، مسئله قمار، متوقّف بر یکی از دو خصوصیت است:خصوصیت اول: بازی با آلات معدّه قمار باشد.

خصوصیت دوم: همراه با رهان باشد.

یعنی مصداق قمار را دو مورد ذکر کرده‌اند؛ پس اگر بازی با آلات معدّه قمار باشد حتی اگر رهان نباشد مثل شطرنج، نرد و … چه رهان باشد و چه رهان نباشد از مصادیق قمار است و یا اینکه اگر رهان وجود داشته باشد حتی اگر آلات قمار نباشد، این هم مصداق قمار است.مرحوم شیخ انصاری (ره) علاوه بر این دو مورد، مورد سومی را هم بیان می‌کند که در مسابقات، بردوباخت وجود داشته باشد.[۱]

پس اگر در مسابقه‌ای بردوباخت وجود داشته باشد این هم جزء مصادیق قمار است. این ادّعایی که مرحوم شیخ (ره) مطرح کرده است خیلی قاطع نیست و از تعبیراتی که به‌کار برده است معلوم می‌شود که تردید دارند. ایشان استناد به روایاتی کرده است که فقط سه مورد را استثنا کرده و مسابقه و بردوباخت فقط در این سه مورد جایز است و در سایر مسابقات که بردوباخت وجود دارد جایز نیست چون نهی در مورد آن‌ها آمده است.به نظر ما فرمایشات مرحوم شیخ (ره) درست نیست؛ چون اگر مجتهدی می‌خواهد تکلیفی بر ذمه مردم بگذارد باید دلیل داشته باشد و دلیل علما بر حرمت، آیه شریفه ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصٰابُ وَ الْأَزْلٰامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[۲] است که الْمَیْسِر در لغت به معنای قمار است و قمار هم در لغت به معنی بازی با آلات معدّه با رهان است؛ پس این مسابقاتی که با آلات قمار و بدون رهان باشند (مثل شطرنج)، یا بدون آلات قمار و همراه با رهان باشند یا اینکه بدون آلات قمار و بدون رهان باشد، هیچ دلیلی بر حرمت مسابقات وجود ندارد.

مرحوم سبزواری (ره) می‌فرماید: (أمّا مثل السبق بالأقدام و غیر ذلک فلا أعلم حجّه على تحریمها إذا لم یکن فیها عوض و مراهنه)[۳] کسی مسابقه دو‌یدن را که رهانی در آن وجود ندارد، قمار نمی‌داند.

آیا صدق قمار بر این مسابقه می‌شود؟ کسی در عالم پیدا نمی‌شود که به این مسابقه قمار بگوید.مرحوم کاشف الغطاء می‌فرماید: (مجرد فعله فلم یقم دلیل معتبر على تحریمه فالمسابقه و المغالبه من دون رهان لا بأس بها و هذا نظیر اللعب و اللهو فإن تحریمهما مقصور على ما عمّ لهو الناس و دخل فی قسم اللهو و الملاهی المعتاده التی یتولد منها فساد على العامه و أما الخاص فلیس حاله ذلک و إلّا لحرم أکثر أقسام الملاعبه بالعیدان و خرج عن العداله کثیر من أهل الأدیان و لأن اسم اللهو و الآله و الملاهی إنما ینصرف إلى الفرد الشائع)[۴] .

اگر مسابقه‌ای را انجام داده که رهانی در آن نباشد عنوان قمار بر آن صدق نمی‌کند و هیچ اشکالی ندارد. ایشان می‌فرماید: اگر لهو و لعبی باشد که فساد در آن وجود داشته باشد و باعث فساد شود، حرام است اما هر لعبی حرام نیست وگرنه باید گفت: اکثر مردم از عدالت خارج هستند و اهل لهو و لغو هستند چون خیلی از مردم تفریحاتی انجام می‌دهند مسابقه‌ای شرکت می‌کنند یا برای تماشای مسابقه‌ای حاضر می‌شوند و نمی‌شود گفت اینها اهل ملاهی هستند چون فساد در جامعه ایجاد نمی‌شود.مرحوم صاحب جواهر (ره) می‌فرماید: (إذا یعتد المقامره به، فالظاهر عدم حرمته مع عدم الرهان)[۵] اگر در مسابقه‌ای آلات قمار باشد (حتی شطرنج) ولی رهانی نباشد این بازی و مسابقه اشکال ندارد.

مرحوم امام (ره) می‌فرماید: (لا ینبغی الریب فی عدم صدقهما على الأخیر)[۶] جای هیچ‌گونه شکّی نیست که عنوان قمار و میسر بر بازی با غیرآلات قمار بدون رهان صدق نمی‌کند.

به نظر ما این مسابقات هیچ اشکالی ندارند چون نه با آلات قمار هستند و نه با رهان هستند، پس هیچ دلیلی بر حرمت این مسابقات وجود ندارد.

ادلّه جوازدلیل اوّل: روایات

فمنها: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ[۷] فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ[۸] عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ[۹] عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «لَا سَبَقَ إِلَّا فِی حَافِرٍ أَوْ نَصْلٍ أَوْ خُفٍّ»[۱۰] .

بررسی سند: این روایت ضعیف است چون «حسین بن علوان» در آن است که عامی بوده و وثاقت وی ثابت نشده است.

مرحوم شهید ثانی (ره) می‌فرماید: مشهور در روایت «لاسبق» (به فتح باء) است که در این‌صورت، رهان و عوض قرار دادن است در این سه مورد درست است و در غیر از این سه مورد، درست نیست و نباید رهان قرار دهید اگر سبق (به فتح باء) خوانده شود یعنی عوض حرام است نه اینکه خود بازی حرام است ولی در غیر از از مسابقات سه‌گانه اصل بازی اشکال ندارد اما اگر رهان قرار داده شده اشکال دارد[۱۱] .

روایت دیگر: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ[۱۲] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ[۱۳] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) … قَالَ … أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «إنَّ الْمَلَائِکَهَ لَتَنْفُرُ عِنْدَ الرِّهَانِ وَ تَلْعَنُ صَاحِبَهُ مَا خَلَا الْحَافِرَ وَ الْخُفَّ وَ الرِّیشَ وَ النَّصْلَ…»[۱۴] .

سند روایت صحیح است.به نظر می‌رسد که لعن و تنفّر ملائکه دلالت بر حرمت نمی‌کند و ممکن است که کار مکروه نیز مورد لعن و تنفّر ملائکه قرار بگیرد. ظهور این روایت در حرمت ضعیف است هرچند که سند خوبی دارد. متیقّن از حرمت چیزی است که قمار بر آن صدق کند، یعنی جایی‌که آلات قمار مع الرهان باشد و در جایی‌که مشکوک باشیم قمار بر آن صدق نمی‌کند و نمی‌شود حرمت را اثبات کرد.

روایت دیگر: «رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَیْمُونٍ الْقَدَّاحُ [إمامیّ ثقه] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: اصْطَرَعَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ‘بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِیهاً حَسَنُ خُذْ حُسَیْناً. فَقَالَتْ فَاطِمَهُ (س) یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تَسْتَنْهِضُ الْکَبِیرَ عَلَى الصَّغِیرِ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هَذَا جَبْرَئِیلُ (ع) یَقُولُ لِلْحُسَیْنِ إِیهاً یَا حُسَیْناً [حُسَیْنُ‌] خُذِ الْحَسَنَ‌». [۱۵]

مسابقه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در حضور پیامبر (ص) روایت شده است که این دو بزرگوار در حضور پیامبر (ص) و در حضور حضرت علی (ع) باهم مسابقه می‌دادند و نهی از این مسابقه‌ها نمی‌شد. دلیل دوم: اصلشهید ثانی (ره) می‌فرماید: جواز، موافقت با اصل است[۱۶] .

مرحوم سبزواری (ره)[۱۷] و آیت‌الله مکارم[۱۸] هم همین مطلب را مطرح کرده‌اند و با توجه به اصل (اصالهالحلیه) تمام این مسابقات جایز هستند و این مسابقات هیچ اشکالی ندارند مگر مسابقه‌ای که قمار بر آن صدق کند که آن هم در دو صورت است یعنی آلات قمار مع الرهان باشد و مسابقه مع الرهان باشد. که چون اکثر علما این صورت دوم (مسابقه مع الرهان) را هم پذیرفته‌اند و تقریباً در این مورد اجماع وجود دارد بنابراین ما هم این را قبول می‌کنیم امّا موارد دیگر را قبول نمی‌کنیم.


[۷] امامی و ثقه است.
[۸] .امامی و ثقه است.
[۹] عامی است و وثاقتش ثابت نشده است.
[۱۲] . امامی و ثقه است.
[۱۳] .امامی و ثقه است.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *