خودبرتربینی انسان را به هلاکت می رساند

,
آیت الله فقیهی:

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر لزوم دوری انسان از عجب و خودبرتر بینی گفت: خودبزرگ بینی از خطراتی است که می تواند انسان را به هلاکت برساند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله محسن فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه درس اخلاق خود با اشاره به ۴۰ حدیث امام راحل گفت: یکی از نکاتی که مرحوم امام بیان می کنند این است که عجب و خود بزرگ بینی یکی از مهلکات انسان است.وی با اشاره به ریشه عجب افزود: به فرموده امام منشأ عجب حب به نفس است از این رو گاهی انسان کار کوچکی انجام می دهد اما تصور می کند بزرگترین کارها را انجام داده است، حتی در مواردی وضع از این بدتر می شود و انسان کارهای زشت خود را کار خوب می پندارد.

استاد حوزه علمیه قم با بیان این که انسان نباید کارهای کوچک خود را بزرگ ببیند، اظهار داشت: گاهی انسان کار زشت خود توجیه می کند و می پندارد که کار درستی انجام داده است، غیبت کردن ها، تهمت زدن ها و دروغ گفتن ها با توجیهات انجام می شود در حالی که کاری خلاف است.

وی ادامه داد: انسان نباید خود را برتر از دیگران بداند، انسان باید در تمام کارهای خود رضای الهی را مد نظر قرار دهد نه حب نفس؛ اگر کارها تنها برای رضایت الهی باشد ارزش آن بی نهایت خواهد بود.

آیت الله فقیهی با بیان این که مرحوم امام استاد اخلاق بزرگی بود، ابراز داشت: تمام رفتار و عملکرد حضرت امام درس اخلاق و دین بود و امروز طلاب باید از سیره ایشان بهره مند شوند و آن را سرلوحه کار قرار دهند.

وی عنوان کرد: بر اساس روایت افراد دارای تکبر و عجب به کفر نزدیک هستند چرا که تنها خداوند عظیم بوده و بزرگ بینی مختص به ذات اقدس الهی است، گاهی کسانی که اطراف انسان هستند با تعاریف بی جای خود افراد را منحرف و بیچاره می کنند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی بسیاری به دنبال اعلام مرجعیت رفتند اما امام راحل با وجود جایگاه و شاگردان بزرگی که داشتند تا زمانی که تکلیف نشد به این مسأله ورود نکردند، امام به دلیلی اخلاصی که در مسیر الهی خود داشتند با عنایت الهی در جهان محبوبیت پیدا کرد و مورد احترام همگان واقع شد و امروز مردم حتی با پای پیاده به زیارت ایشان می روند، این ارزش انسان بزرگی است که اگر از مادیات و دنیا دوری کند خدا او را بزرگ خواهد کرد.



درس اخلاق آیت الله فقیهی، دهم دی ماه

آیت‌الله فقیهی:

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد سطح عالی حوزه علمیه ضمن تبیین چرایی آموزش سحر از سوی دو فرشته هاروت و ماروت گفت: سحر دارای مراحلی است و اگر کسی آن را بیاموزد و آموزش دهد و در عین حال آن را حلال هم بداند به ارتداد افتاده است.

‌آیت الله فقیهی
به گزارش ایکنا، آیت‌الله محسن فقیهی، استاد سطح عالی حوزه علمیه، ۷ دی‌ماه در ادامه جلسات تفسیر خود به تفسیر آیه ۱۰۲ سوره بقره؛ «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» و علاقه‌مندی یهود به سحر و جادو و لجاجت آنان در مقابله با خدا پرداخت.
وی گفت: این آیه شریفه در رابطه با قوم یهود و بنی‌اسرائیل است که تابع شیطان هستند. یکی از خصوصیات یهود این است که تابع شیاطین هستند و به مسأله سحر و جادو اهمیت می‌دهند و به جای اینکه به خدا توجه کنند و تکیه‌گاه و پناه آن‌ها خدا باشد، به سحر و جادو توجه می‌کنند. لکن پیامبران به دنبال سحر نیستند؛ نه حضرت سلیمان ساحر بوده و نه پیامبر ما به دنبال سحر بوده‌اند. ﴿وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا﴾ شیاطین کافر می‌شدند و دنبال سحر و جادو بودند.
فقیهی با بیان اینکه در این آیه شریفه مطالبی ذکر شده است تصریح کرد: مطلب اول: آیا سحر، کفر است؟ در این آیه آمده که ﴿وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْر﴾ شیاطین کافر شدند به خاطر اینکه به مردم سحر می‌آموختند. یکی از کسب‌های حرام که مرحوم شیخ انصاری(رحمه الله) در کتاب مکاسب محرمه بیان کرده‌اند، سحر است. اما به عنوان کفر مطرح نیست ولی در این آیه شریفه چنین می‌فرماید که شیاطین کافر شدند و سحر به مردم یاد می‌دادند.
مراحل سحر
وی افزود: در جواب این سؤال باید گفت که سحر مراحلی دارد که متفاوت هستند: یک مرحله، مرحله یاد گرفتن سحر است که انسان می‌خواهد سحر را یاد بگیرد؛ مرحله دیگر اجرای سحر است، ﴿یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ﴾، بین زن و مرد جدایی می‌اندازد؛ مرحله سوم سحر ان است که سحر را حلال می‌شمارد. استاد حوزه افزود: این سه مرحله با هم متفاوت است: مرحله اول که یادگیری و تعلیم سحر است، ممکن است برای افرادی که به خودشان مطمئن هستند که کار خلافی انجام نمی‌دهند و در جاهایی که مردم مبتلا شده و به مشکلاتی برخورده‌اند، به مردم کمک می‌کنند و سحر را باطل می‌کنند، این کار بدی نیست مخصوصا اگر کسانی باشند که به خودشان مطمئن باشند که کار خلافی انجام نمی‌دهند و این علم را فقط در راه باطل کردن سحر ساحران به کار می‌برد، این مرحله کفر نیست و ممکن است جایز باشد.
آیت الله فقیهی بیان کرد: اما مرحله دوم که اجرای سحر است، کار حرامی است؛ یعنی از سحر در مسیر خلاف استفاده کند، به این معنا که بین زن و مرد جدایی بیندازد یا به مردم ضرر برساند، این اعمال سحر است که مسلماً کار حرامی است.
وی اضافه کرد: مرحله سوم نیز که حلال شمردن سحر است؛ یعنی یک حکم ضروری اسلام را قبول ندارد، چراکه از نظر اسلام سحر حرام است و این حکم را قبول ندارد و حلال می‌شمارد، چنین شخصی ترویج دهنده سحر و جادو است. در این صورت، کفر محسوب می‌شود؛ یعنی کسی که به کار بردن سحر را حلال می‌شمارد، کافر است.
حلال شمردن سحر، ارتداد است
فقیهی با بیان اینکه در این آیه شریفه شیاطین و یهود کافر شدند به خاطر این‌که اینها علاوه بر اینکه ترویج دهنده سحر بودند، آن را حلال می‌شمردند گفت: پس توضیح این مطلب که بعضی می‌گویند سحر حرام است و بعضی آن را کفر می‌دانند، این است که گاهی کسی مرتکب سحر می‌شود و آن را حرام می‌داند، چنین شخصی مانند کسی است که شراب می‌خورد و می‌داند حرام است، این شخص گناه می‌کند، اما شخصی که شراب می‌خورد و آن را ترویج می‌کند و می‌گوید حلال است، مرتد است و کافر شده است، سحر هم همینطور است.
این استاد تفسیر حوزه با اشاره به مطلب دوم این آیه تصریح کرد: بابل که در این آیه شریفه ذکر شده است شهری است در ۱۶۰ کیلومتری بغداد که هاروت و ماروت در آنجا سکونت داشته و به تعلیم سحر برای باطل کردن سحر ساحران مشغول شدند. اینکه هاروت و ماروت چه کسانی بودند به زودی بحث خواهیم کرد. به نظر ما هاروت و ماروت دو فرشته بودند و ملائکه معصوم هستند و هیچوقت مرتکب خلاف نمی‌شود ولی در این آیه شریفه بیان می‌کند که «وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ» هاروت و ماروت سحر را به مردم یاد دادند.
آیت‌الله فقیهی با طرح این سؤال که اگر هاروت و ماروت فرشته هستند و معصوم، پس چرا به مردم سحر را یاد دادند؟ اظهار کرد: آنچه که از این آیه به دست می‌آید این است که ﴿وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ﴾ یعنی خداوند متعال بر این دو ملک چیزی را نازل کرد که سحر ساحرین را باطل کند، پس این از ناحیه خدا بود و این قرینه بر این مطلب است که هاروت و ماروت دو فرشته و معصوم بودند.
وی افزود: اینکه بعضی از مفسرین گفته‌اند که هاروت و ماروت دو نفر از اطرافیان پادشاه بابل بودند، که با حضرت سلیمان مخالف بود و می‌خواست حکومت حضرت سلیمان را از بین ببرد؛ این دو نفر یعنی هاروت و ماروت خوش سیما و خوش بیان بودند، پادشاه بابل این‌ها را فرستاد که به مردم بگویند که حضرت سلیمان ساحر است و به او اعتقاد نداشته باشید، لذا این دو نفر مسأله سحر را به مردم بازگو کردند.
استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه شاید شواهد تاریخی هم داشته باشند ولی با این آیه شریفه در چند مورد منافات دارد افزود: اول: می‌فرماید ﴿وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ﴾ که یعنی خدا چیزی را بر دو فرشته نازل کرده، نه اینکه دو نفر انسان منافق و خبیث این کار را کرده باشند. دوم: می‌فرماید: ﴿وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ﴾ این‌ها وقتی سحر را یاد می‌دادند به مردم می‌گفتند این امتحان خداست، شما این مطالب را برای ابطال سحر بیاموزید نه اینکه مردم را سحر کنید کافر نشوید. این‌ها کافر نشدند بلکه کسانی کافر شدند که ﴿فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾.
هاروت و ماروت؛ دو فرشته الهی
وی افزود: پس به نظر ما هاروت و ماروت دو فرشته بودند و آنچه به مردم یاد دادند از جانب خدا و در رابطه با ابطال سحر بود و کار خلافی انجام ندادند. به خاطر اینکه سحر بین مردم زیاد شده بود و حالت اضطرار برای مردم به وجود آمده بود، هاروت و ماروت به مردم راه باطل کردن سحر را یاد دادند. منتهی بعضی از مردم وقتی چیزی را یاد می‌گیرند، از آن سوء استفاده می‌کنند و در مسیر باطل از آن استفاده می‌کنند.
استاد تفسیر حوزه با اشاره به مطلب سوم آیه شریفه بیان کرد:  مطلب سوم این است که هدف و نیت انسان تأثیر دارد. گاهی شما علمی را فرا می‌گیرید که در مسیر صحیح از آن استفاده کنید، اما بعضی افراد هستند که هدفشان از آموختن علم این است که در مسیر باطل از آن استفاده کنند. کسی که هدفش صحیح است و می‌خواهد به صلاح مردم عمل کند، مسلماً کارش صحیح است ولی کسی که هدفش فساد و خلاف است، فراگیری علمش هم صحیح و مورد تأیید نیست.
وی افزود: این مسأله در تمام علوم وجود دارد، کسی که علم قضاوت را می‌آموزد اگر مسیر صحیح آن را بپیماید بزرگترین ثواب را نصیب خود ساخته و اگر مسیر خلاف را بپیماید بزرگترین عقاب را برای خود رقم زده است.
آیت الله فقیهی اظهار کرد: دفاع از کشور لازم است، اگر از علم ساخت سلاح برای دفاع از کشور استفاده شود، بهترین ثواب را دارد و اگر در مسیر خلاف و جنگ‌افروزی استفاده شود بزرگترین عقاب را دارد، این مربوط به نیت است. بعضی از مسائل هست که نمی‌توان گفت صددرصد باطل است و نه می‌توان گفت که صددرصد درست است، بلکه باید گفت که اگر نیت استفاده صحیح و الهی در میان باشد درست است و اگر نیت استفاده در جهت باطل وجود داشته باشد، باطل است و بدترین گناه است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: مسئله تعلیم سحر هم از مصادیق همین بحث است. شیاطین به مردم سحر می‌آموختند و هاروت و ماروت نیز تعلیم سحر می‌کردند اما شیاطین برای اینکه بین زن و مرد جدایی بیندازند و برای فساد و خلاف و اعمال شیطانی تعلیم سحر می‌کردند ولی هاروت و ماروت برای ابطال سحر و نجات مردم و صلاح آن‌ها بود.
وی اضافه کرد: پس ممکن است یک کار از دو نفر صادر شود برای یکی کار خوبی باشد و برای دیگری کار زشت و ناپسند. لذا در این آیه شریفه می‌‌فرماید: ﴿وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْر﴾ ولی هاروت و ماروت وقتی سحر را تعلیم می‌دادند به مردم می‌گفتند این فتنه و امتحان است، مبادا سحر را بیاموزید و علیه مردم استفاده کنید.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: دست برای انسان بهترین نعمت خداست، با آن غذا می‌خورد، کارهای خیر انجام می‌دهد، به مستحق کمک می‌کند، دست یتیم را می‌گیرد و مشکلات مردم را حل می‌کند اما همین دست ممکن است یتیمی را بزند، یا کار خلاف بکند؛ این‌ها امتحان است خدا به شما دست قوی داده برای اینکه کار خیر انجام دهید نه اینکه کار خلاف انجام دهید ولی در عین حال اختیار دارید که با آن کار خلاف کنید. لذا باید به این مسائل دقت کرد.


آیت الله فقیهی: ساتید با عمل خود معلم اخلاق طلاب باشند.

,

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که اساتید باید عمل خود معلم اخلاق باشند، گفت: حوزه باید در این راه فعال شود و از مقام الفاظ خارج شده و مقام عمل را تقویت کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از اصول مهم ارزش های اسلامی اخلاق حسنه و حمیده است که قرآن کریم و روایات انسان ها به ویژه مسلمانان را به این مسیر رهنمون می کند تا جایی که رسول گرامی اسلام(ص) که خود به فرموده کلام الله مجید از اخلاق و خوی بزرگی برخوردار است می فرماید به راستی که برانگیخته شده ام تا زیبایی های اخلاق را تکمیل کنم.

اخلاق به صورت کلی بدان معنا است که انسان بر رفتارهای خود نظارت و مراقبت داشته باشد و در مسیر سلوک معنوی و سعادت حرکت کند اما در این میان یک روحانی و طلبه به دلیل رسالتی مهمی که برای هدایت جامعه بر دوش دارد باید به صورت ویژه به اخلاقیات توجه داشته باشد.

حضرت امام  در توصیه ای به حوزویان فرمودند«شما بروید دو چیز را در حوزه محکم بچسبید یکی فقه و دیگری اخلاق » این توصیه کوتاه و پرمحتوا اهمیت و جایگاه خاص اخلاق در حوزه های علمیه را مشخص می کند و حوزه های علمیه و اصحاب آنرا به حرکتی استوارتر به سوی اخلاق و معنویات فرامی خواند.

عالمان وارسته حوزه ها از دیرباز رویکرد اساسی به تهذیب نفس و علم اخلاق داشته اند آموزش اخلاق در کنار احکام و عقاید رکن مهمی از مباحث حوزه های علمیه بوده است و درسهای اخلاق و نوشتن دستورالعملهای اخلاقی و کتابهای اخلاقی رایج بوده است و به خاطر این اهتمام جدی انساهای وارسته ای تربیت شده اند که هر یک اسوه ای برای حوزویان و دیگر مردم بوده اند.

در این راستا با آیت الله محسن فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به گفت وگو نشسته ایم تا نظر وی را درباره وضعیت اخلاقی حوزه جویا شویم.

متن گفت وگو به شرح زیر است:

رسا ـ وضعیت اخلاقی حوزه را چگونه ارزیابی می کند؟

مسأله حوزه و دانش فقه و اجتهاد غیر از علوم دیگر است یعنی در تمام علوم آنچه مهم به شمار می رود این است که علم شخص بالا برود و کسی که دانشمندتر و عالم باشد متخصص می شود و مقام والایی پیدا می کند.

اما در علم فقه و اجتهاد اینگونه نیست یعنی فقه و اجتهاد متوقف بر علم و تقوا است، اگر کسی در علم فیزیک تقوا نداشته باشد می تواند بهترین عالم باشد و نیازی به تقوا نیست اما در علم فقه کسانی که تقوای بیشتری دارند و متقی هستند می توانند در فقاهت به مقامات عالیه برسند.

اساتید با عمل خود معلم اخلاق طلاب باشند | فقاهت و اجتهاد متوقف بر تقوا است

بسیاری از دانشمندان فقه به دلیل این که تقوا نداشتند به جایی نرسیدند، البته تقوای تنها هم نمی تواند کافی باشد، از این رو دوبال برای تکامل فقه و فقاهت و اجتهاد لازم است که شامل علم و تقوا می شود، اگر ملاترین انسان را پیدا کنیم که تقوا نداشته باشد ضررش برای اسلام بیشتر از افراد دیگر است.

این دوبال باید در حوزه با هم هماهنگ باشد یعنی حوزویان باید در بعد علمی و تقوایی قوی باشند، حوزه علمیه باید در این بال را در کنار هم تقویت کند یعنی فقه، اصول، تفسیر، رجال و علوم حوزوی باید تقویت شود اما باید در کنار آن درس اخلاق وجود داشته باشد، البته مهمتر از درس اخلاق عمل اخلاقی است.

رسا ـ چه توصیه هایی  به مسؤولان حوزه و طلاب برای تقویت اخلاق در حوزه های علمیه دارید؟

شاگردان باید نگاه به رفتار استاد خود درس اخلاق بگیرند، عمل اساتید باید عمل اخلاقی باشد، به این معنا که آیا استاد تکبر دارد یا بر اساس تواضع رفتار می کند، آیا استاد اشرافی گری دارد یا خیر، آیا این استاد برخورد مناسب دارد و نقد را می پذیرید یا با عصبانیت برخورد می کند، حتی طرز راه رفتن استاد و حرکت ها و لحن های آن در شاگرد نقش پیدا می کند.

برخی از اساتید هم هستند که از اشکال های شاگردان خود تشکر می کنند، طرز برخورد استاد دارای دو بعد است، یکی بعد عملی است که الگوی شاگردان قرار می گیرد و یکی هم بعد لفظی است که روایتی خوانده و تذکر داده می شود که به آن درس اخلاق می گوییم.

درس اخلاق بسیار عالی است اما مهمتر از آن عمل انسان و استاد باید اخلاقی باشد، وقتی عمل استاد همگام با صحبت او باشد تأثیرگذار است، وقتی استادی بهترین ماشین را سوار می شود از چشم شاگرد می افتد چرا که شاگرد به نان شب محتاج و برای زندگی معمولی نیازمند است اما استاد بهترین ماشین را سوار می شود که بیشترین ضربه را می زند و خلاف درس اخلاق است.

درس اخلاق باید در بعد لفظی و عملی باشد، سخن کسی که بگوید در راه خدا انفاق کنید اما همه می دانند که اهل انفاق نیست و به فقرا رسیدگی نمی کند، اثر ندارد بلکه دارای اثر معکوس خواهد بود، اساتید و بزرگان باید از نظر عملی برای درس اخلاق الگو شوند و از نظر گفتاری هم نصیحت کنند و تذکر دهند.

مرحوم آیت الله مشکینی همیشه قبل از یک روایت اخلاقی را در عرض چند دقیقه بیان می کردند و نصیحت می کردند، امروز رهبر معظم انقلاب همیشه قبل از درس این کار را انجام می دهند چون فقاهت متوقف بر بال تقوا و علم است و باید با هم هماهنگ باشند، حوزه باید در این راه فعال شود و از مقام الفاظ خارج شده و مقام عمل را تقویت کنند.

طلبه ها باید ببیند که اساتید آن ها چگونه زندگی می کنند و زندگی آن ها با مردم هماهنگ است، الحمدلله درس های اخلاق زیادی در حوزه وجود دارد و افراد فاضلی درس اخلاق می گویند اما باید سعی مان بر این باشد که از نظر عمل به گونه ای رفتار کنیم که مردم از ما الگوگیری کنند نه این که بگویند روحانیت به گفتار و نصیحت های خود عمل نمی کند، نباید به گونه ای باشد که به دیگران بگوییم اشرافی گری نداشته باشند اما در خودمان اشرافی گری دیده شود؛ بنابراین گفتار و عمل ما باید هماهنگ باشد.

رسا ـ ارتباط اعضای شورای عالی و جامعه مدرسین با طلاب و بدنه حوزه را چگونه ارزیابی می کنید؟

ظاهرا قبلا یکی وزرا شماره همراه خود را در اختیار همگان قرار داده و اعلام کرده بود که هرکس با اوکاری دارد تماس بگیرد و کار خود را پیگیری کند، بعد از این که این شماره در اختیار مردم قرار گرفت به اندازه ای با او تماس می گرفتند که تمام کار وزارتخانه را تعطیل کرده بود و جواب تلفن می داد، اگر ارتباط اینگونه نباشد نمی توانند کار کنند، یک وزیر نمی تواند همیشه پاسخگوی تلفن باشد.

اگر ارتباط با طلاب بدان معنا باشد که هر طلبه ای، هر آن بتواند با مدیر حوزه تماس بگیرد مطلوب نیست، البته باید زمینه باز باشد تا در ساعات و روزهای خاصی این ارتباطات و ملاقات ها وجود داشته باشد، بنده به آیت الله اعرافی ارادت دارم و علاقه مند هستم و ایشان را ملا و متدین و آگاه به زمان می دانم.

اساتید با عمل خود معلم اخلاق طلاب باشند | فقاهت و اجتهاد متوقف بر تقوا است

آیت الله اعرافی در کار خود موفق است و به خوبی می تواند کار را مدیریت کند و سامان دهد، بحمدالله در زمینه ارتباط با طلاب هم به خوبی عمل کرده اند، طلاب می توانند با آیت الله اعرافی و مدیران حوزه دیدار و گفت وگو داشته باشند و فضا بسته نیست، مدیران حوزه هر روز در کنار طلبه حضور دارد و تدریس می کند.

اینگونه نیست که مدیران مخفی باشند و طلاب نتوانند ارتباط داشته باشند، اگر کسی بخواهد آیت الله اعرافی را پیدا کند کار سختی نیست و می تواند این ارتباط را برقرار کند و مشکلی از این جهت وجود ندارد.

ـ از نظر شما ارتباط مستمر طلاب با شورای عالی حوزه و حمایت از این نهاد عالی چه اندازه می تواند در پیشبرد اهداف حوزه های علمیه مؤثر باشد؟

شورای عالی حوزه جایگاه والایی دارد، مدیریت حوزه های علمیه از سوی این شورا انتخاب می شود، در حقیقت شورای عالی حوزه های علمیه وظیفه سکانداری حوزه را بر عهده دارند.

شورای عالی حوزه مورد تأیید رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقلید و جامعه مدرسین است، انتظار این است که حوزویان از شورای عالی حوزه های علمیه و مدیر حوزه آیت الله اعرافی حمایت کنند.

طلاب و حوزویان باید سعی کنند با حمایت خود، حوزه را به تراز حوزه امام صادق(ع) برسانند و سبب پیشرفت و تکامل بیشتر حوزه ها شوند.



جلسه طلاب و فضلای اردکان یزد با حضور آیت الله فقیهی

,

تصاویر / نشست طلاب و فضلای اردکان یزد با آیت الله فقیهی

حوزه/ یکی از اشخاصی که به فکر مردم است و در این راستا قدم بر می دارند، رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای است که در مواقع حساس از آبرو، حیثیت و شخصیت خود هزینه می کنند تا نظام و انقلاب پابرجا بماند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله محسن فقیهی در جلسه طلاب و فضلای اردکان که در موسسه نورالثقلین امام عصر(عج) قم برگزار شد، اظهار داشت: یزد و اردکان دارای مردمی باصفا، باوفا، دانشمند و انقلابی است و آنچه که ما از مردم این دیار می شنویم، جز صفا، صمیمیت، علم، دانش و وفای به نظام و رهبری چیزی جدای از این مباحث نبوده است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان ساخت: در آستانه هفته وحدت حوزه و دانشگاه قرار داریم و یکی از مهمترین عوئامل پیروزی انقلاب، وحدت حوزه و دانشگاه بوده است.

این استاد حوزه تصریح کرد: انقلاب مدتی در حوزه علمیه مطرح بوده و دانشگاه همراه حوزه نبود؛ مدتی هم دانشگاه به انقلاب نزدیک شد و حوزه همراه نبود؛ پیروزی انقلاب اسلامی در زمانی اتفاق افتاد که این هماهنگی میان حوزه و دانشگاه برقرار شد؛ حوزه حامی دانشگاه و دانشگاه حامی حوزه شد.

آیت الله فقیهی بیان داشت: پس از این اتحاد بود که شاهد پیروزی انقلاب بودیم و تمام گروه ها نسبت به نظام اسلامی متحد و هماهنگ شدند تا حکومتی اسلامی ایجاد شود.

وی اظهار داشت: دشمن از راه های مختلف به این انقلاب و نظام ضربه می زند و راه های متعددی را برنامه ریزی نموده است؛ ضربه رسانی از طریق حرکت های نظامی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که حمله نظامی به ایران ثمری ندارد و خسارات سنگینی بر آنان وارد خواهد کرد؛ لذا از حمله نظامی منصرف شده است و تنها مسیری که دشمن برای ایجاد اختلاف میان امت اسلامی در نظر گرفته است، ایجاد اختلاف در میان خود مردم است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ابراز داشت: اگر این نقشه دشمنان تحقق پیدا کند، مسلم است که دشمن به اهداف خود خواهند رسید و تمام هم و غم اسرائیل و صهیونیست ایجاد اختلاف در میان خود مردم است؛ لذا اگر بتوانیم روحیه اتحاد و انسجام را در میان خود تقویت کنیم و نفوذی ها را طرد نماییم، انقلاب ما محفوظ خواهد ماند.

این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: نامگذاری هفته وحدت حوزه و دانشگاه نمادی است از سخنان امام راحل که مکرر می فرمود وحدت عامل پیروزی ما خواهد بود و هر صدایی از حلقوم هر انسانی خارج شود که سبب اختلاف میان امت اسلامی و مردم گردد، صدای دشمنان اسلام و اسرائیل است.

آیت الله فقیهی تصریح کرد: با اتحاد می توانیم در مباحث بسیاری پیروز شویم؛ اتحاد مردم، علما، دانشگاهیان، حوزویان می تواند کارهای بسیاری را به ثمر برساند.

وی بیان داشت: برگزاری این جلسات به معنای همان اتحاد است و باید در آن از بزرگان و علمای خود دعوت نمایید تا همبستگی بیشتری پیدا نمایید.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به روایتی از نبی مکرم اسلام (ص)، اظهار داشت: حضرت در این حدیث فرمودند: أَعْدَلُ اَلنَّاسِ مَنْ رَضِیَ لِلنَّاسِ مَا یَرْضَی لِنَفْسِهِ وَ کَرِهَ لَهُمْ مَا یَکْرَهُ لِنَفْسِهِ وَ أَفْضَلُ اَلنَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَعْقَلُ اَلنَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاهً لِلنَّاسِ وَ أَذَلُّ اَلنَّاسِ مَنْ أَهَانَ اَلنَّاسَ وَ خَیْرُ اَلنَّاسِ مَنِ اِنْتَفَعَ بِهِ اَلنَّاسُ/ عاقلترین مردم آنکه بپسندد برای مردم آنچه برای خود پسندد و بد دارد برای مردم آنچه برای خود بد دارد و برترین مردم در ایمان خوش‌خلق‌ترین آنها است و خردمندترین مردم کسی که بیشتر مدارا کند و خوارترین مردم آنکه بمردم اهانت کند و بهترین مردم آنکه بمردم سود رساند».

آیت الله فقیهی اذعان داشت: امروز در کشوری زندگی می کنیم که امنیت بالایی داشته و می توانیم مشکلات کمتری داشته باشیم؛ اما عده ای مفسد و اختلاس‌گر، ظاهر جمهوری اسلامی ایران را کریه و زشت کرده اند.

وی ابراز داشت: مردم ایران، مردمی متدین و انقلابی بوده و حافظ نظام و فدایی رهبری هستند؛ اما عده ای دزد در این کشور، مردم را مواجه با مشکلات کرده تا منافع شخصی برای خود داشته باشند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان ساخت: راهکار مهمی که برای نجات انسان ها و ترقی و تکامل آنان وجود دارد این است که انسان خود را جای طرف مقابل قرار دهد؛ اگر روابط با خانواده ها به این نحو باشد، دیگر شاهد مشکلات نخواهیم بود.

این استاد حوزه تصریح کرد: نماز، سجده، دعا، ذکر و … نشانه ایمان بالای اشخاص نیست؛ بلکه رسول الله (ص) در این روایت فرمودند ایمان شخصی بالاتر است که اخلاق پسندیده ای داشته باشد.

آیت الله فقیهی بیان داشت: انسان ممکن است دعا و نماز زیاد داشته باشد؛ اما تمام این مباحث در کنار اخلاق خوب ارزشمند خواهد بود؛ انسان باید تلاش کند با فرزندان و خانواده با ادب و احترام سخن بگوید تا انسانی موفق در خانواده و اجتماع شود.

وی اظهار داشت: زندگی همراه با بی احترامی و برخوردهای بد، دوام پیدا نخواهد کرد؛ اما زندگی همراه با احترام سبب تبعیت دیگران از شما خواهد شد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ابراز داشت: اهانت، تندخویی، برخورد نامناسب، سخن زشت و … روش انبیاء و اولیاء نیست؛ برخی فکر می کنند با اهانت می توانند کار را درست کنند؛ اما فکر اشتباهی است.

این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: اشخاصی این تفکر را دارند که انقلابی بودن به این است که اهانت کنند و برخورد زننده داشته باشند؛ در حالی که حرکتی اشتباه است.

آیت الله فقیهی تصریح کرد: با زبان خوش و لیّن است که می توانیم قلب ها را جذب کرده و با خود همراه سازیم؛ مخصوصا روحانیون که همیشه باید سخن خوب بر زبان داشته باشند.

وی بیان داشت: نفع رساندن به مردم از خصوصیاتی است که رسول گرامی اسلام (ص) در این روایت بر آن تأکید کرده است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار داشت: ما باید این اخلاق و رفتار را داشته باشیم که اگر توانستیم مشکلی را از شخصی حل کنیم، دریغ نداشته باشیم و تلاش خود را انجام دهیم.

این استاد حوزه ابراز داشت: یکی از اشخاصی که به فکر مردم است و در این راستا قدم بر می دارند، رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای است که در مواقع حساس از آبرو، حیثیت و شخصیت خود هزینه می کنند تا نظام و انقلاب پابرجا بماند؛ ایشان با سخنان خود در درس خارج، امنیت را به کشور برگرداند و خواب آمریکا، اسرائیل، عربستان و … تعبیر نشد.

آیت الله فقیهی خاطرنشان ساخت: رهبر انقلاب برای مردم و شخصیت آنان ارزش قائل است و ما نیز باید تلاش کنیم نفعمان به مردم برسد.

همچنین در این جلسه، حجت الاسلام عابدی، نماینده طلاب و فضلای اردکان نیز توضیحاتی پیرامون جلسات طلاب و فضلای این شهرستان ارائه کرد.



آیت‌الله فقیهی: سکوت و تغافل علما در مقاطع حساس عامل مظلومیت حق است.

,

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد حوزه اظهار کرد: انسان آگاه باید طرفدار حق باشد، اگر تمام انسان‌های آگاه از حق طرفداری کنند همیشه حق پیروز می‌شود ولی اگر عده‌ای با سکوت خود از کنار حق بگذرند و عده‌ای هم از ظلم و ظالم طرفداری کنند، حق مغلوب می‌شود.

سکوت و تغافل علما در مقاطع حساس عامل مظلومیت حق استبه گزارش ایکنا، آیت‌الله محسن فقیهی، استاد تفسیر حوزه، روز پنج‌شنبه، ۲۱ آذرماه، در تفسیر آیه ۱۰۱ سوره بقره ﴿وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ﴾ گفت: صحبت امروز درباره تفسیر آیه صد و یکم از سوره مبارکه بقره و برخوردی است که پیامبر اسلام(ص) با قوم بنی‌اسرائیل و یهود داشتند و اوصاف یهود و علمای آن‌ در این آیه مطرح است.

وی افزود: خداوند متعال در این آیه شریفه می‌فرماید: زمانی که رسولی مانند پیامبر اسلام(ص) به رسالت مبعوث می‌شود، در حالی‌که این پیامبر که از ناحیه خدا آمده، کتاب تورات را تصدیق می‌کند، در عین حال همین کسانی که معتقد به تورات و انجیل هستند، کتاب خدا را پشت سر می‌اندازند.

این استاد حوزه با اشاره به معنای نَبَذَ، وراء و ظَهر در این آیه بیان کرد: نَبَذَ به معنای پشت سر انداختن است؛ وراء به معنای پشت و ظهر هم به معنای پشت است. وراء ظهور هم تأکید است؛ یعنی کتاب خدا را با کمال بی‌اعتنایی پشت خودشان می‌اندازند. قرآن که کتاب خدا و مصدق تورات و انجیل است را به خاطر ریاست دنیا، پشت سر می‌اندازند و البته می‌دانند اما خود را به تجاهل و ندانستن می‌زنند.

فقیهی با بیان اینکه قوم بنی‌اسرائیل اصولاً از نظر قرآن دارای صفاتی هستند لکن قرآن در این آیه شریفه به ما دستوراتی می‌دهد و مطالب تربیتی را برای ما بیان می‌کند افزود: یکی از مسائلی که از این آیه شریفه استفاده می‌کنیم این است که ما گاهی از دست گروه یا حزب و طایفه‌ای ناراحتیم به همه آن‌ها بد می‌گوییم در حالی که در میان آن‌ها انسان‌های خوب هم وجود دارد، لذا باید دقت کرد و مواظب بود که به همه بد نگوییم.

بدی برخی افراد یک صنف را به همه نسبت ندهیم

استاد تفسیر حوزه تصریح کرد: اینکه یک یا چند نفر از یک گروه بد اخلاق باشند نباید به همه آن گروه بد گفت، به عنوان مثال شخصی که از دو پزشک بد اخلاقی دیده نباید بد اخلاقی را به همه پزشکان نسبت دهد.

فقیهی ادامه داد: خداوند به شما آگاهی می‌دهد که اگر با گروهی که اکثریت آن‌ها فاسد هستند، برخورد کردید، فساد را به همه نسبت ندهید. لذا با اینکه خداوند متعال در آیات گذشته صفات ناپسند بنی‌اسرائیل را ذکر می‌کند اما در این آیه شریفه می‌فرماید «فریق» یک گروه از بنی‌اسرائیل این‌گونه هستند.

وی افزود: نکته دوم این است که وقتی انسان درس خواند و عالم و آگاه شد، اگر به علم و آگاهی خود عمل کند خیلی خوب است و در این صورت به درجه انبیاء نزدیک می‌شود. علم مقدمه عمل است اگر انسان عالم شد و به علم خود عمل نکرد، مقامش پایین آمده و پست می‌شود. علمای یهود که می‌دانستند پیامبر(ص) چه علائم، صفات و ویژگی‌هایی دارد ولی خود را به غفلت می‌زنند و مانند این است که ما نمی‌دانیم. این صفت بسیار بدی است.این صفت بدی است که متأسفانه گاهی در جامعه وجود دارد.

علما وظیفه بیان حقایق را دارند

وی تأکید کرد: علما باید در مواقع لزوم حقایق را بیان کنند و برای مردم توضیح دهند و حق را به صورت واضح بیان کنند اما بعضی از علما از کنار قضیه رد می‌شوند، سکوت کرده و حقایق را بیان نمی‌کنند؛ یعنی خود را به جهالت و تغافل می‌زنند، این‌ها هم مشمول همین مشکل‌اند.

وی افزود: انسان باید در مرحله اول حق را بشناسد و در مرحله دوم باید از حق طرفداری کند. اینکه مقام معظم رهبری می‌فرماید بصیرت داشته باشید، بصیرت این است که اول آگاهی پیدا کنید و بعد از حق طرفداری کنید و حق را فریاد بزنید نه اینکه از کنار قضیه رد شوید و خودتان را به تغافل بزنید.

فقیهی اظهار کرد: انسان آگاه باید طرفدار حق باشد، اگر تمام انسان‌های آگاه از حق طرفداری کنند همیشه حق پیروز می‌شود ولی اگر عده‌ای با سکوت خود از کنار حق بگذرند و عده‌ای هم از ظلم و ظالم طرفداری کنند، حق مغلوب می‌شود.

چرا حق مظلوم می‌شود؟

وی اضافه کرد: اینکه در طول تاریخ مشاهده می‌کنید که معمولاً حق مظلوم واقع می‌شود به خاطر این است که بسیاری از افراد یا از حق طرفداری نمی‌کنند و یا با سکوت خود از کنار حق می‌گذرند. این گناه بزرگی است، شما که بصیرت و آگاهی دارید باید حق را بیان کنید و از حق طرفداری کنید.

فقیهی افزود: نکته سوم این است که بنی‌اسرائیل فقط به قرآن بی‌اعتنا هستند و یا به تمام کتب آسمانی بی‌اعتنایی می‌کنند؟ و این یکی از مشکلاتی که در تفسیر این آیه وجود دارد زیرا می‌فرماید: ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾ کتاب خدا را پشت سر می‌اندازند و نسبت به آن بی‌اعتنایی می‌کنند. در اینجا منظور از کتاب الله چیست؟ آیا منظور قرآن است یا تورات و انجیل و یا همه کتب آسمانی؟.

منظور از کتاب الله

استاد حوزه ادامه داد: بعضی از مفسرین گفته‌اند که منظور از کتاب الله قرآن است و بعضی هم گفته‌اند که منظور تورات است ولی به نظر ما منظور همه کتب آسمانی است؛ یعنی کسی که به قرآن بی‌اعتنایی می‌کند در حالی که این قرآن تورات را تصدیق می‌کند و نشانه‌های قرآن و پیامبر(ص) در تورات آمده، در حقیقت تورات و انجیل را پشت سر می‌اندازند، پس منظور از کتاب الله تمام کتب آسمانی است.

وی افزود: نقاط اشتراک قرآن و پیامبر(ص)، در آیات قرآن دو مطلب به هم تشبیه شده و در کنار هم ذکر شده و اوصافی برای آن‌ها بیان شده است، یکی قرآن و دیگری پیامبر(ص) ﴿مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ﴾ هم در مورد پیامبر(ص) بیان شده و هم در مورد قرآن؛ یعنی قرآن کتابی است که تورات و انجیل را تصدیق می‌کند و در بسیاری از آیات نیز این مطلب در مورد پیامبر(ص) بیان شده است؛ یعنی پیامبر(ص) تصدیق کننده حضرت موسی و عیسی(ع) و پیامبران گذشته است.

وی افزود: پس ما دو مطلب در اینجا داریم یکی اینکه پیامبر(ص) مصدق پیامبران گذشته است و دیگری اینکه قرآن مصدق کتب آسمانی گذشته است. چرا قرآن و پیامبر(ص) در این صفت مشترک هستند؟ چون در چند مورد با هم اشتراک دارند: یکی اینکه هر دو از جانب خداوند هستند؛ یعنی قرآن از جانب خدا است و پیامبر(ص) هم ﴿رسول من عند الله﴾ چون هر دو من عند الله و از جانب خداوند هستند لذا هر دو ﴿مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ﴾ هستند. علاوه بر این، هم قرآن مصون از خطا و اشتباه است و هم پیامبر(ص)؛ یعنی همانطور که خطا و کذبی در قرآن وجود ندارد پیامبر(ص) هم صادق است و هیچ خطایی نمی‌کند و عصمت کامل دارد.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نکته دیگر این است که قرآن و پیامبر(ص) در مصدق بودن مشترک‌اند، اضافه کرد: قرآن مصدق تورات و انجیل است و پیامبر(ص) هم مصدق انبیا گذشته است لذا بعضی از مفسرین در این رابطه گفته‌اند که پیامبر(ص) قرآن ممثل و ناطق است یا گفته اند که قرآن رسول مدون است؛ یعنی همان رسول است ولی به صورت کتاب درآمده است.

وی افزود: نکته دیگری که در ذیل این آیه بیان شده می‌گوید: ﴿کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ﴾ یعنی این‌ها خود را به تجاهل و تغافل می‌زنند مثل اینکه نمی‌دانند، این مربوط به قوم یهود است یا مسیحی‌ها هم اینگونه بوده‌اند؟ بعضی از مفسرین این قسمت را مربوط به قوم یهود دانسته و گروهی نیز اعم یهود و مسیحی دانسته‌اند.



برخی توهم علم و تقوا دارند | سیره امام راحل سرلوحه کار طلاب باشد

,
آیت الله فقیهی:
عضو جامعه مدرسین تکبر و غرور در سیاست، علم و تقوا را خطرناک و سبب انحراف افراد دانست و تأکید کرد که برخی تنها توهم علم و تقوا دارند و خود را از دیگران برتر می دانند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله محسن فقیهی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم امروز در درس تفسیر و حدیث خود که در مدرسه آیت الله گلپایگانی برگزار شد، یکی از مشکلات جوامع را عجب و خودبرتربینی نسبت به دیگران دانست و گفت: در جامعه گروه های انحرافی وجود دارد و ادعای پیامبری یا ملاقات با امام زمان(عج) دارند که ریشه این مسائل و انحرافات در عجب و استبداد به رأی آنها است.

آیت الله فقیهی با بیان اینکه مراجع عظام با دلیل و استدلال از دیدگاه فقهی خویش را تغییر می دهند، گفت:برخی از علما رأی و نظری در مسائل فقهی دارند و اگر دلیلی و استدلال منطقی برای آنها آورده شود و دیدگاه خویش تجدید نظر می کنند.

عضو جامعه مدرسین بیان کرد: یکی مشکلات جامعه این است که افراد مستبد رأی به نظری معتقد شوند، هر دلیلی برخلاف آنها آورده شود، بدان گوش نمی دهند و بر رأی و دیدگاه خویش پافشاری می کنند و این افراد هر چند ممکن است که در ظاهر مؤمن و با تقوا باشند؛ اما برای آینده نظام اسلامی خطرناک هستند.

آیت الله فقیهی بیان کرد: گاهی برخی اطرافیان از علم و ایمان عالمی تعریف می کنند و از او درخواست نگارش رساله و حاشیه عروه می کنند در حالی که آنها توهم در علم و تقوا دارند.

عضو جامعه مدرسین بیان کرد: یکی از طلاب خوش استعداد بود؛ ولی اطرافیان از استعداد و علم وی تعریف کردند،از این رو در دروس مراجع شرکت نمی کرد و در همان مراحل ابتدایی حوزه ماندگار شد و به مراحل بالای علمی و عالی حوزوی دست  پیدا نکرد.

آیت الله فقیهی ابراز داشت: اگر روحیه عجب و خود بزرگ بینی در عالمان وجود داشته باشد، ممکن است به گروه های انحرافی گرایش کنند و ادعای پیامبری و امام زمانی در آنها به وجود بیاید.

وی بیان کرد: ما طلاب همواره امام راحل را الگو خویش قرار دهیم و همانند ایشان همیشه خود را از دیگران کوچکتر و خادم مردم بدانیم و هرگز اجازه نفوذ عجب و خود برتربینی از دیگران در خود ندهیم.

آیت الله فقیهی با بیان این که تکبر و غرور در سیاست و تقوا و علم برای نظام اسلامی خطرناک است، گفت: خود برتربینی در علم و تقوا سبب هلاکت انسان است و این امر زمینه ایجاد گروه های انحرافی را به وجود می آورد.

عضو جامعه مدرسین با ببان اینکه روحیه کوچک‌ دانستن خود نسبت به دیگران سبب می شود که مردم آن فرد را بزرگ بدانند، ابراز کرد:  طلاب باید از افرادی که دارای روحیه تکبر و خود برتر بینی نسبت به دیگران هستند دوری کنند؛ زیرا آنها در مسیر انحرافی گام برمی دارند و آینده خطرناکی پیش رو آنها قرار دارد.