حدیث ۱۵ (اخلاق: مراحل کبر)
موضوع: احادیث کتاب چهل حدیث مرحوم امام (ره)/کبر/ مراحل کبر
درباره مباحث مرحوم امام (ره) در کتاب چهلحدیث، مطالبی است که باید به آنها توجه کنیم:
کبر و خودبزرگبینی باعث اکثر مفاسدی است که در عالم وجود دارد؛ کسانی که اهل کبر هستند، باعث مفاسد زیادی در جامعه میشوند.
کبر سه درجه و مرحله دارد:
مرحله اول: انسان در وجودش، کبر باشد و خودش را از دیگران بالاتر میبیند؛ میگوید: «من از شما بالتر هستم، عقیدهام این است که از شما بالاتر هستم». برخی خود را کوچک میدانند و میگویند: «من قابلی ندارم، ارزشی ندارم، میدانم که دیگران از من بهتر هستند»؛ اما برخی می گویند: «من از همه بالاتر هستم». این روحیه بد کبر در روحیه برخی وجود دارد اما برخی از اینها بهخاطر تقوایی که دارند با این خصلت خود مبارزه میکنند؛ یعنی در ظاهر، کبر خود را میکوبند و نسبت به همه تواضع میکند در مقابل همه، اظهار کوچکی میکند. این کار باعث میشود که آرامآرام خصلت کبری که در وجودش هست را بشکند.
چنین شخصی هم کبر دارد و در خلوت با خود میگوید که من از دیگران بالاتر هستم و همیشه خوبیهای خود را محاسبه میکند بدون اینکه بدیهای خود را در نظر بگیرد. آقای متکبر متواضعنما واقعاً تکبر دارد اما جلو مردم، خودش را متواضع نشان میدهد. این شخص با کبرش مبارزه میکند. باید از این آقا تشکر کرد زیرا لااقل توانسته با کبرش مبارزه کند. به او گفته میشود که بالای مجلس بنشیند اما میگوید که پایین مجلس مینشیند هرچند دلش میخواهد که بالای مجلس بنشیند.
برخی هستند که دوست دارند که دیگران دنبالشان راه بیفتند و احترامشان کنند اما سرش را زیر میاندازد و تنها میرود. تکبر و کبر میگوید: «بگذار عدهای بیایند دور تو و احترامت کنند» اما او سرش را زیر میاندازد و با کبرش مبارزه میکند. یادم هست مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) از درس میآمدند، جواب شاگردان را که میدادند به شاگردان میفرمودند: «امری ندارید؟ خداحافظ». گاهی عبا را بر سر میکشیدند و از کوچه باریکی میرفتند؛ حاضر نبود که شاگردان به دنبالش بیایند. ما، خوشمان میآید که چند نفر دنبالمان بیایند ولی مرحوم امام (ره) مثل ما نبود.
یکی از نکات مهم این است که انسان، ممکن است روحیه تکبر داشته باشد اما باید با آن مبارزه کند. دلتان میخواهد بالای مجلس بنشینید اما همان ابتدای مجلس بنشینید؛ این مبارزه است. دلتان میخواهد که برایتان صلوات بفرستند، اعتنا نکن.
مرحله دوم: نمیتواند جلو تکبرش را بگیرد. وقتی وارد مجلس شد مستقیم بالای مجلس میرود و اگر کسی آنجا نشسته باشد، اشاره میکند که آن طرفتر برو تا من هم بنشینم. روحیه کبر دارد و به آن عمل هم میکند. اگر صلوات برایش نفرستادند، ناراحت میشود و میگوید: «شخصیت من چنینوچنان است، چرا کوتاهی کردند، چرا جلو پای من بلند نشدند». اظهار نمیکند اما در دلش به دنبال اجرای کارهای نفسانیش هست. کارهایی انجام میدهد که مقتضای کبرش هست؛ عملش داد میزند که دنبال تکبر است.
مرحله سوم: در دلش کبر دارد، در اعمالش هم نشان میدهد (همیشه دنبال بالای مجلس، مقامات ظاهری، تبلیغات، عکسش فلان جور پخش شود و … است) و با زبان هم ابراز میکند؛ به شما که میرسد میگوید: «عکس من را پخش کن»، به دیگری میرسد میگوید: «چرا از من تبلیغ نمیکنی؟». همیشه در پی آن است که خودبزرگبینی وجودیش را اظهار کند.