⭕️تفسیر آیه ۵۱ و ۵۲ سوره بقره
⭕️تفسیر آیه ۵۱ و ۵۲ سوره بقره
﴿وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسىَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتخَّذْتمُُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَالِمُونَ﴾
﴿ثمَُّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَالِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ﴾
????این آیات در رابطه با حضرت موسی است،هنگامی که برای شنیدن وحی و اخذ الواح به کوه طور رفت؛ پس از آنکه قوم موسی با دیدن معجزات خداوندی به دست موسی و نجات از آل فرعون به آرامش و استقراری دست یافتند، موسی(ع) به امر الهی برای اعتکافی چهل روزه-که ابتدا سی روز بود-به کوه طور خوانده شد.آیات تورات و وحی الهی در همان میعاد بر ایشان نازل شد. آیاتی که شامل قوانینی برای قوم او بود.
در همین زمان در میان بنیاسرائیل،سامری که انسانی منحرف و از اعوان شیطان بود،با ساختن یک گوساله از جنس طلا و جواهرات و سنگهای زینتی بنی اسرائیل را گمراه کرده بود.حضرت موسی از این واقعه بسیار متأسّف شده و با مجاهدات بسیار، بسیاری از گمراهان را به طاعت حق باز گردانیدند.
????یکی از جهاتی که در اینجا قابل تأمل و توجّه است، سطحی بودن ایمان بنیاسرائیل است. در بسیاری از موارد، ایمان انسانها به جهت دلبستگی و تعلّق آنها به شخص رسول و پیشوای آنهاست. به همین روی با رفتن و غائب شدن رسول و یا حتّی با مرگ او ایمانها متزلزل میشود. ما در رابطه با رسول اسلام هم چنین سطحینگری را در میان مسلمین میبینیم. فلذا در روایات داریم پس از رحلت او از میان مردم، جملگی مرتدّ شدند؛ تنها سه نفر از ایشان به ایمان خود حقیقتا پایبند ماندند: :« ارتد الناس إلّا ثلاثه نفر: سلمان و أبو ذرّ و المقداد»[۳]
به همین خاطر میتوان تذکّری را به اولیاء امر در این کشور هم داد. مردم معمولا ارادت و تعلّق خاطرشان به شما در یک سطحی شکل میگیرد. عمقی پیدا نمیکند. به همین خاطر مادامی که حضور شما در میان ایشان محسوس باشد، میتوان به اعتقاد آنها تکیه داشت. فلذا مسئولین باید در میان مردم حضور داشته باشند.
شما میبینید که یک زلزله اتّفاق میافتد. مقام معظّم رهبری به میان مردم میروند و از آنها دلجوئی کرده و از نیازهای ایشان میپرسند؛ ایشان یک شأن مدیریتی دارند و نیروهای تحت امر ایشان بر اساس مصوّبات و رهنمودهای ایشان به امور زلزله زدگان رسیدگی میکنند. ولی ایشان شخصا به میان زلزله زدگان میروند و از آنها غمخواری میکنند. این برای طلّاب هم مایه عبرت است که از ایشان الگو گرفته و به میان مردم بروند و از آنها دلجوئی کنند.
این یکی از درسهایی است که با تأمل در این آیه میتوان دریافت. حضور پیشوا در میان مردم، موجب شکست دشمنان و بستن منافذ آنها در میان مردم میشود. حضرت موسی وقتی قوم خود را ترک کردند، سامری فرصت مغتنمی یافته و با هنر خود مردم را از حق منحرف نمود.
????اساسا دشمن، بسیار فرصت شناس است، وقتی حتی یک غفلت از ما سر میزند، آنها بهترین بهرهها را میبرند. وقتی کوچکترین حرف ناصوابی از یک روحانی عالی مرتبه در جایی گفته شود، با توجه به فضای مجازی، به سرعت در تمام شبکهها و شهرها پخش میشود. وقتی یک روحانی یک روایت ضعیفی را نقل کرده و از آن سخن ناروائی را منتسب به دین پخش میکند، با سرعتی باورنکردنی بسیاری از طریق تلگرام و …از آن مطّلع میشوند و شاید ایمان بسیاری را متزلزل کند. فلذا باید خیلی دقّت به خرج داد و طلّاب خصوصا باید خیلی احتیاط داشته باشند.
یک نکتهای هم در این عدد چهل دیده میشود، این عدد یک تقدّسی دارد، میبینید در روایات ما سفارش به حفظ چهل حدیث کردهاند یا این که علمای ما چهل حدیث مینوشتند.
????نکته دیگر در نقش “اربعین لیله” است.آیه الله جوادی آملی این “اربعین” را مضاف الیه “انقضاء” میدانستند که حذف شده است. یعنی «واعدنا موسی انقضاء اربعین…»که این مضاف حذف شده و نصب آن به مضاف الیه که “اربعین باشد، منتقل شد. ولی به نظر ما خود این اربعین به عنوان مفعول دوّم “واعدنا” قابل توضیح است و نیازی به تقدیر نیست.
نکته دیگری هم در معنی “إتّخذتم” در تفسیر آیه الله جوادی آملی بیان شده است. دو احتمال در این معنی ذکر شده است. یکی معنی ساختن و صناعت و دیگری معنی جعل و قرار دادن. به نظر ما معنی ساختن و صناعت بهتر است و با مقام سازگارتر خواهد بود.
✔️درس تفسیر ،آبان ۹۶
@mohsenfaghihi
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!