خارج فقه ۱۷ (قمار: بازی با غیر آلات قمار با رهان)
موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیر آلات قمار با رهان
خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و اینکه «اللعب به غیر آلات المتعارفه للقمار مع الرهان»، یعنی آلات قمار نیست ولی رهان وجود دارد مثل مسابقه فوتبال که بهخاطر پول انجام میشود. در اینجا یک بحث حرمت تکلیفی و بحث دیگر حرمت وضعی وجود دارد. آن پولی که قرارداد شده اگر اخذ شود حرمت وضعی گفته میشود، اما اصل این بازی که آیا جایز است یا نه، حرمت تکلیفی هست.
اشکال مرحوم شیخ انصاری روایتی را امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) نقل می کند، آیا این روایت مؤید و دلیل بر این مدعی ( عدم تحریم ) میشود؟«مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُوسُفَ بْنِ عَقِیلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی رَجُلٍ أَکَلَ وَ أَصْحَابٌ لَهُ شَاهً- فَقَالَ إِنْ أَکَلْتُمُوهَا فَهِیَ لَکُمْ- وَ إِنْ لَمْ تَأْکُلُوهَا فَعَلَیْکُمْ کَذَا وَ کَذَا- فَقَضَى فِیهِ أَنَّ ذَلِکَ بَاطِلٌ- لَا شَیْءَ فِی الْمُؤَاکَلَهِ مِنَ الطَّعَامِ- مَا قَلَّ مِنْهُ وَ مَا کَثُرَ وَ مَنَعَ غَرَامَتَهُ مِنْهُ».[۱]
شخصی گوسفندی را برای مهمانی آماده نمود، عدهای را دعوت کرد و به آنها گفت: اگر این گوسفند را میل کردید مال شما است اما اگر نتوانستید باید فلان مبلغ یا یک گوسفند یا بیشتر را باید به من غرامت بدهید (یعنی کار و مسابقه تمام شد و خدمت امام (ع) آمدهاند). حضرت علی (ع) میفرماید: کار شما باطل بوده و درست نبود و این گوسفندی که خوردید چیزی بر شما نیست و نمیتواند هیچ غرامتی از شما بگیرد حتی اگر مقدار کمی از آن خورده باشید.در اینجا یک قرارداد، قمار و رهانی انجام شد ( گر تمام گوسفند را خوردید چیزی بر شما نیست اما اگر نتوانستید باید فلان مبلغ را غرامت بپردازید). اینها با علم به این قرارداد شروع به خوردن کردند اما نتوانستند همه آن گوسفند را بخورند، بااینوجود حضرت میفرماید: نباید غرامت پرداخت.از روایت فهمیده میشود که قرارداد بستن اشکال ندارد؛ چون حضرت نفرمود: «چرا این کار را کردید؟» همچنین از این کار نهی نکردهاند ولی فرمود: «غرامتی نیست»؛ پس معلوم میشود لعب به غیرآلات قمار و قراردادهایی که رهان در آن وجود دارد حرمت تکلیفی نداشته و حرمت وضعی هم وجود ندارد؛ یعنی خوردن گوسفند حرام نیست. حضرت نفرموده که خوردن شما حرام است، فقط فرمود: «غرامتی در اینجا وجود ندارد». از سکوت امام (ع) معلوم میشود که این قرارداد هیچ اشکالی ندارد منتهی این باطل است «لا شی و لا غرامه». این روایت مواجه با اشکالاتی است. علما خواستند این را با قواعد اصولی و فقهی تطبیق دهند اما با هیچ یک از قواعد فقهی مطابقت نکرد.اگر این کار باطل باشد پس خوردن گوشت و تصرف آن حرام است؛ چون عقد فاسد است. اگر عقد فاسد باشد تصرف در آن مال جایز نیست. اگر باطل است پس تصرف در گوشت گوسفند هم حرام است و حضرت نهی نکرده است. حضرت (ع) بهمناسبت میفرماید: «خوردن شما اشکال ندارد و هیچ غرامتی نمی تواند بگیرد»، این اشکالی است که مرحوم شیخ انصاری بیان کرده و می فرماید: چه بگوییم «بغیر الآلات مع الرهان» حرام تکلیفی است و حرام وضعی است و چه بگوییم حرام تکلیفی است و حرام وضعی هست؟؟؟ ،در هر دو صورت این روایت درست نیست چون وقتی این شخص بگوید: «اگر همه گوسفند را خوردی مال شما می باشد و اگر نتوانستی باید غرامت بپردازید»، اگر بگوییم: این حرمت تکلیفی دارد و وضعی ندارد درست نیست؛ چون امام، حرمت وضعی را هم سکوت کرده است، حضرت نهی نکرده و هیچ اشکالی ندارد ولی حضرت راجع به کار آنان چیزی نفرموده که کار آنان اشتباه است؛ پس این روایت با قواعد تطبیق نمیکند. طبق قاعده باید حضرت (ع) میفرمود: «این کار حرام است و نباید انجام شود ولی حالا شما خوردهاید اشکال ندارد. چون نمیدانستید و جاهل بودید بر شما غرامتی نیست» و عناوینی مثل اینها؛ درحالیکه حضرت کاملا سکوت کرده است.مرحوم مامقانی در حاشیه مکاسب فرمایشات مرحوم شیخ انصاری را بیان فرموده و این مسئله را تأیید و اشکال بر این روایت کرده است.محقق خویی (ره) میفرماید: «و توضیح کلامه: أن سکوت الامام (ع) عن بیان الحرمه فی جهه لا یستلزم ثبوت الجواز فیها، و إلا لکانت الروایه داله على جواز التصرف فی مال الغیر بناء على فساد هذه المعامله، لأن الإمام (ع) قد سکت عن بیان حرمته أیضا».[۲]
مرحوم محقق خویی این اشکال را کرده و فرموده: این معامله، معامله فاسدی است. وقتی امام (ع) سکوت میکند، این سکوت دلالت بر جواز نمیکند.این فرمایش محقق خویی درست نیست و سکوت امام (ع) دلالت بر جواز میکند. وقتی امام (ع) از این کار نهی نمیکند دلالت بر این میکند که جایز است.
به نظر ما این روایت داستانی است که در آن زمانها معمول بوده. چون عربها سخی بودند و میخواستند تعارف کنند و سفرههای مفصلی داشتند، این تعبیر را داشتند که تا میتوانید غذا بخورید. این تعارف معمولی بوده که این صاحب گوسفند تأکید میکند تا تعارف را کنار بگذارند و این تعارفی که کرده، مرسوم بوده است و امام (ع) که سکوت کردند بهخاطر همین است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!