خارج اصول
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
۹۷/۰۷/۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: موضوع علم
صحبت پیرامون موضوع هر علمی بود. برخی از علما از جلمه مرحوم آخوند تعبیر کردهاند: «إنّ موضوع کلّ علم، وهو الذی یبحث فیه عن عوارضه الذاتیه».[۱]
برای فهم این مطلب، باید مفهوم برخی از کلمات دانسته شود:عرض: عرض در فلسفه، مقابل جوهر است. جوهر مانند انسان و عرض مانند بیاض (سفیدی). سفیدی همیشه باید متقوم بر جسمی باشد و به تنهایی تقوّمی ندارد اما انسان تقوّم به ذات خودش دارد.
پیرامون مباحث کلیات خمس در منطق، گفته میشود: جنس مانند حیوان، نوع مانند انسان، فصل مانند ناطق، این موارد ذاتی انسان هستند اما «ماشی» عرض عام و «ضاحک» عرض خاص هستند.اصطلاح «عوارض ذاتیه» آیا منظور عوارض فلسفی است یا منطقی؟ عوارض ذاتی چیست، عوارض قریب چیست؟ مثلاً شخصی که در هواپیما نشسته و چایی مینوشد؛ هواپیما بهگونهای در حرکت است که حتی چایی نمیریزد. آیا راکب هواپیما در حرکت است یا ساکن؟ هواپیما با سرعت بالا در حرکت است اما مسافر، حرکت را احساس نمیکند. مسافر بهواسطه هواپیما متحرک است اما خودش ساکن است. «جالس السفینه متحرکه بواسطه السفینه» این عرض قریب است.واسطه در ثبوت، اثبات و عروض یکی از مطالبی که مرحوم آخوند اشاره نموده، واسطه در ثبوت، اثبات و عروض است.واسطه در ثبوت: علت ثبوت محمول برای موضوع است؛ مثلاً برای درست کردن چای، قوری آب را بر روی آتش قرار داده داغ میشود سپس چایی را دم میکنند؛ گفته میشود «الماء حارٌ بواسطه النار» آتش واسطه در حرارت آب است. علت ثبوت حرارت برای آب، آتش است.
واسطه در اثبات: مثلاً گفته میشود: «العالم متغیر و کل متغیر حادث فالعالم حادث» تغیّر علت حدوث عالم است؛ یعنی علم به حدوث بهواسطه تغیّر است.
واسطه در عروض: مثلاً زمانی که باران زیادی میبارد و ناودان دیگر جا ندارد، گفته میشود «جری المیزاب» درحالیکه آب در جریان است اما گفته میشود ناودان جاری شد. نسبت دادن جریان به ناودان بهواسطه آب است. باید گفته شود آب جاری شد اما چون آب زیاد است گفته میشود «جری المیزاب». به این تعبیر، واسطه در عروض گفته میشود؛ یعنی عروض محمول برای موضوع به این واسطه.
نسبت موضوع علم با موضوعات مسائلمرحوم آخوند میفرماید: نسبت موضوعات با مسائل علوم، نسبت کلی و فرد است.[۲] مثلاً انسان کلی است و زید، بکر، عمرو، خالد و … افراد آن هستند.
پرسش: مسائل علم فقه مثل «نماز واجب است»، «حج واجب است» «روزه واجب است» و … آیا امور اعتباری هستند یا حقیقی؟
گفته شد که عرض دو معنا دارد؛ اصطلاح فلسفی و منطقی.عرض در اصطلاح فلسفه (مثل بیاض): «دیوار سفید است» یک امر حقیقی است. سیاهی یک امر حقیقی است و با چشم دیده میشود و میتوان آن را نشان داد.عرض در اصطلاح منطق (مثل ماشی و ضاحک): خنده، گریه و راهرفتن را میتوان دید پس امور حقیقی هستند.بنابراین عوارض، به اصطلاح منطقی و فلسفی، امور واقعی و حقیقیاند؛ اما اموری مانند وجوب نماز، اعتباری هستند، وجوب نماز یا زکات را نمیتوان نشان داد پس امور اعتباری عقلیاند. تمام احکام خمسه، امور اعتباری هستند. امور اعتباری را نمیتوان با چشم دید یا با دست لمس کرد و ظرف وجود آنها عقل و درک انسان است.اینکه برخی از علما مانند مرحوم آخوند در تعریف موضوع علم فرمودند باید از عوارض ذاتیه آن بحث شود، دچار مشکل شد؛ زیرا عوارض، به اصطلاح منطقی و فلسفی امور حقیقیاند اما مسائل برخی از علوم مانند علم فقه یا منطق، امور اعتباری هستند.رفع اشکال مقدراگر گفته شود نماز قابل رؤیت است و اجزای نماز که واجب است را میتوان در خارج دید؛ هرچند که خود حکم وجوب را نمیتوان دید اما آثار آن قابل رؤیت است.میپرسیم: چه چیز نماز واجب است؟ قبل از شروع نماز، آیا آن امر ذهنی واجب است یا امر خارجی؟ اگر پذیرفته شود امر خارجی واجب است، همان مقدار از نماز که اتیان شده وجوب آن نیز ساقط شده است. مثلاً پیرامون تکبیره الاحرام تا زمانی که «الله اکبر» گفته نشده امر ذهنی است که واجب نیست، پس از گفتن هم که امر خارجی است، وجوب آن ساقط شد «الخارج ظرف السقوط». وقتی در ذهن بود وجوب نداشت در خارج هم که آمد وجوب ندارد، پس امر اعتباری است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!