خارج اصول ۴۳ (وضع: حقیقت شرعیه)
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /حقیقت شرعیه
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره حقیقت شرعیه بود که معنای حقیقت شرعیه چیست؟ نظر علما را ذکر کردیم. نظر ما این است که حقیقت شرعیه با این موارد تحقق پیدا میکند:
۱. وضع تعیینی: شارع لفظی را از معنای لغوی نقل میدهد و در معنا جدیدی استعمال میکند و میگوید «معنای صلاه، ارکان مخصوصه است». شارع «صلاه» را در ارکان مخصوصه وضع تعیینی میکند.
۲. وضع تعیّنی: شارع وضع را با صراحت بیان نمیکند؛ بلکه این وضع با کثرت استعمال محقق میشود. یعنی شارع مقدس هر روز به مردم میگوید «صلّوا کما رأیتمونی اُصلّی». آنقدر این اتفاق تکرار میشود که دیگر شارع به گفتن «صلّوا» اکتفا میکند و «کما رأیتمونی اصلّی» را نمیگوید و مردم نیز میفهمند که مقصود شارع ارکان مخصوصه است نه دعا.
۳. بالمرکب منهما: وضع تعینی توسط پیامبر (ص) و اصحابشان محقق میشود. مردم هر روز صلاه را در معنای جدید استعمال میکنند؛ مثلاً میگویند «برخیزید تا به مسجد برویم و نماز بخوانیم» و مردم و شارع کثرت استعمال را به وجود میآورند. فرقش با صورت دوم این است که در صورت دوم، کثرت استعمال توسط پیامبر (ص) بود؛ ولی در صورت سوم، کثرت استعمال توسط پیامبر (ص) و مردم حاصل میشود و مردم به قدری آن را در معنای جدید استعمال کردهاند که پیامبر (ص) نیز کلمه «صلاه» را بدون قرینه بهکار میبرد و مردم معنای ارکان مخصوصه را از آن میفهمند. حالا بعد از هزار و چهارصد سال که ما روایات را بررسی میکنیم، باید «صلاه» را بر معنای ارکان مخصوصه حمل کنیم.
مصداق شارعشارع کیست؟ خدا یا پیامبر (ص) یا پیامبر (ع) و وصی او (ائمه)؟
اقوال ۱. خدا شارع است. ادله زیادی داریم که اولاً و بالذات خدا شارع است. عدهای مثل شیخ انصاری و وحید بهبهانی (ره) گفتهاند که شارع یعنی خدا. قرآن تصریح دارد بر اینکه خداوند شارع است. مرحوم موسوی قزوینی (ره) میفرماید: «الشارع موضوع لمن جعل أحکام الشرع و اخترعها و هو بهذا المعنى منحصر فى الله – تعالى شأنه- و إطلاقه على النبیّ (ص) غلط»[۱] .
۲. پیامبر (ص) شارع است.[۲] [۳]
۳. شارع اصلی خداست و پیامبر (ص) مبیّن شریعت است.
۴. شارع اصلی خداست ولی عنوان شارع بر پیامبر (ص) و ائمه (ع) بهعنوان مبیّن شریعت، اطلاق میشود.
ما میگوییم: نزد امامیه، شارع خداوند متعال است و اطلاق شارع بر پیامبر (ص) و معصومین (ع) از این جهت است که آنان مبیّن شریعتند.
مرحوم محمدتقی اصفهانی میفرمایند: «یمکن تصحیح صدقه علیه (ص) على کلّ من الوجهین المذکورین[۴] :
أمّا على الأوّل فبأنّه (ص) هو الذی جعل الشرع فی الظاهر و وضعه بین الناس و إن کان من تعلیم إلهی. و هذا القدر کافٍ فی تصحیح صدقه علیه.
و أمّا على الثانی فیقال بأنّه لیس المراد مطلق المبیّن للشرع؛ لبعده عن الإطلاقات جدّاً؛ فعلى فرض مجیئه بالمعنى المذکور ینبغی أن یراد به المظهر له من أوّل الأمر و المبیّن له بعد عدم ظهوره رأساً. و کأنّ مراده من تفسیر «سنّ الأمر» بمعنى بیّنه هو ذلک»[۵] .
ادله
۱. دلیل شارع بودن خدا﴿وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ … لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَهً وَمِنْهَاجًا …﴾ [۶]
در صدر آیه میفرماید: «خداوند قرآن را بر پیامبر (ص) نازل کرد» و در ذیل آیه میفرماید: «برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم». همانطور که قرآن را خدا نازل میکند، شریعت را نیز خداوند قرار میدهد.﴿شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً …﴾ [۷] . خداوند آنچه به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع فرمود؛ یعنی آن دستوراتی که به نوح داده بود، برای شما هم تشریع فرمود.
عباراتی نیز در ادعیه ذکر شده است که بر شارع بودن خدا دلالت میکند: «یَا شَارِعَ الْأَحْکَام»[۸] . [۹]
۲. دلیل شارع بودن پیامبردرست است که شارع اصلی خداوند است؛ ولی از این باب که ما دستمان به خدا نمیرسد و پیامبر (ص) مبین شریعت است، اطلاق شارع بر پیامبر (ص) نیز درست است.
به نظر ما اطلاق شارع بر خدا و پیامبر (ص) و ائمه (ع) درست است. البته چنین نیست که ائمه (ع) شریعت جدیدی آورده باشند؛ بلکه مبیّن شریعت پیامبر (ص) هستند. همانطور که پیامبر (ص) مبیّن شریعت است، ائمه (ع) نیز مبیّن شریعتند. پس اگر گفتیم «حقیقت شرعیه آن است که لفظی در لسان شارع حقیقت در معنایی شود»، لسان شارع، زمان ائمه (ع) را نیز شامل میشود. پس حقیقت شرعیه، در عبادات و معاملات، در زمان ائمه (ع) نیز محل بحث ماست و حقیقت شرعیه منحصر در زمان پیامبر (ص) نیست.
بحثهای مقدماتی به پایان رسید. حالا بحث میکنیم که حقیقت شرعیه ثابت است یا نه.
نکته اول: حقیقت شرعیه فقط در عبادات ثابت است یا در معاملات نیز ثابت است؟ آیا در تمام الفاظ عبادات یا در برخی از آنها؟ در این بحث بین عبادات و معاملات فرق است. یعنی دو نظریه وجود دارد:
۱. برخی از علماء گفتهاند که حقیقت شرعیه در عبادات ثابت است ولی در معاملات ثابت نیست و معاملات معنای جدیدی ندارند و معنای لغوی خود را دارند.[۱۰]
۲. حقیقت شرعیه علاوه بر عبادات، در معاملات نیز ثابت است؛ مثل: صلح، قرض، مضاربه، شراکت، سبق و رمایه و نکاح.
نکته دوم: زمان ثبوت حقیقت شرعیه. چه زمانی حقیقت شرعیه ثابت میشود؟ احتمالات: ۱-در زمان پیامبر (ص) ۲-در زمان ائمه (ع) ۳-بعضی از موارد حقیقت شرعیه در زمان رسول الله (ص) ثابت شده است و برخی در زمان ائمه (ع).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!