خارج اصول ۱۳ (مباحث الفاظ، وضع: تعارض حقیقت و مجاز)
موضوع: تعارض احوال لفظ/تعارض حقیقت و مجاز
صورت اول، مجاز: اگر لفظ، جمله یا کلامی در قرآن یا روایات استعمال شده و احتمال معنای مجازی را دارد؛ ممکن است لفظ در معنای حقیقی یا معنای مجازی استفاده شده باشد، امر دایر مدار معنای حقیقی و مجازی است بدون اینکه قرینهای در میان باشد؛ در این صورت وظیفه چیست؟ لفظی مانند «اسد» معنای حقیقی و مجازی دارد، اگر قرینه بر معنای مجازی وجود داشته باشد حمل بر معنای مجازی میکنید و اگر این قرینه نباشد، حمل بر معنای حقیقی میکنید.
تعارض اضمار و حقیقت
صورت دوم، اضمار: یعنی اگر در قرآن یا روایات جملهای را دیدید که احتمال میدهید کلمهای در تقدیر باشد (یقین ندارید) آیا معنای حقیقی را اراده کنید، یعنی بدون تقدیر، یا کلمهای را در رتقدیر میگیرید؟ اگر کلمهای را در تقدیر بگیرید معنای آیه یا روایت عوض میشود. آیا با احتمال میتوان کلمهای را در تقدیر گرفت؟ نه! «الاصل عدم التقدیر» نباید چیزی را در تقدیر گرفت. اگر چیزی در کلام هست که هست اما اگر چیزی نیست و بگویید: من این کلمه را در تقدیر میگیرم، «تفسیر به رأی» میشود و قرآن را تفسیر به رأی خود کردهاید. به چه مناسبت کلمهای را در تقدیر میگیرید؟ میگویید: «احتمال میدهم کلمهای در تقدیر باشد»؛ با احتمال نمیتوان کلمهای را در تقدیر گرفت. اذا دار الأمر بین الحقیقه و الضمار، حمل بر معنای حقیقی میشود.
دو بحث «دوران امر بین معنای حقیقی و مجازی» و «دوران امر بین معنای حقیقی و اضمار» همه قبول دارند که باید معنای حقیقی را قبول کرد و مجاز و اضمار را باید کنار گذاشت.تعارض بین تخصیص و عمومیت
صورت سوم، تخصیص: عامّی در قرآن یا روایات وارد شده است و احتمال تخصیص میدهیم، در این صورت باید چه کاری کنیم؟ دو قول وجود دارد ۱ـ عام است و تخصیصی در کار نیست؛ ۲ـ باید تمام قرآن و روایات را بگردید تا ببینید که مخصصی پیدا میکنید یا نه؛ اگر عامی پیدا شد که عام را به آن تخصیص میزنید و اگر مختصصی یافت نشد، عام به عمومیت خود باقی است.
انشاءالله شما مجتهد شدید و آیه شریفی را به شما میدهند تا استنباط احکام شرعی کنید، چگونه استنباط میکنید؟ عامی وارد شده است، آیا میتوانید بگویید که صددرصد بر عمومیت خود باقی است و هیچ مخصصی وجود ندارد یا باید تحقیق کنید؟ دو نظریه وجود دارد:
۱. اجتهاد را خیلی آسان میکند، یعنی طبق همان عام، فتوا میدهید و لازم نیست که آیات دیگر را بگردید.
۲. هر عامی که دیدید نمیتوانید به آن عمل کنید؛ «ما من عام الّا و قد خص». مجتهد شدن کار سختی است، باید تمام قرآن و روایات را بررسی کنید تا ببینید آیا مخصصی برای آن عام پیدا میشود یا خیر. اگر مطمئن شدید که مخصص ندارد میتوانید بگوید که عام را قبول دارید و مخصصی برای آن وجود ندارد.
علما تقریباً این را هم قبول کردهاند که در مورد عام، نیاز به فحص داریم. باید تفحص و تأمّل کرد و مظانّ آن را جستوجو کرد تا ببینیم آیا مخصصی وجود دارد یا نه.تعرض اشتراک و مجاز
صورت چهارم، اشتراک: لفظی در قرآن یا روایات وارد شده است و کتاب لغت، معنایی را برای آن بیان میکند سپس معنای دیگری را نیز برای آن بیان میکند. با وجود معنای دوم، احتمال دارد که لفظ، مشترک شود میان دو معنا؛ یعنی لفظ، دو معنا دارد. برخی از الفاظ مشترک بین سه معنا است برخی الفاظ نیز مشترک بین بیش از سه معنا است. معنای اول، یقیناً معنای حقیقی است اما معنای دوم احتمال دارد که حقیقیت باشد که در این صورت اشتراک است و احتمال دارد مجاز باشد و اشتراکی در کار نباشد. وقتی معنای حقیقی لفظی را به دست آوردید آیا لازم است تحقیق کنید که معنای حقیقی دومی بهعنوان اشتراک دارد یا نه؟
شما بحمدلله مجتهد هستید و میخواهید استنباط احکام کنید، آیه قرآن را نگاه میکنید و قصد دارید لفظ به لفظ آن را معنا کنید، برای این کار به لغت مراجعه میکنید، معنای حقیقی لفظ را بیان کردهاند ولی ممکن است معنای دیگری هم بعد از آن وجود داشته باشد. اگر سرعت زیادی داشته باشید و بخواهید زود مجتهد شوید، همان معنای اول کتاب لغت را که دیدید میگویید معنای فلان لغت این است، این نوعی استنباط احکام شرعی است، همان خط اول و معنای اول را که دیدید فوراً فتوا میدهید که معنای لفظ و آیه قرآن این است؛ برخی که زود رساله میدهند همینگونه هستند. نظر دیگر این است که باید کتاب لغت را تا آخر مطالعه کنی و ببینی که این لفظ چند معنا دارد، معنای اول، دوم و سوم، شاید معنای دوم مراد باشد، شاید مقصود معنای سوم باشد، باید دقت و تفحص کنید، نه یک لغت بلکه باید چندین لغت را ببینید؛ ممکن است در لغتی معنایی ذکر شده باشد و در لغت دیگر معنای دیگری بیان شده باشد؛ باید تمام اینها را بررسی کنید تا معنای لفظی را بفهمید.آیا مشترک است یا مجاز است؟ آیا به دست آوردن این مطلب لازم است یا نه؟ آیا میتوان زود فتوا داد؟ با همان خط و معنای اول، معنای حقیقی را دانستم و نیاز نیست که همه را بخوانم، این یک راه است. راه دیگر این است که باید تفحص و تأّمل کنید و تا آخر جمله کتاب لغت را بخواید که چه تفسیر یا معنای دیگری بیان کرده و حتی معنای سایر لغات مرتبط را ببینید تا بتوانید کلمهای از قرآن را معنا کنید.اگر احتمال اشتراک دادید وظیفه چیست؟ راه اول: تسرّع داشت، معنای اول حقیقی را بگیریم و به سایر معانی توجه نکنیم (اجتهاد آسان). راه دوم: باید تفحص، تأمل و تحقیق کنیم که آیا فلان لفظ، یک معنا دارد یا دو معنا یا بیشتر. به این عمل، «الفحص حتی الیأس» گفته میشود. باید تحقیق کنید تا مأیوس شده و معنای حقیقی را به دست آورید.
احتمال اشتراک را نمیتوان فوراً منتفی دانست بلکه بعد از تحقیق و تأمل میتوان گفت که اشتراک نیست و معنای حقیقی این است.
تعارض نقل و عدم نقل
صورت پنجم، نقل: اگر احتمال دهیم که لفظی منقول است آیا میتوان بهسرعت گفت که معنای حقیقی اراده شده، منقول نیست و به احتمال اعتنا نکرد؟ این تسرّع در اجتهاد میشود. قول دیگر آن است که باید دقت کرد که آیا این لفظ منقول است یا نه. اگر منقول است باید بر معنای دوم حمل شود و اگر منقول نیست بر معنای اول حمل شود.
«الطواف بالبیت صلاه» طواف بر خانه خدا نماز است. آیا این جمله منقول است یا نه؟ احتمال میدهید که «صلاه» به این معنا نقل داده شده باشد. اگر گفتند: «صلّوا» یعنی طواف کنید یا نماز بخوانید؟ منقول شده است یا نه؟ در این صورت باید تحقیق و دقت کرد که آیا صلاه از معنای اول، نقل داده شده است یا نه؛ آیا معنای اول فراموش شده است یا نه؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!