خارج اصول ۱۲ (مباحث الفاظ، وضع: تعارض احوال)


خارج اصول ۱۲ (مباحث الفاظ، وضع: تعارض احوال)

, ,

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /تعارض احوال

خلاصه جلسه گذشته:بحثمان درباره با عبارت مرحوم آخوند در کفایه مربوز به بحث تعارض احوال بود. برخی از بزرگان، اشکالاتی بر کلام آخوند گرفته‌اند که می‌خواهیم ببینیم این اشکالات چه هستند؟

اشکال مرحوم ایروانی بر فرمایش مرحوم آخوند«هذه الأحوال ثلاثه منها راجعه إلى مقام الاستعمال و هی المجاز و التخصیص و الإضمار؛ فإذا شکّ فی إراده شی‌ء منها مع احتمال إراده الحقیقه ینفى ذلک بأصاله الحقیقه. و اثنان من هذه الأحوال- و هما الاشتراک و النقل- یرجعان إلى مقام الوضع؛ فإذا شکّ أنّ اللفظ متّحد المعنى أو متعدّده یحکم بعدم التعدّد؛ کما أنّه إذا شکّ فی حصول النقل یحکم بعدمه، فالأصل الذی یتعیّن به حال الوضع- أعنی به أصاله عدم الاشتراک و أصاله عدم النقل- أصل وضعیّ و الأصل الذی یتعیّن به حال المراد- کأصاله عدم التخصیص و أصاله عدم التقدیر و الإضمار و بعباره جامعه أصاله الحقیقه- أصل مرادیّ و المصنّف قد خلط بین القسمین؛ ثمّ فی مقام بیان الحکم قد أتى بعباره لاتنطبق إلّا على الشکّ فی المراد و لایرتبط إلّا بثلاث من تلک الحالات».[۱]

توضیح: آیا حالت‌های اضمار، تخصیص، مجاز، اشتراک و نقل همه یک نوعند یا باهم فرق دارند؟

اضمار، تخصیص و تجوز، مشکلشان با «اصاله الحقیقه» حل می‌شود. ولی در مورد اشتراک؟ در دوران امر بین معنای حقیقی و اشتراک، اصاله الحقیقه به درد نمی‌خورد؛ چون هر دو معنا حقیقی‌. درباره نقل نیز همین‌طور است؛ یعنی در دوران امر بین معنای حقیقی و نقل، اصاله الحقیقه به درد نمی‌خورد؛ چون هر دو معنا حقیقی‌ هستند، بلکه اصلاً در نقل، معنای دوم قوی‌تر است؛ چون معنای اول ترک شده. پس اصاله الحقیقه فقط در صورت دوران امر بین معنای حقیقی و سه حالت اول است که به درد می‌خورد.

مرحوم آخوند تمام این پنج حالت را یک¬کاسه مطرح کرده و به اصطلاح، همه را با یک چوب رانده است، ولی مرحوم ایروانی می‌گوید: این حالت‌ها را باید دو دسته کرد. در اضمار، تخصیص و مجاز، اصاله الحقیقه جاری می‌شود ولی در مورد اشتراک و نقل جاری نمی‌شود.

پاسخ به اشکال ایروانیپاسخ مرحوم ایروانی را این‌گونه می‌دهیم که مقصود مرحوم آخوند، اصاله الحقیقه نیست؛ بلکه منظورش اصاله الظهور است. اصاله الحقیقه، زیرمجموعه اصاله الظهور است ولی تمام اصاله الظهور، اصاله الحقیقه نیست. هرجا که عام و خاصی داریم، اصاله الظهور می‌گوید اینجا تخصیص است. هرجا که مطلق و مقیدی داریم، اصاله الظهور می‌گوید که اینجا تقیید است. اصاله الظهور یعنی وقتی ظاهر کلامی دارای قید، مخصّص و قرینه است، قرائن را مقایسه کنید و ظاهر عرفی کلام را بگیرید. این اصاله الظهور در تمام پنج حالت هست.

نقل و اشتراک نیز نیاز به قرینه و دلیل دارند؛ پس اگر مقصود آخوند اصاله الحقیقه باشد، اشکال ایروانی وارد است ولی اگر مقصود مرحوم آخوند اصاله الظهور باشد، اشکال مرحوم ایروانی وارد نیست. ظاهر کلام آخوند این است که منظورش اصاله الظهور است نه اصاله الحقیقه؛ پس این اشکال بر قول آخوند وارد نیست. البته اگر در عبارت آخوند، قید «صارفه» پس از کلمه «قرینه» نمی‌آمد و «قرینه» مطلق ‌بود این اشکال پیش نمی‌آمد.

 


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *