خارج فقه ۱۱ (قمار: مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار)


خارج فقه ۱۱ (قمار: مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث قمار و روایات باب قمار بود. دو روایت را ذکر کردیم. این روایات حرمت وضعی را میگویند یا حرمت تکلیف و حرمت وضعی را؟

اشکال بر استدلال به دو روایتیک از روایات این بود:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ[۱] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ[۲] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)… قَالَ … أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «إِنَّ الْمَلَائِکَهَ لَتَنْفُرُ عِنْدَ الرِّهَانِ‌ وَ تَلْعَنُ صَاحِبَهُ مَا خَلَا الْحَافِرَ[۳] وَ الْخُفَّ[۴] وَ الرِّیشَ[۵] وَ النَّصْلَ[۶] … وَ قَدْ سَابَقَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أُسَامَهَ بْنَ زَیْدٍ وَ أَجْرَى الْخَیْلَ»[۷] .

نفرت و لعن ملائکه به بازی کردن تعلق گرفته است یا به رهان؟ عبارت می‌گوید که لعن و نفرت به رهان تعلق گرفته؛ نه به بازی کردن.

حدیث دیگر این بود:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ[۸] بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى[۹] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى[۱۰] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ[۱۱] عَنْ أَبِیهِ[۱۲] عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَهَ[۱۳] عَنْ مُوسَى بْنِ النُّمَیْرِیِّ[۱۴] عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ[۱۵] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:‌«لَا بَأْسَ‌ بِشَهَادَهِ الَّذِی‌ یَلْعَبُ بِالْحَمَامِ وَ لَا بَأْسَ بِشَهَادَهِ[۱۶] الْمُرَاهِنِ عَلَیْهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ أَجْرَى الْخَیْلَ وَ سَابَقَ وَ کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْمَلَائِکَهَ تَحْضُرُ الرِّهَانَ فِی الْخُفِّ[۱۷] وَ الْحَافِرِ[۱۸] وَ الرِّیشِ[۱۹] وَ مَا سِوَى ذلک فَهُوَ[۲۰] قِمَارٌ حَرَامٌ»[۲۱] .

بررسی سند روایت: تمام افراد موجود در سند حدیث امامی و ثقه اند ؛ بجز محمّد بن موسى بن عیسى الهَمْدَانی‌ که ضعیف است و أحمد بن الحسن بن علیّ بن فضال و حسن بن علیّ بن فضّال التیمی که فطحی و ثقه اند. پس این روایت مسنده و ضعیف است.

حدیث می‌گوید که در رهان این موارد ملائکه حاضر می‌شوند و غیر این موارد حرام است؛ یعنی اهمیت و مبغوضیت و قبح در رهان است. پس خصوصیتی که در این دو روایت وجود دارد، رهان است. لذا مرحوم ایروانی می‌فرمایند: «النبویّان یدلّان على حرمه المراهنه و المعامله دون اللعب الخارجی؛ فلعلّ المراد من الحرمه هو الفساد دون الحرمه التکلیفیّه و لعن الملائکه لعلّ من جهه اللعب أو أخذ العوض و على کلّ حالّ فهما أجنبیّان عن حرمه نفس العمل و اللعب الذی هو محلّ الکلام مع أنّهما منصرفان إلى ما هو الشائع من الرهان و هو ما کان بالآلات المتعارفه؛ نعم لا یختصّ بالآلات المعدّه للّعب، فیشمل الرهان على اللعب بالخاتم و الجوز و البیض و أمّا مثل المصارعه و سائر المغالبات فهی و إن کانت شائعهً إلّا أنّ المراهنه علیها نادره[۲۲] ». این روایات به لعب کاری ندارند و بر رهان تاکید دارند. پس آن چیزی که حرام است، رهان است نه بازی کردن. گرفتن پول حرام است نه بازی کردن. روایات حرمت وضعی را میگویند؛ نه حرمت تکلیفی را. این احتمال نیز وجود دارد که این‌ها به مورد شایع رهان که بازی با آلات متعارفه است انصراف داشته باشند. به نظر ما اشکال مرحوم ایروانی، درست است.

روایت سوم:[الْعَیَّاشِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ][۲۳] عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ[۲۴] عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَیْسِرِ قَالَ: «التَّفَلُ[۲۵] [۲۶] مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَالَ: الْخُبْزُ وَ التَّفَلُ‌[۲۷] مَا یُخَرَّجُ بَیْنَ الْمُتَرَاهِنَیْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ غَیْرِهِ»[۲۸] .

بررسی سند روایت: روایت مرفوعه و ضعیف است.

میگوید که از امام رضا (ع) سؤال کردم: «معنای میسر در آیه ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۹] چیست؟» امام فرمودند: «آن پولی که در زمان قمار یا… وسط می‌گذارند، میسر است».

از این روایت نیز متوجه می‌شویم که آنچه اهمیت دارد، «مَا یُخَرَّجُ بَیْنَ الْمُتَرَاهِنَیْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ غَیْرِهِ» است. این است که مبغوض شارع است. این روایت سند درستی ندارد ولی در مکاسب شیخ انصاری[۳۰] و مهذب الاحکام سبزواری به این روایت استدلال شده است.

به نظر ما این روایت حرمت رهان را می‌گوید نه حرمت لعب را.

محقق خویی ضعف سند را قبول کرده ولی حرمت وضعی و تکلیفی را از این روایت استفاده می‌کنند.[۳۱] وقتی آن پول حرام شد، سببش نیز حرام است. ولی به نظر ما این حرف درست نیست و ملازمه‌ای بین این دو حکم وجود ندارد.

روایت چهارممُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ[۳۲] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى[۳۳] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[۳۴] عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ[۳۵] عَنْ أَبِی الْحَسَنِ[۳۶] (ع) قَالَ: «… کُلُّ مَا قُومِرَ عَلَیْهِ فَهُوَ مَیْسِرٌ»[۳۷] .

بررسی سند روایت: تمام روات امامی و ثقهاند و سند روایت درست است.

در روایات قبل، دو جمله داشتیم:۱. «کُلُّ مَا قُومِرَ عَلَیْهِ»: یعنی آن پول و رهانی که بر آن قرار داد بسته‌اید. ۲. «کُلُّ مَا قُومِرَ بهِ»: یعنی آنچه که به وسیله آن قمار می‌شود. مثلاً: شطرنج.

امام رضا (ع) می‌فرمایند: «قمار، هر چیزی است که بر آن قمار بسته شده است». در این روایت ماده «قمار» بکار رفته، نه «لعب». در این روایت، عبارت «مَا قُومِرَ عَلَیْهِ» است؛ نه «مَا قُومِرَ بهِ»؛ یعنی آن پول که رد و بدل می‌شود میسر است. به نظر ما این روایت سند و دلالتش درست است؛ ولی مشروط بر این که «قُومِرَ عَلَیْهِ» تحقق پیدا کند و قمار، لعب با آلات متعارف همراه رهان است. در این صورت این روایت هم بر حرمت تکلیفی و هم حرمت وضعی دلالت می‌کند؛ زیرا در قرآن، میسر هم حرمت تکلیفی دارد و هم حرمت وضعی.

نکته:این دو عنوان با هم فرق دارند: ۱. «آلات المعدّه للقمار»: مثل شطرنج و نرد که برای قمار آماده شده‌اند. ۲. «آلات المتعارفه للقمار»: آلاتی که در هر زمانی متعارف شده و مردم با آن قمار میکنند.

در آلات قمار، روی دو چیز می‌توانید دست بگذارید و بگویید که حرام است: «آلات المعدّه للقمار» و «آلات المتعارفه للقمار». هر دو اینها وجه دارد. اگر با رهان بازی شوند، حرام‌اند. ولی اگر چیزی از آلات معّده و متعارفه نیست: ۱. اگر شما رهان را کافی میدانید برای حرمت: لعب با این آلات همراه رهان حرام است. ۲. اگر وجود هر دو رکن را لازم میدانید برای حرمت: در این صورت لعب با این چیزها حرام نخواهد بود.


[۱] . محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه‌ القمّی: امامی و ثقه است.
[۲] . امامی و ثقه است.
[۳] . کالخیل و البغال و الحمیر.
[۴] . از شتر و فیل.
[۵] . یعنی: السهم (تیر)، تیر پردار.
[۶] . السیف و الرمح و السهم‌.
[۸] . محمّد بن الحسن بن علیّ الطوسی‌: امامی و ثقه است.
[۹] . الأشعری: امامی و ثقه است.
[۱۰] . محمّد بن موسى بن عیسى الهَمْدَانی‌: ضعیف است.
[۱۱] . أحمد بن الحسن بن علیّ بن فضال‌: فطحی و ثقه است.
[۱۲] . الحسن بن علیّ بن فضّال التیمی: فطحی و ثقه است. بنابر قولی از أصحاب الإجماع است.
[۱۳] . علیّ بن عقبه بن خالد: امامی و ثقه است.
[۱۴] . موسى بن أکیل النمیری‌: امامی و ثقه است.
[۱۵] . امامی و ثقه است؛ ولی محقق خوئی این را قبول ندارند.
[۱۶] . در تهذیب الأحکام، شیخ الطائفه، ج۶، ص۲۸۴ چنین آمده: بِشَهَادَهِ صَاحِبِ السِّبَاقِ.
[۱۷] . من الإبل و الفیل.
[۱۸] . کالخیل و البغال و الحمیر.
[۱۹] . یعنی: السهم (تیر)، تیر پردار.
[۲۰] . در مصدر سابق: بدون «فَهُوَ» است.
[۲۱] وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۱۹، ص۲۵۳، أبواب السبق والرمایه، باب۳، ح۳، ط آل البیت.. (هذه الروایه مسنده و ضعیفه؛ لوجود محمّد بن موسى فی سندها و هو ضعیف رمی بالغلو(.
[۲۳] تفسیر العیاشی، العیاشی، محمد بن مسعود، ج۱، ص۳۴۱. محمّد بن مسعود العیّاشی : امامی و ثقه است.
[۲۴] . امامی و ثقه است.
[۲۵] . یعنی: الریح الکریهه.
[۲۶] . در مصدر سابق: الثَقَل؛ یعنی: کلّ شیء نفیس، متاع المسافر و حشمه، نادر.
[۲۷] . در مصدر سابق: الثَقَل.
[۳۲] . الکلینی: امامی و ثقه است.
[۳۳] . العطّار: امامی و ثقه است.
[۳۴] . أحمد بن محمّد بن عیسى الأشعری‌: امامی و ثقه است.
[۳۵] . امامی و ثقه است.
[۳۶] . الإمام الرضا (ع).
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *