مصاحبه با افق حوزه: ضرورت استفاده از فضای مجازی در راستای جهاد تبیین

, ,

ضرورت استفاده از فضای مجازی در راستای جهاد تبیین

آیت‌الله محسن فقیهی

 

بدون تردید جهاد تبیین یکی از نیازهای اساسی امروز جامعه است و در این میان حوزههای علمیه همواره به عنوان متولی اصلی و مرجع رسمی تبیین ارزشها و تثبیت باورهای دینی در جامعه به حساب میآیند و علمای بزرگ شیعی برای در امان ماندنِ حقایق ناب اسلامی از تحریف و تقطیع و…، زحمات فراوانی متحمّل شدهاند تا جاییکه با تحمل رنجها و مرارتهای بسیاری توانستهاند آن دستآوردها را به روش درست و بیانی صادق روایت و تبیین نمایند؛ بر همین اساس، نقش و جایگاه حوزههای علمیه و روحانیت در مسئله جهاد تبیین، در گفتوگو با آیتالله محسن فقیهی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

با توجه به هجمههای گسترده دشمنان علیه مبانی اسلام و انقلاب، نقش حوزههای علمیه و روحانیت در خنثیسازی این هجمهها و توطئهها چیست و در چه زمینهها و بسترهایی میتواند این نقش را ایفا کند؟

روحانیت برای خنثی‌سازی شبهات دشمن، اولاً باید بیش از پیش خود را به سلاح علم تجهیز کند؛ چرا که اگر علم کافی نداشته باشد، نمی‌تواند از مبانی دینی دفاع کند. مخصوصاً که شبهه‌کنندگان گاهی از افراد اهل علم هستند و شخصی می‌تواند به آنها پاسخ دهد که از جهت علمی مسلط باشد و متوجه مغالطات کلام آنها بشود. ثانیاً روحانیت بعد از کسب علم باید به موضوعات اطلاع کافی داشته باشد. مثلاً بداند کشور ایران در طول این سال‌های پس از انقلاب چه پیشرفت‌هایی داشته و در چه زمینه‌هایی رشد کرده و در چه زمینه‌هایی مشکل دارد. اگر به این موارد علم نداشته باشد، امکان دفاع نخواهد داشت. ثالثاً روحانیت بعد از تسلط علمی و بعد از علم به موضوعات، باید به میان مردم رفته و آنها را با زبان نرم قانع کند. یعنی با بیان شیوا و روان و استدلالی و با ضمیمه اخلاق نیکو از مبانی دینی دفاع کرده و با تبیین دست‌آوردهای انقلاب، آنها را به آینده امیدوار کند. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که نباید در تعریف و تمجید از انقلاب زیاده‌روی کرد؛ یعنی اگر واقعا در بعضی جاها مشکل وجود دارد صادقانه بگوییم مشکل وجود دارد. در غیر این صورت با توجه به واضح بودن برخی مشکلات، مردم احساس خواهند کرد ما در صدد توجیه هستیم و این باعث می‌شود سخنان ما مقبول واقع نشود.

رابعاً روحانیت علاوه بر این کارها باید از لحاظ رسانه‌ای نیز قوی عمل کند؛ زیرا گاهی شبهه دشمن در سطح وسیعی پخش می‌شود ولی پاسخ آن، به صورت محدود داده می‌شود و افراد زیادی شبهه را می‌شنوند ولی پاسخ را دریافت نمی‌کنند که این نیاز به کار رسانه‌ای قوی دارد.

 موفقیت در جهاد تبیین به چه پیشنیازها و الزاماتی نیاز دارد؟ حوزه برای ورود به میدان جهاد تبیین باید مجهز به چه ابزار، امکانات و استعدادهایی باشد؟

اولاً تسلط علمی نیاز دارد چون برخی شبهات از سوی عالمان است و با مبانی علمی همراه است که طبیعتاً پاسخ به آنها تسلط علمی نیاز دارد. ثانیاً اطلاع از موضوعات و دست‌آوردهای انقلاب، چون برای پاسخ به برخی شبهات نیاز است که از دست‌آوردها اطلاع داشت تا بتوان به شبهه جواب داد. مثلا وقتی شخصی می‌گوید انقلاب کاری نکرده است یا اینکه می‌گوید موشک چه فایده ای دارد، با اطلاع دقیق از دست‌آوردهای نظام و با اطلاع از میزان بازدارندگی موشک‌ها از حمله دشمن، می‌توان به این شبهه پاسخ داد. در این زمینه خوب است که گاهی طلاب را برای بازدید از برخی دست‌آوردها ببرند تا از نزدیک با پیشرفت‌های کشور آشنا شوند. ثالثاً از جهت رسانه‌ای باید قوی باشیم؛ چون امکان دارد بهترین جواب را داشته باشیم ولی نتوانیم آن را به دست مخاطبین برسانیم و یا اینکه به صورت ضعیف برسانیم که این موجب تقویت شبهه می‌شود.

رمز موفقیت در جهاد تبیین چیست؟

رمز موفقیت اولاً صدق نیت است. واقعا نیت الهی باشد و در راستای حفظ دین مردم از حکومت اسلامی دفاع کنیم. ثانیاً تلاش مستمر و جهادی لازم است؛ یعنی واقعاً هر کاری از دستمان بر می‌آید انجام دهیم و خستگی‌ناپذیر کار کنیم. ثالثاً مراقب باشیم گرفتار مبالغه نشویم. اگر در تبیین دست‌آوردها بخواهیم مبالغه کنیم و بیش از آنچه هست بگوییم، مردم نسبت به موارد درست نیز شک می‌کنند و این اثر معکوس دارد. باید هرجا واقعا مشکلی وجود دارد صادقانه بگوییم و در صدد حل آن مشکل برآییم.

رابعاً، با توجه به اینکه نقطه ثقل کار دشمن بحث اقتصادی است و با برهم زدن بازار ارز و ایجاد تحریم و… موجب آشفتگی در بازار کشور شده است، اولویت ما باید بحث اقتصادی باشد. اگر بتوانیم در جهت اقتصادی، کشور را پیش ببریم و پاسخ مناسبی برای شبهات داشته باشیم، بسیاری از شبهات حل می‌شود. چون شبهات علمی مربوط به افراد خاصی است ولی بحث اقتصادی و گرانی و کاهش ارزش پول ملی، چیزی است که تمام مردم آن را لمس می‌کنند. در نتیجه این مسأله باید در اولویت باشد.

مبانی قرآنی و روایی بر ضرورت جهاد تبیین چیست؟ و ترکیب واژه «جهاد» با موضوع «تبیین»، چه معنا و مفهومی را در پی دارد؟

خداوند متعال در آیه ۱۵۹ سوره مبارکه بقره می‌فرماید: ]إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی‌الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون‏[ این آیه اشاره به کسانی دارد که با وجود اطلاع از مشخصات پیامبر؟ص؟ و یافتن نشانه‌های صدق نبوت او، آن را کتمان کرده و برای مردم بیان نکردند که خداوند لعنت خود و همه لعن کنندگان را برای آنها قرار داده است. این آیه اختصاصی به مورد یاد شده ندارد و مفهوم گسترده‌ای دارد. اگر کسی با وجود اطلاع از دست‌آوردهای انقلاب و علم به حقانیت آن، محاسن انقلاب را نگوید و آن را کتمان کند، مشمول لعن خواهد بود. این آیه می‌تواند یک مبنای قرآنی باشد؛ البته آیات دیگری نیز با این مضمون داریم.

اما از جهت روایی، امیرالمؤمنین ؟ع؟ در خطبه ۵۰ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ‌ اللَّهِ الْحُسْنى‏»

ترجمه: «همانا ابتداى ظهور فتنه‏ها هواهایى است که پیروى مى‏شود، و احکامى که در چهره بدعت خودنمایى مى‏کند. در این فتنه‏ها و احکام با کتاب خدا مخالفت مى‏شود، و مردانى مردان دیگر را بر غیر دین خدا یارى و پیروى مى‏نمایند. اگر باطل از آمیزش با حق خالص مى‏شد راه بر حق‌جویان پوشیده نمى‏ماند و اگر حق در پوشش باطل پنهان نمى‏گشت، زبان دشمنان یاوه‌گو از آن قطع مى‏گشت. ولى پاره‏اى از حق و پاره‏اى از باطل فراهم شده و در هم آمیخته مى‏شود، در این وقت شیطان بر دوستانش مسلط مى‏شود، و آنان که لطف حق شامل‌شان شده نجات مى‏یابند..» (ترجمه انصاریان)

از این روایت به‌خوبی مشخص است که منشأ فتنه، آمیختگی حق با باطل است، کاری که شبهه‌افکنان انجام می‌دهند و از کاه، کوه می‌سازند. برخی با دیدن یک مشکل در گوشه‌ای از کشور، آن را طوری وانمود می‌کنند که گویا بحران بزرگی در کشور به وجود آمده است. پس مخلوط شدن حق با باطل می‌تواند منشأ فتنه شود و طبیعتا برای رفع این فتنه باید با تبیین درست، حق و باطل را از هم جدا کرد تا موجب شبهه نشود.

اما درباره ترکیب واژه جهاد و تبیین نیز باید گفت: معنای هر یک از این دو به‌تنهایی مشخص است و وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند یعنی باید این تبیین را به صورت جهادی انجام داد و با همه تلاش وارد شد. نباید این کار حالت اداری و رفع تکلیفی داشته باشد بلکه باید حالت جهادی داشته باشد.

به نظر حضرتعالی آسیبها و موانع احتمالی موجود در سر راه تحقق حداکثری «جهاد تبیین» چیست؟

یکی از موانع تحقق جهاد تبیین عدم اعتقاد است؛ یعنی وقتی شخصی خودش هنوز در حقانیت این انقلاب شک دارد و با دیدن برخی مشکلات اقتصادی به تردید افتاده باشد، دیگر نمی‌توان انتظار داشت جهاد تبیین کند. مانع دوم، وجود مشکلات اقتصادی است یعنی الان شرایط به‌گونه‌ای است که اگر در هر زمینه‌ای هم بهترین دفاع را از انقلاب داشته باشیم، معمولا طرف مقابل با استناد به قیمت ارز و بی‌ثباتی بازار، انقلاب را متهم به ناکارآمدی می‌کند. مانع سوم نیز عدم درک ضرورت جهاد تبیین است؛ یعنی ممکن است برخی خودشان اعتقاد به انقلاب هم داشته باشند ولی ضرورت جهاد تبیین را درک نکرده باشند که این موجب عدم اقدام در این زمینه می‌شود.

نقش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و اعضای محترم آن، در جهاد تبیین چیست؟

جامعه مدرسین باید هنگام بروز اتفاقات، واکنش به‌موقع و مناسب داشته باشد و به دفاع از ارزش‌های انقلاب بپردازد. همچنین اعضای جامعه مدرسین با توجه به اینکه هر کدام از آنها از اساتید بزرگ حوزه علمیه هستند و در جامعه از مقبولیت برخوردارند، بهتر است هر کدام از آنها علاوه بر اینکه شاگردانشان و اطرافیانشان را به جهاد تبیین تشویق می‌کنند، خودشان نیز به این مهم اقدام نمایند تا هم موجب تشویق سایرین گردد و هم اینکه بیان آنها گاهی اثری دارد که در بیان شخص دیگر شاید نباشد. یعنی مردم وقتی ببینند عالم بزرگ شهرشان موضعی گرفته، اعتماد بیشتری پیدا می‌کنند و دلگرم می‌شوند.

 با توجه به فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی، بایستهها و ضرورتهای حضور روحانیت در این فضا چیست؟

با پیشرفت تکنولوژی و دست‌آوردهای نوین فن‌آوری، نوع ارتباط اجتماعی بشر نیز گونه‌های مختلفی را تجربه می‌کند و گاهی این نوع از روابط بر گونه‌های سابق و سنّتی غلبه می‌یابد. خلقت بشر به‌گونه‌ای است که نیازمند روابط اجتماعی است؛‌ از این‌رو سعی دارد که ایجاد این روابط را در قالبی راحت‌، جذاب و تأثیرگذار داشته باشد. فضای مجازی بسیاری از دشواری‌های فضای بیرونی مانند فاصله مکانی را از بین برده و دسترسی افراد به سایر انسان‌ها و اطلاعات را در کمترین زمان و هزینه فراهم کرده است.

فضای مجازی نیز مانند هر نوع رابطه اجتماعی یا کسب اطلاعات، ثمرات و آفاتی دارد که می‌تواند در ایجاد ایمان، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و … تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. هر کدام از این ابعاد در زندگی انسان،‌ باعث سعادت یا شقاوت او در دنیا و آخرت است. هدف خداوند متعال از ارسال رسل و انزال کتب، هدایت بشر در تمام زندگی برای رسیدن به کمال و سعادت است. در عصر حاضر،‌ عالمان دینی، وارثان انبیای الهی هستند که باید همچون چراغی، مسیر حرکت را برای بشریت روشن کنند تا در تاریکی گمراهی به تباهی کشیده نشوند.

همگام با رشد فن‌آوری و شکل‌گیری گونه‌های جدید ارتباطی، ضروری است که عالمان دینی نیز با فراگیری مهارت‌های نوین، برای عمل به رسالت الهی، خود را برای آگاهی‌بخشی، رفع جهالت و مقابله با اندیشه‌های گمراهی‌بخش، روزآمد کنند. اگر روحانیت در این فضا حضوری نداشته باشد، گروه بزرگی از مخاطبان به‌ویژه نسل جدید را از دست داده و به‌یقین لشکر باطل، محیط را برای جولان خود خالی از مبارز می‌یابد و جامعه انسانی را به انحراف خواهد برد. در این صورت است که ناحق، حق جلوه داده می‌شود و اعتقاد و ایمان آسمانی، جای خود را به انحرافات و خرافات شیطانی خواهد داد.

آیا ورود به عرصه تبلیغ در فضای مجازی و نقشآفرینی در آن، به کارکرد اصلی روحانیت در تبلیغ چهره به چهره و حضور در محافل و محیطهای اجتماعی، آسیب نمیرساند؟

محیط اجتماعی می‌تواند مصادیق متفاوتی داشته باشد که یکی از آن‌ها فضای بیرونی و سنّتی است؛ پیشرفت فن‌آوری، محیط‌های جدید اجتماعی را ایجاد می‌کند تا بتواند به آسانی افراد با یکدیگر ارتباط بگیرند یا اطلاعات خود را افزایش دهند.

اینکه کارکرد اصلی روحانیت را منحصر در فضای بیرونی کنیم، ما را از رسالت روحانیت دور می‌کند. روحانیت وظیفه دارد که مردم را برای رسیدن به صراط مستقیم هدایت کند؛ برای این مهم نیاز است که با جامعه، ارتباط داشته باشد. هرجایی که جامعه وجود دارد و ابعاد زندگی انسان مانند معتقدات، فرهنگ‌ها،‌ سیاسات و … شکل می‌گیرد، حضور روحانیت نیز برای جهت‌دهی، ضروری است؛ خواه فضای مجازی باشد یا فضای بیرونی.

در عصر حاضر، فضای مجازی چنان با زندگی انسان‌ها عجین شده که زندگی بدون آن مشکل خواهد بود. اکنون فضای مجازی، جنبه حقیقی به خود گرفته و گاه تأثیرش بر زندگی افراد بیشتر از فضای بیرونی است؛ بنابراین یکی از کارکردهای اصلی روحانیت تبلیغ فردبه‌فرد در فضای مجازی و حضور در محافل و اجتماعات مجازی است تا عرصه را برای دشمن، خالی نگذارد. گاه نیاز است که روحانیت با روش‌های سنتی، دین اسلام را تبلیغ کند و گاه نیاز است که با شیوه‌های نوین با گروه دیگری از مخاطبان، ارتباط داشته باشد و تبلیغ نماید.

 از چه آیات و روایاتی میتوان وجوب شرعی حضور جبهه انقلاب و بهطور خاص حوزههای علمیه را در فضای مجازی استنباط کرد؟

عصر حاضر شاهد جنگی به‌مراتب شدیدتر، سخت‌تر و پیچیده‌تر میان لشکریان حق و لشکریان شیطان است. در هر جنگی علاوه بر اینکه جنگ‌آوران باید ورزیده باشند، باید اسلحه و ابزار جنگی مناسب را نیز برای مقابله با دشمن داشته باشند. اگر این ابزار ضعیف باشد، مبارز محکوم به شکست است. این ضرورت ایجاب می‌کند که خود را در مقابل دشمن به روزآمدترین تجهیزات مجهز کنیم تا بتوانیم در میدان جنگ پیروز باشیم. به همین دلیل است که خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره انفال ما را به این آمادگی امر می‌کند و می‌فرماید: ]وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ[. عالم دینی نه‌تنها باید دانش خود را افزایش دهد بلکه باید بتواند با استفاده از شیوه‌های گوناگون و در قالب‌های متفاوت، دانش خود را به‌گونه‌ای بیان و تبلیغ کند که جامعه هدف، پذیرای آن باشد.

ورد به چنین میدان مبارزه‌ای نیازمند آشنایی دقیق به آن است؛ از این‌رو نیاز است که مبلّغان این عرصه، به نکاتی توجه جدّی داشته باشند:

الف) تهذیب و تقوا: داشتن تهذیب و تقوای مناسب برای ورود به هر فضای تبلیغی برای مبلّغ ضروری است. اگر مبلغ از تهذیب کافی برخوردار نباشد، با حضور در فضای گسترده مجازی ممکن است مقهور شود و از تفکرات و محتوای نامناسب موجود، متأثّر شود؛ بنابراین نخستین شرط ورود به چنین فضایی، تهذیب و مراقبه مدام است. کسی که خود مهذّب نباشد، نمی‌تواند دیگران را به صراط مستقیم هدایت کند.

ب) بصیرت: عالم دینی باید بصیرت را در خود افزایش دهد تا بتواند با آگاهی و شناخت، در فضای مجازی قدم بگذارد و با دشمن مقابله کند.

ج) سواد رسانه‌ای: شناخت ابزار، کارکردهای آن و شیوه‌های تأثیرگذاری در فضای مجازی برای هر مبلّغ دینی، ضروری است. اگر سواد بازخوانی مفاهیم و استفاده از این فضا وجود داشته باشد، می‌توان حربه‌های دشمن را شناخت و بهترین و بیشترین تأثیر را بر مخاطب داشت.

 با توجه به رویکرد حوزه در سالهای اخیر، مبنی بر حضور مؤثر در فضای مجازی، و همچنین لزوم آشنایی طلاب با این فضا جهت نقشآفرینی در آن، نظر شما در خصوص وارد کردن برخی سرفصلهای آموزشی مرتبط با فضای مجازی و سواد رسانهای، در دروس عمومی حوزه چیست؟

آموزش در حوزه‌های علمیه، مقتضیاتی دارد که تغییر در آن ممکن است تأثیرات نامناسبی داشته باشد که نیازمند احتیاط و بررسی دقیق است. از طرفی اهداف و چشم‌انداز آینده هرکدام از طلاب بر اساس استعداد و علاقه‌ها متفاوت است؛ ازاین‌رو تشویق آنان به فراگیری این دانش‌ها و ایجاد فضای یادگیری، بسیار مفید است؛ اما لزوم آن به‌عنوان ماده درسی شاید تأثیر خوبی نداشته باشد. اگر کاری کارشناسی نشود و بخواهد بر اساس آزمون و خطا باشد، ممکن است آثار جبران‌ناپذیر داشته باشد؛ بنابراین بررسی دقیق و کارشناسی آن ضروری است.

 

 

 



آیت الله فقیهی: متحد و منسجم در حمایت از رهبری و نظام ایستاده ایم

, , ,

آیت الله محسن فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن شهر مقدس قم در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با اشاره به اهمیت حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن گفت: ۲۲ بهمن با این جمعیت انبوهی که در تمامی شهرهای ایران شرکت کردند نشانگر این است که مردم متحد و منسجم در کنار رهبری و نظام ایستاده اند.

وی افزود: این ملت با حضور پرشور امروز خود در ۲۲ بهمن مشت محکمی بر دهان آن یاوه گویانی نواخته اند که می خواهند در خارج از کشور برعلیه نظام اسلامی و این انقلاب متحد شوند.

آیت الله فقیهی با اشاره به حضور چشمگیر ملت ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن ابراز کرد: وقتی دشمنان این نظام چنین حضوری را مشاهده می کنند به خود چه خواهند گفت لذا هر چه جمعیت بیشتر باشد، دشمنان ما ذلیل تر و نابود خواهند شد و وظیفه ما است که در این راهپیمایی شرکت کنیم و دستمان را در حمایت از رهبری و نظام بلندتر کنیم و به دشمان اعلام کنیم ملت ایران همچنان مقاوم منسجم ایستاده اند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار کرد: اگر چه مشکلاتی در مملکت وجود دارد اما همه منسجم در حمایت از رهبری و نظام ایستاده ایم.



آیت الله محسن فقیهی دامت برکاته: ۵ هدایای ماندگار از امام هادی(ع)

, , ,

حوزه/ یکی از تحولات سیاسی در دوران آن امام (ع) که بسیار مهم بود برخورد با غالیان و افراطر گرایان بود، چرا که غالیان در زمان امامت امام هادی علیه السلام به دلیل جهل و بدفهمی و یا به تحریک عباسیان باور غلو آمیز به امام هادی داشتند و بسیار فعال بودند.

آیت الله فقیهی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، ضمن تسلیت شهادت حضرت امام هادی(ع) با اشاره به موضع امام هادی علیه السلام در برخورد « با غالیان و افراط گرایان» بیان داشت: یکی از تحولات سیاسی در دوران آن امام (ع) که بسیار مهم بود برخورد با غالیان و افراطر گرایان بود، چرا که غالیان در زمان امامت امام هادی علیه السلام به دلیل جهل و بدفهمی و یا به تحریک عباسیان باور غلو آمیز به امام هادی داشتند و بسیار فعال بودند آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی می‌کردند و مطالبی را به امامان شیعه از جمله امام هادی نسبت می‌دادند که بر اساس نامه احمد بن محمد بن عیسی به امام هادی دل‌ها از شنیدن آنها مشمئز می‌شد و از طرفی چون به ائمه منسوب می‌شد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. به عنوان نمونه منظور از صلاه را در آیه إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ‌ (سوره عنکبوت، آیه۱۴۵)،یا آیه (وَأَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ (سوره عنکبوت، آیه۴۵) اشاره به شخصی می‌دانستندنه رکوع و سجده هم‌چنان که منظور از زکات را فردی مشخص می‌دانستند نه پرداخت مال. همچنین برخی از واجبات و محرمات دیگر را نیز تأویل می‌کردند. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که این گونه تأویلات از دین ما نیست؛ از آن پرهیز کنید.فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با مقام امامت سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او به خوردن و آشامیدن پیامبران و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است جز خدا، که جسم را جسمیت بخشیده است».

عضو جامعه مدرسین حوزه با اشاره به هدایای ماندگار آن امام همام علیه السلام و غفلت مردم از این هدایا گفت: از امام علی النقی علیه السلام چند یادگاری برای ما رسیده است که متاسفانه در بین شیعیان نیز غریب می باشند.

عضو جامعه مدرسین حوزه بیان داشت: اولین این هدایا، زیارت جامعه کبیره است. زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است. زیارت جامعه به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیح‌ترین و قوی‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام به شمار می رود. این زیارت یادگار بسیار بزرگ است که در حرم هر یک از ائمه معصومین علیهم‌السلام آن زیارت را می‌خوانیم.

استاد حوزه افزود: دومین هدیه آن امام همام(ع) که در بین مردم قرار دارد، زیارت غدیریه است. زیارت غدیریه نیز سندی بسیار معتبر دارد و روایتگران و گزارشگران آن از بزرگان شیعه هستند، این زیارت مربوط به روز عید غدیری که امام هادی علیه السلام در سفری که به اجبار متوکل از مدینه به سامرا داشتند. در نجف اشرف بودند و این زیارت را خطاب به قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی(علیه‌السلام) قرائت کردند.

وی اظهار داشت:دوستداران اهل بیت از این نکته غافل نباشند که زیارت غدیریه مثل زیارت عاشورا که مخصوص روز عاشورا نیست؛ این زیارت هم مخصوص روز عید غدیر نیست و خوشبختانه محدث قمی نیز این زیارت را به طور کامل در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده‌اند و بر این نکته که هر روز می‌توان این زیارت را قرائت کرد، تصریح دارد.

آیت الله فقیهی با اشاره به سومین هدیه امام هادی(علیه السلام) یعنی دعای کوتاه در کنار قبر مبارک آن حضرت گفت: آن حضرت آنقدر مهربان است و آنقدر برای زائران و دوستداران و شیعیان خیر می‌خواهند که فرمودند: از خدا خواسته‌ام که هر کس این دعا را در کنار قبر من بخواند ناامید برنگردد «یا عُدَّتی عِنْدَ الْعَُدَدِ وَ یا رَجآئی وَالْمُعْتَمَدَ وَ یا کَهْفی وَالسَّنَدَ یا واحِدُ یا اَحَدُ وَ یا قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ الّلهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَلَمْ تَجْعَلْ فی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً صَلِّ عَلی جَماعَتِهِمْ وَافْعَلْ بی کَذا وَ کَذا ؛ ای ذخیره من در برابر ذخیره‌ها و ای امید من و تکیه‌گاهم و ای پناهگاه، و پشت و پناهم ای یگانه‌ای یکتا و ای که درباره خود فرمودی: بگو خدا یکی است، از تو خواهم. خدایا به حق هر کس از آفریدگانت خلق کردی و هیچ کس را مانند آنها در میان آفریدگانت قرار ندادی درود فرست بر گروه آنها و درباره من چنین و چنان کن.(در اینجا حاجات خود را بگویید».

عضو جامعه مدرسین با اشاره به هدیه چهارم امام هادی(ع) به مردم یعنی نماز بالای سر در حرم حضرت رضا علیه السلام: بیان داشت: ایشان فرمودند: هر کس از خداوند حاجتی دارد پس قبر جدم حضرت رضا را در طوس زیارت کند و دو رکعت نماز نزد قبر او بگزارد و در قنوت نماز حاجتش را طلب کند خداوند دعایش را اجابت می کند مگر اینکه در مورد گناه یا قطع رحم باشد. بر اساس این فرمایش امام هادی(علیه السلام) سزاوار است که از این پس که به مشهد مقدس و حرم مطهر رضوی مشرف می شویم در نماز بالای سر از خدای متعال حوائجمان را طلب کنیم و به یاد این یادگار ارزشمند امام هادی(علیه السلام) هم باشیم.

آیت الله فقیهی با اشاره به پنجمین یادگار آن حضرت یعنی تعقیب نماز افزود: از علی بن مهزیار روایت شده که محمدبن ابراهیم به حضرت امام علی النقی علیه السام نامه ای نوشت که اگر مصلحت میدانید به من دعایی تعلیم دهید که بعد از هر نماز بخوانم تا خداوند به سبب آن خیر دنیا و آخرت به من عنایت فرماید. امام هادی علیه السلام این دعا را آموزش دادند.

«اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَ عِزَّتِکَ الَّتی لا تُرامُ وَ قُدْرَتِکَ الَّتی لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَیْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَ مِنْ شَرِّ الاَْوْجاعِ کُلِّها وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ؛ پناه برم به ذات بزرگوارت و به عزتت که مورد دستبرد نیست و قدرتت که چیزی از آن خودداری نتواند، از شر دنیا و آخرت و از شر تمامی دردها و جنبش و نیروئی نیست جز به خدای والای بزرگ.



گزارشی از کرسی نظریه‌پردازی واکاوی فقهی ارزش زمانی پول

, , ,

حوزه/ کرسی نظریه پردازی با موضوع واکاوی فقهی ارزش زمانی پول با سخنرانی حجت‌الاسلام محمدتقی تولمی و نقد حجت الاسلام احمدرضا صفا در موسسه فقهی دارالثقلین امام عصر(عج) قم برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، کرسی نظریه پردازی با موضوع واکاوی فقهی ارزش زمانی پول با سخنرانی حجتالاسلام محمدتقی تولمی و نقد حجت الاسلام احمدرضا صفا در موسسه فقهی دارالثقلین امام عصر(عج) قم برگزار شد.

عباس حائری، دبیر علمی جلسه، درباره این نشست و ضرورت برگزاری آن، گفت: این نشست بهکوشش مؤسسه دارالثقلین امام عصر(عج) که تحت اشراف آیتالله محسن فقیهی سالهاست، مشغول تربیت طلاب و ترویج فقه، اصول و معارف اهلبیت(ع) است، شکل گرفته است.

تاکنون جلسات متعددی برگزار شده و این نشست یکی دیگر از تلاشهای این مؤسسه در جهت برگزاری کرسیهای نظریهپردازی است. اینگونه اقدامات که به مرور ادبیاتی که در حال شکلگیری در درون حوزه علمیه است و دانشی که در حوزه علمیه قم و در زمان حاضر تولید میشود، میپردازد، بسیار کم است؛ لذا این اقدام مغتنم و بسیار مفیدی است. متقدم، امروز از آثار و کتب تراث عالمان اطلاع داریم و میدانیم، اینها چه کتابها و مباحث فقهی و اصولی داشتند و چه دیدگاهی داشتند.

با مرور مباحثی که در حوزه تدریس میشود، نهایتاً تا قرن دوازده و سیزده جلو میآییم. طلاب از اتفاقاتی که نقداً و متناسب با نیاز روز در حوزه علمیه شکل میگیرد، اطلاع چندانی ندارند؛ اینگونه نشستهای علمی میتواند، کمک شایانی به اطلاع یافتن از تحولات نماید. جا دارد از مؤسسه دارالثقلین امام عصر(عج) تشکر کنیم و زحماتشان را سپاسگزار باشیم. انشاءلله اینگونه حرکتها ادامه پیدا کند؛ زیرا ترویج دانش، مبتنی بر توجه به دانش است. امیدواریم این گام مثمر ثمر، ادامه داشته باشد و این مسیر همچنان پایدار، پیش برود.

حجت الاسلام تولمی بهعنوان «ارائهدهنده» موضوع «ارزش زمانی پول» را که رساله سطح چهار حوزه ویبود، بیان کرد. این اثر تبدیل به کتاب شده و جایزه کتاب سال حوزه را کسب کرده است؛ لذا هم اثر ارزشمند است؛ چون موضوع مرتبط با «فقه اقتصاد» از ریشهایترین مسائل جامعه ماست و هم نشان میدهد که محقق ارجمند، بهخوبی به این بحث پرداخته است.

وی ضمن شرح ابتدایی ماهیت پول و تعاریف مختلف آن، افزود: در این مبحث با تعریفی ساده از پول جلو میرویم و آن، تعریف پول به کارکردهایش است. پول آن چیزی است که ابزار مبادله است و واحد سنجش ارزش است؛ مثلاً اگر میخواهید بگویید، گوسفند چه مقدار ارزش دارد، نمیگویید: «سه کیلو پرتغال ارزش دارد»؛ بلکه میگویید: «سهمیلیون تومان ارزش دارد». همچنین پول، ابزار ذخیره ارزش است؛ مثلاً کارگر، چاهی را میکند و میخواهد از زحمتی که الآن کشیده، در آینده استفاده کند؛ ازاینرو پول میگیرد.

پول ارزشی دارد که در طول زمان کاهشی است

 

در اقتصاد درباره پول، نظریه «ارزش زمانی پول» بیان شده و بهاندازهای مهم است که اقتصاددانان گفتهاند: «اگر این نظریه وجود نداشت، بازارهای مالی شکل نمیگرفت». این نظریه میگوید: «پول ارزشی دارد که در طول زمان، کاهشی است». بهعبارت سادهتر، هزارتومان امروز، ارزشش از هزارتومان سال دیگر، بیشتر است.

برخی فکر میکنند که ارزش پول یعنی قدرت خرید؛ درحالیکه نظریه ارزش زمانی پول میگوید: اگر تورم نباشد، بازهم ارزش پول امسال از سال آینده بیشتر است.

آنچه این موضوع را حساس میکند، بحث توجیه رباست. یکی از فایدههایی که در اقتصاد سرمایهداری بر بحث ارزش زمانی پول مترتب کردند، توجیه رباست. مبتنی بر نظریه ارزش زمانی پول، نهتنها گرفتن ربا جایز بلکه لازم است. از دیدگاه فکر اقتصاد سرمایهداری، معنا ندارد که چیز با ارزشی داد و چیز کمارزشی گرفت. از نظر فقهی اگر در قرض، یکمیلیون تومان، یکمیلیون و صد هزار تومان بشود، ربا و حرام است؛ اما آنها میگویند: ربا بهدلیل ارزش زمانی پول است. اگر ارزش زمانی پول پذیرفته شود، پرسیده میشود که آیا ربا را هم بپذیریم، یا ارزش زمانی پول را رد کنیم و ربا را هم رد کنیم؟ من در تلاشم، میان نظریه ارزش زمانی پول و حرمت ربا، آشتی برقرار کنم.

ارزش زمانی پول، سه بحث دارد: «اعتبار فقهی، گستره اعتبار و کارکردش» که اکنون تمرکزم بر بحث اول است.

بیش از ده فرع فقهی پیدا کردیم که فقها حکمشان را به توجیهی که امروزه به آن ارزش زمانی پول میگوییم، مستند کردهاند. همین امر نشان میدهد، فقها نظریه ارزش زمانی پول را پذیرفتهاند.

۱. شرط تقابض در بیع صرف: فقها میگویند: اگر بخواهد درهم با درهم یا درهم با دینار مبادله شود، باید در مجلس عقد، قبض شود. میگویند: اگر قبض، در مجلس انجام نشود، معامله ربوی میشود. ربا وقتی بود که یک طرف، نسبت بهطرف دیگر زیادت داشته باشد؛ اما اینجا که زیادتی نیست. میگویند: زیادت حکمی بهعلت زمان است. زمان، باعث میشود که ارزش درهم فردا، کمتر از درهم امروز باشد.

۲. بیع سلف: در بیع سلف باید پول را الآن بدهم و کالا را سال بعد بگیرم. شرط بیع سلف، اخذ تمام ثمن همان اول است. حالا اگر میخواهم دو کیلو پرتقال سلفی به دویست تومان بخرم، اگر صد تومان الآن بدهم و صد تومان هنگام تحویل کالا، فقها معتقدند، کل بیع نسبت به دو کیلو پرتقال باطل است! اینگونه نیست که بیع یک کیلوی آن درست و بیع یک کیلوی دیگر باطل باشد. علتش چیست؟ گفتهاند: نسبت به آن صد تومان نسیه، باطل است؛ چون شرط بیع سلف رعایت نشده؛ اما نسبت به صد تومان نقدی نیز باطل است؛ زیرا باعث جهل در مقدار مبیع میشود. مقدار پرتقالی که در برابر صد تومان نقد قرار میگیرد، بیشتر از صد تومان نسیه است؛ ولی مقدار دقیق آن برای طرفین معلوم نیست. این مسئله نیز نشان میدهد، پول الآن، ارزش بیشتری دارد.

در ادامه حجت الاسلام احمدرضا صفا، ناقد جلسه درباره ارزش پول گفت: مقام معظم رهبری یک فتوای مهمی دارند؛ ایشان قبلاً قائل به جبران ارزش دین نبودند؛ اما اکنون ایشان میفرمایند: حتماً باید جبران شود. هر کسی میخواهد به شما دینی را پس بدهد، باید شاخص تورم بانک مرکزی را لحاظ کند. ایشان در رساله آموزشیشان هم فرمودهاند: اگر به کسی پولی را قرض بدهید و بعد بگویید، هروقت خواستی به من پس بدهی، براساس شاخص تورم بانک مرکزی به من پس بده، این شرط ربا نیست. از آنطرف میگویند: اگر شرط نکرده باشیم، چه؟ ایشان میفرمایند: اگر ارتکاز عرف این است که نیازی نیست؛ مانند رهن لازم نیست، جبران ارزش شود؛ اما در غیر این موارد، لازم است، بر اساس تورم، پول برگردانده شود.

بر این اساس برخی از بانکها گفتند: چرا ما تسهیلات مرابحه، جعاله و مشارکت دهیم؟ وام قرض به مردم داده و شرط میکنیم که شما بهاندازه کمتر از تورم بهره وام مل را پرداخت کن. با توجه به اینکه در ظاهر، همیشه نرخ تورم بیشتر از سود بانکی بوده است، این موضوع میتواند موضوع پایاننامه شود.

واکاوی ارزش زمانی پول

 

اما در مورد ارزش زمانی پول لازم است، معنای کلمه ارزش را واکاوی کنیم.

«ارزش» مشترک لفظی است. گاهی ارزش بهمعنای قدر و منزلت و اهمیت است؛ مثلاً حدیث حضرت علی؟ع؟ است که «قیمه کل امرء مایحسنه»؛ ارزش هر شخص و احترامش میان مردم، بهاندازه علم و دانش اوست. (نهجالبلاغه، حکمت ۸۱) معنای قیمت و ارزش، متفاوت است؛ مفهوم ارزش گاهی بهمعنای شایستگی، گاهی بهمعنای قدر و منزلت و گاهی بهمعنای اهمیت است. ارزش در اینجا بهمعنای قیمت است؛ یعنی آنچیزی که قرار است، کالاهای دیگر با آن سنجیده شود. به بیان دیگر، وقتی میگوییم: ارزش پولی زمان، یعنی زمان ارزشمند است؛ اما آیا این روایات، به این معناست که زمان را میتوانی بفروشی؟ یا اینکه این زمان یعنی خدمت و کار در بستر زمان آن ارزش را دارد؟ آن یک ساعت ملاک نیست؛ بلکه آن خدمت موضوعیت دارد. بنابراین چه چیزی ارزش بهمعنای قیمت دارد؟ خدمت و کالا؛ پس باید در استفاده از قواعدی مثل «للاجل قسط من الثمن» دقت کنیم.

آیا زمان در مقابل مال است یا قسطی از ثمن است یا زماندار شدن کالا در مقابل مال است؟ بله زماندار شدن کالا در مقابل مال است؛ چون سرکه نقد به از حلوای نسیه؛ لذا چه اتفاقی افتاده است؟ آن زماندار شدن، در مقابل مال است نه خود زمان. وقتی ما میگوییم: زمان ارزش دارد؛ یعنی زمان اهمیت دارد و وقتی میگوییم: بیع نسیه؛ یعنی زماندار شدن در مقابل مال است؛ نه خود زمان. وقتی میگوییم: «للاجل قسط من الثمن»؛ اجل یعنی زماندار شدن؛ اجلی که برای تحویل دادی. نگفتهاند که زمان، خودش قیمت دارد. فقها درباره مالیّت بحث دارند؛ نه قدر و اهمیّت. وقتی میگوییم: کالایی مالیت دارد؛ یعنی ویژگیهایی دارد.

درباره ارزش و مالیت سه نظریه مهم در میان فقیهان وجود دارد:

نظریه اول مالیت را به چیزی میداند که منفعت عقلایی داشته باشد. علما این نظریه را نقد کردهاند که هوا منفعت عقلایی دارد؛ اما مالیت ندارد.

نظریه دوم بیان میکند: آن چیزی مالیّت دارد که مورد نیاز باشد، فراوان نباشد (مانند هوا و نور نباشد) و قابل اختصاص باشد؛ لذا ماهی در دریا مالیت ندارد.

برخی این را نیز نقد کردند و گفتند: این نظریه، مانع اغیار نیست؛ زیرا اشیای حاکی مانند سند خودرو، هر سه خصوصیت را دارد؛ اما مالیت ندارد.

از اینرو نظریه سوم شکل گرفت و آیتالله خویی، شهید صدر و علامه مطهری(ره) شرط دیگری را به آن اضافه کردند و آن اینکه حاکی از مال دیگری نباشد.

حالا زمان کدامیک از این چهار شرط را دارد؟ هیچکدام.

در فقه مسیحیت ربا حرام است؛ چون «بهره» یعنی ارزش زمانی پول. ارزش برای خداست که در اختیار همه قرار داده است. زمان چیزی نیست که بفروشی؛ از اینرو فقها ربای جاهلی را نمیپذیرند؛ چون زمان مالیت ندارد.

از قسمت اول بحث که درباره مالیت و ارزش پولی زمان بود، نتیجه میگیریم که زمان، ارزش و قیمت اقتصادی ندارد.

ارزش پول زمانی و ارزش زمانی پول

 

حجت الاسلام تولمی استاد ارائهدهنده در پاسخ گفت: ما یک ارزش پولی زمان داریم و یک ارزش زمانی پول. آقای دکتر صفا خیلی خوب نقد کرد که زمان، ارزش و قیمت ندارد؛ ما در این موضوع با ایشان همراهیم؛ اما این به ارزش زمانی پول، ربطی ندارد.

در ارزش پولی زمان میگویند: در مقابل یک ساعت، فلان پول را بگذارید؛ اما در ارزش زمانی پول میگویند: تو چه، زمان را برایش قیمت قائل باشی و چه قائل نباشی، خود پول را که همه قبول دارید، ارزش دارد. این پول در طول زمان ارزشش کم میشود.

حجت الاسلام صفا گفت که زماندارشدن کالا باعث میشود، ارزش و قیمتش تغییر کند؛ دقیقاً همین را روی پول ببرید؛ زماندارشدن پول، ارزش آن را کم میکند.

نکتهای که در مباحث، خلط میشود، خود ارزش پول است. فقها بحث کردهاند: پول مثلی است یا قیمی؟ البته از نظر ما این بحث، دقیق نیست؛ چون مقسم در قیمی و مثلی، عین است که شامل پول نیست؛ اما فارق از این نکته همه توجه به سمت قدرت خرید پول رفته؛ درحالیکه قدرت خرید پول، تنها یک عنصر از ۹ عنصر ارزشزای پول است که باید در مباحث فقهی لحاظ کرد. قدرت سرمایهگذاری پول، یکی از عناصر ارزشزای پول است که از ادله اقتصاددانان بر ارزش زمانی پول است. میتوان یک دلار امسال را سرمایهگذاری کرد که سال بعد، دو دلار شود؛ ولی یک دلار، سال بعد این فرصت یکساله را نسبت به یک دلار سال قبل از دست داده است.

این پژوهشگر فقه اقتصادی در ادامه بحث خود، گفت: ما یک امر توصیفی را قبول کردیم که ارزش پول در طول زمان، کاهشی است. ارزش پول امری اثباتی است؛ اما در عالم فقه و امور دستوری، باید «هستها» را به «بایدها» و «نبایدها» تبدیل کنی. باید با لحاظ غرض و نیازی که داری، با توجه به آن امر اثباتی و توصیفی که قبول کردی، حکمی اعتبار شود.

در این مرحله میگوییم: ما دو گونه فعالیت اقتصادی داریم: فعالیت اقتصادی استثماری و انتفاعی که دنبال سود بردن است و فعالیتی که اقتصادی و مالی است؛ اما انتفاعی نیست؛ مانند قرض، هبه و وقف.

قرض، فعالیتی غیرانتفاعی است؛ لذا رمز حرمت ربا، همین است که چون فعالیتی غیرانتفاعی است، سود مالی نباید داشته باشد.

حرمت ربا به این معنا نیست که ارزش پولی که امروز قرض میدهم، بیشتر از ارزش پول فردا نیست. نه واقعاً ارزشش بیشتر است و ما نمیتوانیم، این را زیرسؤال ببریم؛ بلکه نکته این است که فعالیت غیرانتفاعی نمیتواند مستند به ارزش درآمدزا باشد؛ از اینرو در عین پذیرش ارزش زمانی پول، حرمت ربا را معقول میدانیم.

حجت الاسلام صفا در تکمیل سخنان خود گفت: من هیچ خلطی نکردم؛ چون بحث دو قسمت بود و من قسمت اول را توضیح دادم؛ چون مقدمه قسمت دوم میشود. آن چیزی که درباره مالیّت و زمان گفتم، تمامش مقدمه برای این موضوع بود.

در قسمت دوم میخواهیم ببینیم، آیا در طول زمان، ارزش پول دستخوش تغییر میشود؟ ارزش را «قیمت» معنا کردیم. برای این مفهوم باید ابتدا ببینیم، پول چیست؟ اقتصاددانها پول را براساس وظایف، تعریف میکنند. پول چیزی است سه کار بکند؛ این سه کار براساس عرف و عقلا گفته شده است؛ نه براساس اعتبار؛ ۱. باید بتوانید با آن مبادله کنید؛ ۲. ارزش کار یا خدمت انجامشده؛ ۳. ارزش الآن را به آینده منتقل کند.

با توجه به این تعریف، پول خودش ارزش ذخیره نمیکند و کالا در حقیقت بهوسیله پول ارزش ذخیره میکند.

پول، ارزش مبادلهای محض اشیا و ابزار انتقال ارزش خدمت، کالا و سرمایه است. آقای تولمی گفت: من اگر با پول، یک دستگاه تولیدی بخرم، یک دلارم، سال بعد دو دلار میشود. شما در اینجا پول را تبدیل به سرمایه کردید؛ وگرنه همان یک دلار را بگذارید، نمیزاید! اما سرمایه زایش دارد. سرمایه با آزاد کردن استهلاک زایش میکند. نیروی کار با سرمایه میشود دو دلار. پول، سرمایه نیست؛ اما راحتترین چیزی است که تبدیل به سرمایه میشود. این پول را شما صد سال هم بگذارید، ارزشش نه بالا میرود و نه پایین میآید.

پول نه کالا است نه سرمایه

 

پول نه کالا است نه سرمایه است. پول وسیله سنجش است. پول چیزی است که عقلا برای مبادله انتزاع کردهاند. پول خودش کالا نیست؛ پس ارزش کالا بالا و پایین میرود نه پول.

پول مالیت دارد؛ اما ابزار سنجش مالیت اشیا نیز هست. مالیت دارد؛ چون آن چهار شرط مالیت فقهی را دارد؛ اما باید توجه داشت که پول ابزاری برای سنجش میزان و نسبت مالیت اشیا به همدیگر به اعتبار عقلاست؛ لذا ارزش آن نمیتواند، دستخوش تغییر باشد؛ وگرنه نقض غرض میگردد.

حجت الاسلام تولمی در دفاع از مطالب خود گفت: بههرحال اگر قبول کردیم، پول مالیّت دارد، ناچاریم بپذیریم، مانند سایر اشیا ارزش دارد و ارزشش بالا و پایین میرود.

اینکه شما گفتید: یک دلار را بگذارید نمیزاید، بله! نمیزاید؛ اما همین پولی که نمیزاید، اگر تبدیل به ماشین شد و سال آینده دو دلار شد؛ پس منشأ دو دلار شد و ارزش یک دلار سال قبل که منشأ حصول دو دلار شده است، از دلار امسال بالاتر است.

وی در نکته پایانی گفت: با طرح چنین موضوعاتی، میتوان استعداد نهفته درون علم فقه را برای پاسخگویی به بسیاری از شبهات و مشکلات کشف شود.

ممکن است گفته شود، دلیل حرمت ربا، قرآن، سنت، اجماع یا عقل است؛ پس ادله اربعه موافق حرمت رباست؛ اما این فضا برای مقابله با نظریه رقیب که نهتنها ربا را جایز بلکه لازم میداند، کافی نیست؛ زیرا اقتصاد سرمایهداری، قرآن را قبول ندارد. او میگوید: دلایل متعددی بر جواز ربا دارم که یکی از آنها ارزش زمانی پول است.

فقیه در دوران جدید باید بتواند، با نظریههایی مقابل مقابله کند و ادله آنها را با روش علمی رد کند. اساس شکلگیری این جلسه این بود که نشان دهیم، چگونه میتوان با کمک فقه پاسخگوی ادله نظریه مقابل بود.

حجت الاسلام صفا نیز در جمعبندی خود گفت: شهید صدر بحثی درباره پول دارد که پولهای قبل با پولهای جدید، فرق دارد؛ پولهای قدیم، نقره و طلا بود و شأن کالایی داشت. اینکه قبض بیع سلف باید در مجلس باشد، برای پولهای قدیم است که احکامش متفاوت است و شاید با الآن متفاوت باشد. آن زمان، دراهم را کاهش و افزایش میدادند و روایات گاهی ناشی از آن است؛ از اینرو فقیه باید به تاریخ نیز مسلط باشد. پول، کالا، سرمایه و پسانداز نیست؛ ولی قابل تبدیل به همه آنهاست.