خارج اصول


خارج اصول

, ,

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

۹۷/۰۲/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علوم موردنیاز مجتهد/مبحث اجتهاد و تقلید

خلاصه جلسه گذشته: در مباحث گذشته در رابطه با «ما یتوقّف علیه الاجتهاد» صحبت شد و شرایط آن‌ها ذکر شد. علومی که به‌عنوان شروط بیان‌شده که اگر نباشند، اجتهاد هم منتفی می‌شود، شرایط اجتهاد یعنی چیزهایی که صد در صد در اجتهاد لازم هستند.

یک سری علوم است که مکمل اجتهاد هستند؛ یعنی شرط کمال اجتهاد هستند. اجتهاد مراتبی دارد، مرتبه نازله، متوسطه و کامله. مرتبه کامله اجتهاد بر یک سری مکملاتی متوقف است که اگر شرایط کمال هم وجود داشته باشد، اجتهاد کاملی خواهد بود.یکی از مکمّلات اجتهاد که جزء شرایط اجتهاد نیست ولی شرط کمال آن است، علم معانی و بیان و بدیع است. اگر مجتهد این علم را بداند ظرایف قرآن را بهتر متوجّه می‌شود که ازنظر فصاحت و بلاغت چه ظرایفی در قرآن اعمال شده، هرچه علم و فهم و اطلاع انسان بیشتر باشد، برداشت او از قرآن قوی‌تر و دقیق‌تر می‌شود.اینکه گفته‌شده این علوم شرط کمال اجتهاد هستند صحیح است اما اینکه بدون این علوم نمی‌توان معانی قرآن و روایات را فهمید، دلیلی ندارد.علم دیگری که موردبحث واقع‌شده، علم حساب است. آیا ریاضیات در اجتهاد دخالت دارد یا نه؟ همان‌طور که قبلاً هم گفتیم، در بحث ارث به ریاضیات نیاز است و با دانستن علم ریاضیات بهتر می‌تواند احکام را بفهمد و بیان کند. لذا بعضی قائل به این شده‌اند که علم حساب و ریاضیات جزء مکملات اجتهاد است.اینکه چرا ریاضیات را جزء مکمل اجتهاد شمرده‌اند به خاطر این است که ممکن است در مسائل دیگری نیز به این علم نیاز باشد، اما علم حساب برای تعیین مصداق و موضوع است نه بیان حکم. تعیین مصداق بر عهده مکلّف است و اگر مکلف هم بلد نباشد به کسی که علم ریاضیات می‌داند، رجوع می‌کند.مسئله دیگر علم هیئت است که در مورد تعیین قبله موردبحث واقع می‌شود؛ اما باز هم مجتهد بیان می‌کند که نماز باید رو به قبله خوانده شود اما اینکه چگونه باید جهت قبله را پیدا کنیم، به عهده متخصّصین است. مجتهد مسائل مربوط به قبله را معیّن می‌کند و متخصصین نحوه پیدا کردن دقیق قبله را بیان می‌کنند و به خاطر تخصّصی که دارند، حرف آن‌ها از مجتهد صحیح‌تر است.علم دیگر علم هندسه است که بعضی از مسائل این علم نیز در اجتهاد موردنیاز است؛ مثلاً زمین کروی است پس چگونه باید به سمت قبله بود؛ لذا هندسه شرط کمال اجتهاد می‌باشد.یکی از علومی که به‌عنوان شرط کمال اجتهاد مطرح شده، علم طب است. در کتاب نکاح یک سری از عیوب است که موجب فسخ نکاح می‌شود و این عیوب تخصصی است و اینکه آیا این عیوب قابل درمان هستند را متخصص بیان می‌کند و مجتهد فقط عیب را بیان کرده و در مورد آن حکم می‌دهد. یا در مورد امراضی که در روزه موردبحث است و مریضی که روزه برایش ضرر دارد، بر عهده طبیب و متخصّص علم طب است. لذا علم طب شرط کمال اجتهاد است ولی شرط اصلی اجتهاد نیست. وقتی‌که مجتهد به علم طب اطلاع داشته باشد بهتر می‌تواند حکم دهد ولی برای اجتهاد این علم لازم و ضروری نیست.تذنیب سوّم: ترتیب منطقی برای اعمال ادلّه

آیت‌الله سبحانی فرموده‌اند: برای اینکه وقت انسان تلف نشود، وقتی‌که می‌خواهید در مورد یک مسئله تحقیق کنید، اول در کلمات علما و قدما به ترتیب زمان تحقیق کنید و نظرات آن‌ها را به دست بیاورید، سپس در کلمات علما دقت کنید تا فروع مختلف مسئله را به دست بیاورید. بعد سراغ قرآن بروید و ببینید آیه‌ای در این رابطه وجود دارد یا نه؟ حرکت چهارم این است که روایات متواتر یا مستفیضه را در مورد این مسئله پیدا کنید. حرکت پنجم این است که سراغ اجماع بروید. اگر در کتاب و سنت بود، نوبت به اجماع نمی‌رسد چون اجماع در این صورت مدرکی است؛ اما اگر در کتاب و سنت چیزی پیدا نشد، معلوم می‌شود که در اجتهاد اشتباهی کرده‌اید چراکه علما بدون دلیل مطلبی را بیان نمی‌کنند چه رسد به اینکه بر آن مطلب اجماع کنند. لذا اجماع خیلی ارزشمند است.[۱]

 


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *