خارج فقه ۸ (قمار: مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار)


خارج فقه ۸ (قمار: مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث قمار بود و اینکه که لعب با غیر آلات قمار همراه رهان حرام است یا نه. گفتیم که برخی از علما از جمله مرحوم خویی و شیخ انصاری (ره) قائل به حرمت شده‌اند. حالا می‌خواهیم ادله را بررسی کنیم.

ادله قول اولدلیل اول: آیه﴿… لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ …﴾[۱] . این آیه دلالت دارد بر این که اموال را باید از راه شرعی به دست آورید. از راه باطل پول به دست نیاورید. سؤال این است که پولی که از راه لعب همراه رهان بدست می‌آید، از راه باطل است یا درست؟ اگر ﴿تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ﴾ است، حلال است و اگر ﴿تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ﴾ نیست، باطل است.

امام خمینی (ره) می‌فرمایند: «لا یبعد جواز الاستدلال على المطلوب بقوله- تعالی: ﴿… لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ …﴾ [۲] [۳] ».

برداشت ما این است که با این آیه می‌توان حرمت وضعی را ثابت کرد ولی اگر کسی قرار گذاشت و بازی را با رهان شروع کرد ولی در پایان بازی، زمان تحویل پول، آن پول را قبول نکرد و نگرفت، این کار حرام است یا نه؟ با توجه به این که در مقام عمل او پول را نگرفته است، پس أکل مال بالباطل محقق نشده است. پس این آیه فقط حرمت وضعی را می‌گوید؛ نه حرمت تکلیفی را. مگر اینکه شما قائل به ملازمه بین حکم وضعی و تکلیفی باشید؛ ولی در اینجا ملازمه‌ای بین حکم وضعی و تکلیفی وجود ندارد. به نظر ما آیه در مقام بیان حرمت وضعی است. مثلاً اگر مربیان دو تیم فوتبال برای افزایش شور و هیجان بچه‌ها، جایزه (رهان) قرار دهند ولی قرارشان این است که در پایان پولی رد و بدل نشود، این حرمتی ندارد.

تفسیر این آیه در روایات:قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِهِ- عَزَّ وَ جَلَ: ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‌ …﴾[۴] فَقَالَ: «کَانَتْ قُرَیْشٌ تُقَامِرُ الرَّجُلَ بِأَهْلِهِ‌ وَ مَالِهِ‌ فَنَهَاهُمُ‌ اللَّهُ‌- عَزَّ وَ جَلَّ- عَنْ ذَلِکَ».[۵] یعنی قریشی‌ها برسر زن‌هایشان قمار بازی می‌کردند. زن و مال و اهلشان را در اختیار طرف مقابل قرار می‌دادند و شأن نزول آیه، اینجاست. طبق این روایت، آیه صورت لعب همراه رهان را نهی کرده است. این روایت مسنده است و بنابر قول اقوی صحیح است.

روایه العیّاشیّ[۶] عن أسباط بن سالم[۷] قال: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَجَاءَ رَجُلٌ فَقَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَ‌:‌ ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‌ …﴾ قَالَ «یَعْنِی بِذلک الْقِمَارَ».[۸]

این روایت مرفوعه و ضعیف است. می‌گوید: نزد امام صادق (ع) بودم. شخصی آمد و درباره این آیه سؤال کرد. امام فرمودند: «یعنی قمار نکنید». پس این روایات نمی‌تواند حرمت در محل بحث مارا اثبات کند؛ زیرا در روایت لفظ «قمار» آمده و قمار زمانی محقق می‌شود که دو رکنش، یعنی لعب با آلات قمار و همراه رهان بودن، موجود باشد.

عن محمّد بن علیّ[۹] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَ:‌ ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‌ …﴾[۱۰] . قَالَ: «نَهَى عَنِ الْقِمَارِ وَ کَانَتْ قُرَیْشٌ تُقَامِرُ الرَّجُلَ بِأَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَنَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ»[۱۱] . این روایت مرفوعه و ضعیف است. این روایت نیز می‌گوید که آیه از قمار نهی کرده است. پس روایات شاهد بر این است که شأن نزول این آیه، قمار است. پس مانحن فیه که لعب به غیر آلات قمار است را شامل نمی‌شود.

مرحوم امام می‌فرمایند که:

«و یؤیّده استثناء التجاره عن تراض. فکأنّه قال: لا یجوز استنقاذ الأموال بشی‌ء من الأسباب الباطله، لکن لا بدّ و أن یکون بنحو التجاره عن تراض».[۱۲]

یعنی از فقره ﴿لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‌﴾ زیاد نمی‌توانیم استفاده کنیم، ولی از عبارت ﴿إِلّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ﴾ می‌توانیم شرط بودن تراضی در تجارت را بفهمیم و نهایتاً از این عبارت، حرمت وضعی را در صورت عدم تراضی به دست آوریم.

 


[۵] . مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ [الکلینی: إمامیّ ثقه] عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا [قال العلّامه الحلّیّ (ره) فی «الخلاصه: ۲۷۱ – ۲۷۲»: قال الکلینیّ (ره): «کلّما ذکرت فی کتابی: عدّه من أصحابنا عن أحمد بن محمّد بن عیسى، المراد بقولی عدّه من أصحابنا: محمّد بن یحیى [العطّار: إمامیّ ثقه] و علیّ بن موسى الکمندانیّ [أو الکمیدانی: ثقه ظاهراً] و داود بن کوره [ثقه ظاهراً] و أحمد بن إدریس [القمّی: إمامیّ ثقه] و علیّ بن إبراهیم بن هاشم‌ [القمّی: إمامیّ ثقه]] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ [أحمد بن محمّد بن عیسى الأشعری‌: إمامیّ ثقه] عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ [الأنباری: إمامیّ ثقه] عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَهَ [إمامیّ ثقه] عَنْ زِیَادِ بْنِ عِیسَى [ الکافی- ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج۵، ص۱۲۲. : هُوَ أَبُو عُبَیْدَهَ الْحَذَّاء. زیاد أبو عبیده الحذّاء : إمامیّ ثقه] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)… . وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۱۷، ص۱۶۴، أبواب ما یکتسب به، باب۳۵، ح۱، ط آل البیت.(این روایت مسنده است و بنابر قول اقوی صحیح است ).
[۶] تفسیر العیاشی، العیاشی، محمد بن مسعود، ج۱، ص۲۳۵. محمّد بن مسعود العیّاشی : امامی و ثقه است.
[۷] . مورد اختلاف است و بنابر قول اقوی امامی و ثقه است.
[۹] . مهمل است.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *