خارج فقه ۶۵ (قیافه: حکم تکلیفی)


خارج فقه ۶۵ (قیافه: حکم تکلیفی)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/قیافه /حکم تکلیفی

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث قیافه شناسی بود که آیا این علم و عملی که انجام می‌شود، عمل حرامی است یا جایز است؟

قول چهارم: حرمت در غیر صورت ضرورت

مرحوم کاشف الغطاء مطالبی را فرموده‌اند که به روشن شدن بحث کمک می‌کند: «القیافه حرام؛ لصریح نقل الإجماع فیه من بعض و ظهوره من آخرین، مع ما فیها من منافاه ما هو ضروریّ للدین من إلحاق الولد للفراش بمجرّد الوطء و لو فی الدبر. و اختلاف الصور و الهیئات بین کثیر من الأنبیاء و الأوصیاء (ع) أو أولادهم فضلاً عن غیرهم بحیث یرى إنّ بعض أولادهم أقرب إلى اللحوق بغیرهم و لترتّب الفساد العظیم على ذلک و لزوم الفضیحه على المسلمین و نقض أحکام مواریثهم و دیاتهم و مناکحهم، إلى غیر ذلک. فمن تتبّع الآثار و نظر فی سیره الأئمّه الأطهار (ع) أنکر ذلک کلّ الإنکار. نعم لو قضت الضروره بها کإنکار نسب بعض المعصومین (ع) أو بعض المؤمنین، فالظاهر جوازها. و علیه نزل ما فی بعض الروایات أو على إنّ حضور القافه عندهم لم‌یکن باختیارهم (ع) فلایدلّ على تقریرهم و إنّما یحرم مع الاعتماد علیها و الرکون إلیها. و أمّا مجرّد معرفتها و الاطّلاع على حقیقتها مع اعتقاد إنّها من الحرامات، فلیس من المحرّمات؛ لأنّها لاتخرج عن مقتضى الأصل إلّا بالدلیل و أقصى ما دلّ على تحریمها بالنحو المذکور دون غیره»[۱] .

ما از ادله شرعیه برداشت می‌کنیم که خداوند متعال برای آبروی انسان‌ها ارزش زیادی قائل است و همان‌طور که جانشان احترام دارد، ناموس و آبرویشان هم احترام دارد و به آبروی مسلمانان توجه زیادی شده است و برخی از علما با توجه به روایاتی که می‌گوید «الولد للفراش»، فرموده‌اند که اگر زن و مردی با هم ازدواج کردند ولو اینکه وطی فی الدبر انجام شده، اگر نوزادی متولد شد، متعلق به این خانواده است؛ هر چند ممکن است از نظر علمی بعید یا محال باشد. آبروی خانواده بسیار محترم است و شارع از متهم کردن یک زن به فساد، حتی المقدور دوری می‌کند. اگر یک در هزار احتمال داشته باشد که این بچه متعلق به این خانواده باشد، همان از نظر شارع مورد اعتنا است و الولد للفراش آن را شامل می‌شود و باید بگوییم که متعلق به این خانواده است و از اتهام دوری کنیم و اگر بگویید «وطی در قُبُل نبوده و این بچه متعلق به من نیست»، به خاطر این تهمت حد می‌خورید. لذا مساله قیافه شناسی در تضاد با این سیره مستمره ائمه (ع) است. پس قیافه شناسی حرام است و باعث تهمت در جامعه می‌شود. لذا مرحوم کاشف الغطاء فرموده‌اند که قیافه شناسی در غیر صورت ضرورت، حرام است. این فرمایش اول ایشان بود که مطلب خوب و درستی است. ایشان مطلبی را در ذیل این صحبت بیان کرده‌اند: «و أمّا مجرّد معرفتها و الاطّلاع على حقیقتها مع اعتقاد إنّها من الحرامات، فلیس من المحرّمات؛ لأنّها لاتخرج عن مقتضى الأصل إلّا بالدلیل و أقصى ما دلّ على تحریمها بالنحو المذکور دون غیره» اگر کسی قیافه شناسی را یاد بگیرد و توجه داشته باشد که قیافه شناسی حرام است و فقط می‌خواهد یاد بگیرد، اشکالی ندارد. قیافه شناسی حرام است و کار خلافی است ولی یاد گرفتن آن اشکالی ندارد. به نظر ما این جمله اشکال دارد. حرمت قیافه شناسی و منافاتش با سیره ائمه (ع)، با این حرف شما مبنی بر جواز یاد گرفتن آن، منافات دارد. کسی که قیافه شناسی را یاد بگیرد و بر حقیقتش واقف شود، به طور طبیعی گاهی با این روحیه مواجه می‌شود که ممکن است کلامی از او صادر شود که این بچه متعلق به این خانواده نیست و آبروریزی اتفاق بیافتد. قانون، مثل قوانین راهنمایی رانندگی با توجه به غالب افراد است؛ مثلاً اگر شما در نیمه شب که هیچ خودرویی در خیابان نیست از چراغ قرمز عبور کنید، جریمه می‌شوید و قوانین، ناظر به غالب افراد است؛ ولی وقتی تبدیل به قانون شد، تمام موارد آن ممنوع است. از نظر شارع اگر چیزی حرام شد و مفسده غالبه‌ای در جامعه دارد، نباید شخصی دنبال تعلیم و تعلّم آن و تکسّب از آن طریق برود. همه چیزش حرام می‌شود.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *