خارج فقه ۲۸ (غیبت: کبیره یا صغیره بودن گناه غیبت)


خارج فقه ۲۸ (غیبت: کبیره یا صغیره بودن گناه غیبت)

, ,

موضوع: غیبت / کبیره یا صغیره بودن گناه غیبت

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با این بود که آیا غیبت از گناهان کبیره است یا صغیره؟ قول اول این بود که غیبت از گناهان کبیره است و به آیات و روایات استدلال شد. قول دوم این است که غیبت از گناهان صغیره است.

قول دوممرحوم سبزواری فرموده‌اند که: غیبت از گناهان صغیره است.[۱] دلیلی بر این مطلب اقامه نکرده‌اند جز اینکه مسلّم است که غیبت گناه است و خصوصیت کبیره در مورد غیبت مشکوک است و دلیل قاطعی وجود ندارد که غیبت گناه کبیره است و اصل این است که گناه کبیره نیست.[۲]

به نظر ما با توجه به آیات قرآن و روایاتی که مطرح شد این استدلال صحیح نیست و دلیلی ندارد و آیات و روایات مجموعاً برای ما اطمینان حاصل می‌کند که غیبت از گناهان کبیره است. علاوه بر این حکم عقل و بنای عقلا هم کبیره بودن غیبت را اقتضا می‌کند چون بالاخره ظلمی است که در حق یک انسان انجام‌شده، اینکه انسان آبروی یک انسان را ببرد، گناه بزرگی است.

تذنیب ششم: حکم غیبت صبی ممیز. اگر بچه را غیبت‌کنیم یک بحث است؛ اما غیبت نوجوان در سن دوازده‌سالگی که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی خوب و بد خودش را تشخیص می‌دهد. در اینجا دو قول وجود دارد:

قول اول: غیبت صبی ممیز حرام است. درست است که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی همین‌که عقل دارد و حق و باطل و بد و خوب را تشخیص می‌دهد، غیبتش جایز نیست.

ادله قول اول:دلیل اول: آیه شریفه: ﴿وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بعضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ﴾[۳] در مورد ﴿بَّعْضُکُم بعضاً﴾ چند احتمال وجود دارد؛ یک احتمال این است که یعنی بعضی از مکلفین بعض مکلفین دیگر را غیبت نکند. احتمال دیگر این است که لایغتب ایها المکلفین بعضاً یعنی بعضاً عام باشد و هم شامل مکلفین شود و هم صبی ممیز؛ چون صبی ممیز هم جزء جامعه است. احتمال دیگر هم این است که بعضی از مردم بعض دیگر را غیبت نکند یعنی هر دو عام باشند و شامل همه انسان‌ها بشود.

در روایاتی که در مورد غیبت ذکر کردیم، «من اغتاب مؤمناً» داشتیم، «من اغتاب مسلماً» هم داشتیم، «من اغتاب الناس» هم داشتیم که این عبارت شامل صبی ممیز هم می‌شود.

دو نظریه‌ای که در اینجا وجود دارد محترم است و طرفدارانی هم دارد. لایغتب نهی است؛ امرونهی تکلیف الهی است، این تکلیف الهی اگر تعبدی باشد، معنایش این است که شامل مکلفین می‌شود، مانند نماز؛ ﴿أقم الصلاه﴾ شامل مکلفین می‌شود. یا ﴿آتوا الزکوه﴾ به مکلفین اطلاق می‌شود که زکات بدهید؛ یا ﴿حرّم علیکم المیته و الدّم و لحم الخنزیر﴾ این‌ها برای مکلفین حرام شده است.

واجبات و محرمات خداوند شامل مکلفین است. حال اگر این‌طور باشد ﴿وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بعضاً﴾ یک تکلیف الهی است و شامل مکلفین می‌شود. حال سؤال این است که بعضکم شامل مکلفین می‌شود چون نهی دارد اما بعضاً شامل چه کسانی می‌شود؟ وقتی می‌گویند به کسی ظلم نکن یعنی نباید به کسی ظلم کرد، حتی بچه‌ها. می‌توان گفت که خطاب شامل مکلفین است و شخص مکلف نباید ظلم کند ولی طرف دیگر همه را شامل می‌شود.

با توجه به این مقدمه، سؤال این است که آیا حرمت غیبت امر تعبدی است یعنی شارع مقدس تعبداً فرموده غیبت نکنید یا یک امر عقلی است و شارع مقدس تذکر داده است؟ اگر شارع مقدس نمی‌فرمود غیبت حرام است، آیا می‌گفتیم غیبت جایز است؟به نظر ما غیبت یک ظلم است و ظلم هم مسئله عقلی و عقلایی است. نیازی به آیه شریفه نیست و این آیه شریفه تذکر است، اقتضای انسانیت این است که غیبت نکند و آبروی کسی را نبرد، نیاز به دستور شارع نیست ولی شارع مقدس از باب تذکر فرموده که غیبت نکنید. ﴿وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بعضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ﴾

این آیه شریفه اشاره به این است که این شخص برادر و دوست شماست، چطور آبروی او را می‌برید؟ این قسمت از آیه که ﴿أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا﴾ در مقام تعلیل است یعنی دارد علتش را بیان می‌کند که شما با این کار او را نابود می‌کنید. شما به دو صورت می‌توانید یک نفر را نابود کنید: یکی با قتل و کشتن او و دیگری با ترور شخصیت و از بین بردن آبروی او. خداوند در این آیه خیلی زیبا بیان فرموده ﴿أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا﴾ یعنی به‌وسیله غیبت، برادر مؤمنتان را می‌کشید، ترور شخصیت می‌کنید و گوشت او را می‌خورید. حرمت ترور شخصیت، یک حکم عقلی و عقلایی است و در اینجا کاری به مکلف ندارد، غیبت شونده مکلف باشد یا نباشد، غیبت کردن و ترور شخصیت او جایز نیست. پس ممکن است بگوییم یک‌طرف خطاب که مغتاب (غیبت کننده) باشد، مخصوص مکلفین است اما طرف دیگر فرقی ندارد مکلف باشد یا صبی ممیز یا بچه‌ای که متوجه و ناراحت می‌شود.

به نظر ما در مورد ﴿بعضکم﴾ می‌توان گفت خطاب مخصوص مکلفین است ولی در مورد ﴿بعضاً﴾ بگوییم اعم است و همه افرادی که ناراحت می‌شوند را شامل می‌شود؛ مکلف باشد یا نباشد حتی بچه‌ای که ناراحت می‌شود و به شخصیتش برمی‌خورد را شامل می‌شود و همین مقدار که انسان باشد در عدم جواز غیبتش کافی است و اینکه در بعضی از روایات مؤمن یا مسلم واردشده به خاطر این است که اگر غیبت مسلمان باشد گناه بیشتری دارد و اگر مؤمن باشد گناه بیشتری نسبت به غیبت مسلمان دارد. ما می‌گوییم کسانی که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند و قوانین جمهوری اسلامی را صد درصد اجرا می‌کند و مالیات می‌پردازد به فرض که مسیحی هم باشد یا هر دین دیگری داشته باشد، غیبتش جایز نیست. در رابطه با صبی ممیز هم همین‌طور است، عقل و عقلا می‌گویند صبی ممیز یک انسان است، دارای عقل و شعور است و می‌فهمد و ناراحت می‌شود، غیبتش ازنظر عقلی درست نیست، آیه شریفه هم حرمت غیبت را مقید به مکلفین نکرده که بگوییم شامل صبی ممیز نمی‌شود.

﴿وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ﴾[۴] در این آیه آمده است ای پیامبر از تو درباره یتیم‌ها سؤال می‌کنند، سعی کنید که کارهایشان را اصلاح کنید و به آن‌ها برسید و اگر با آن‌ها زندگی کنید برادران شما هستند. ﴿فَإِخْوَانُکُمْ﴾ به بچه‌های یتیم اطلاق شده است. با توجه به این نکته ﴿بعضاً﴾ شامل صبی ممیز می‌شود همان‌طور که ﴿اخوانکم﴾ شامل بچه‌های یتیم می‌شود.

البته در مقابل نظر دیگری وجود دارد که ﴿بعضکم بعضاً﴾ هر دو شامل مکلفین می‌شود و در مورد غیر مکلفین در این آیه بحث نشده است.

 


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *