خارج فقه ۱۳ (غیبت: استماع غیبت)


خارج فقه ۱۳ (غیبت: استماع غیبت)

, ,

موضوع: استماع غیبت

خلاصه جلسه گذشته: صحبت پیرامون مسئله استماع غیبت بود که استماع غیبت هم مانند غیبت حرام است؛ همان‌گونه که غیبت از گناهان کبیره است استماع غیبت هم از گناهان کبیره است. مسئله‌ای مطرح شد که گاهی غیبت کردن برای متکلم جایز است ولی برای سامع و مستمع جایز نیست؛ مثلاً شخصی چون ریش‌تراشی می‌کند ازنظر متکلم، متجاهر به فسق است اما ازنظر سامع، متجاهر به فسق نیست چون سامع، مقلد کسی است که ریش‌تراشی را تجاهر به فسق نمی‌داند؛ متکلم چون او را متجاهر می‌داند غیبت او را جایز می‌داند اما گوش‌دادن بر مستمع، حرام است.

تکلیف سامع در این اختلاف‌نظر میان او و متکلم چیست؟ دو روایت خواندیم:«قال رسول‌الله (ص): المستمع أحد المغتابین»؛[۱]

«قال علی (ع): السامع للغیبه أحد المغتابین»؛[۲]

محقق ایروانی فرمودند: «المغتابین» را اگر جمع بخوانیم معنا به‌گونه‌ای است و اگر تثنیه بخوانیم به‌گونه‌ای دیگر است.اشکالآیت‌الله سبحانی این مبحث را تجزیه‌وتحلیل کرده و فرموده است: اگر بگوییم جمع است (المغتابِین) معنای روایت روشن است یعنی مستمع، یکی از کسانی است که غیبت می‌کند. اگر مستمع حکم غیبت کننده را داشته باشد، باید وظیفه خودش را تشخیص دهد که آیا جواز غیبت دارد یا نه؟ متکلم مکلفی است که وظیفه خودش را دارد، مستمع نیز همین وظیفه را دارد و باید دقت کند که در چه جایی غیبت جایز و در کجا حرام است؛ بنابراین بر اساس جمع بودن کلمه «مغتابین» وظیفه مستقلی بر عهده متکلم و مستمع وجود دارد. ممکن است غیبت برای متکلم جایز باشد اما برای سامع، حرام باشد.اگر به صیغه تثنیه خوانده شود (المغتابَین) دو احتمال وجود دارد:۱ ـ حکم مستمع، حکم متکلم است؛ یعنی «إن خیراً فخیر و إن شراً فشر»؛ اگر غیبت کردن متکلم، عمل خوبی است شنیدن آن‌هم خوب است و اگر عمل بدی است شنیدن آن‌هم بد است؛ به‌عبارت‌دیگر تلازمی بین متکلم و مستمع وجود دارد و حکم آن‌ها باهم تلازم دارد.آیت‌الله سبحانی این احتمال را بعید می‌داند اما وجه آن را بیان نمی‌کند. توضیح بعید بودن آن است که هر مکلفی حکم خودش را دارد؛ وظیفه من ربطی به شما ندارد و وظیفه شما ربطی به من ندارد؛ هر انسانی مرجع تقلیدی دارد، ممکن است مرجعی بگویید فلان چیز با یک‌بار شستن پاک می‌شود و دیگری بگوید با دو بار شستن پاک می‌شود. ایجاد تلازم حکمی میان متکلم و سامع، خلاف اصول مسلّم و ظاهر است و هرکدام وظیفه خود را دارند.۲ ـ هر انسانی استقلال دارد؛ متکلم و سامع عِدل هم هستند.درمجموع آیت‌الله سبحانی نتیجه می‌گیرد: هر انسانی استقلال دارد و ارتباط با دیگری ندارد؛ خودش باید دقت کند که گناهی مرتکب نشود.[۳]

این مسئله که گناه کدام‌یک بیشتر است در روایات اشاره نشده و فقط در این حد است که مستمع نیز مانند غیبت کننده، گناه‌کار است؛ ممکن است پنجاه‌درصد برای هرکدام باشد یا یکی بیشتر و دیگری کمتر، احتمال دیگر آن است که هرکدام گناه جداگانه داشته و صد در صد گناه برای متکلم و مانند آن برای سامع باشد.ادامه ادله حرمت استماعروایت دیگر: «وقال (صلّى الله علیه وآله): ما عمر مجلس بالغیبه إلا خرب من الدین، فنزهوا أسماعکم من استماع الغیبه، فإنّ القائل والمستمع لها شریکان فی الاثم».[۴]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده بنابراین ضعیف‌السند است؛ پس مؤیدی برای حکم به حرمت استماع است.

مجلسی به‌وسیله غیبت آباد نمی‌شود مگر آن‌که از دین خراب شود؛ پس شما مراقب باشید گناه نکرده و گوش نکنید؛ اگر شما مبارزه کرده و اجازه ندهید غیبت کند این اتفاق نمی‌افتد؛ بنابراین استماع غیبت حرام است و ما به دنبال همین بودیم؛ اما استماع غیبت مطلقا حرام است یعنی چه رد کنید و چه رد نکنید نشستن و گوش‌دادن حرام است.«شریکان فی الاثم»: دو احتمال دارد: ۱ ـ هرکدام صاحب نصف گناه هستند؛ ۲ ـ‌ هرکدام گناه مستقلی دارد و صاحب صد درصد گناه هستند.مرحوم امام به این روایت برای حرمت استماع، استدلال نموده است.[۵]

روایت دیگر: «وفی کتاب الروضه: على ما فی مجموعه الشهید: عن أبی عبد الله (علیه السلام)، أنّه قال: الغیبه کفر، والمستمع لها والراضی بها مشرک، قلت: فإن قال ما لیس فیه؟ فقال: ذاک بهتان».[۶]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده بنابراین ضعیف‌السند است.

غیبت کفر است و مستمع و کسی که راضی به آن است مشرک است و اگر عیب در او نباشد بهتان است.حرمت استماع را می‌توان از این روایت استفاده کرد.روایت دیگر: «وفی الاختصاص: قال: نظر أمیر المؤمنین (علیه السلام) إلى رجل یغتاب رجلاً عند الحسن ابنه (علیه السلام)، فقال: یا بنی، نزه سمعک عن مثل هذا، فإنّه نظر إلى أخبث ما فی وعائه، فأفرغه فی وعائک».[۷]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده بنابراین ضعیف‌السند است.

امیرالمؤمنین (ع) دیدند که شخصی امام حسن (ع) را در گوشه‌ای پیدا کرده و نزد او غیبت می‌کند. امیرالمؤمنین فرمود: ای فرزندم به حرف‌های او گوش نده. بدترین چیزهایی که در گوشه ذهن و ظرف خود دارد برای تو بیان و در ظرف تو قرار می‌دهد.بحث است که آیا این روایت را می‌توان پذیرفت؟ مگر می‌شود که امام حسن (ع) به غیبت گوش کند.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *