خارج فقه ۷۳ (کذب: عناوین بحث)
موضوع: کذب: عناوین بحث
خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره مسئله قیافه به پایان رسید و در ضمن آن مباحث مستحدثهای مثل آزمایش DNA را بیان کردیم. ممکن است مباحثی مشابه این بحث هم وجود داشته باشد و شاید در آینده آزمایشات دیگری مطرح شود. نظر ما این است که هر چیزی که باعث قطع و یقین شد، حجیت دارد و در این صورت شریعت اسلام با علم جدید هیچ مخالفتی ندارد. اگر چیزی در اسلام حرمت نداشت اما علم جدید آن را مضر دانست، شرع نیز آن را حرام میداند. اما اگر علم جدید چیزی را بهصورت ظنّی بیان کند در شرع حجیت ندارد. حجج و امارات شرعی حجت هستند تا زمانی که علم بر خلافشان ثابت شود.
کذبمسئله هجدهمی که مرحوم شیخ انصاری (اعلیالله مقامه الشریف) در مکاسب محرمه بیان میکند، مسئله کذب است.[۱]
کذب و صدق، امری فطری برای انسان است؛ یعنی فطرت انسان اقتضا میکند که صادق باشد و دروغگو نباشد. همه ادیان آسمانی و الهی اعتقاد دارند که صدق واجب و کذب حرام است؛ حقیقتها باید بیان شود. خداوند نیز در قرآن مسئله کذب را مطرح نموده و میفرماید: ﴿لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ﴾[۲] .
برخی افراد ممکن است گاهی دروغی بگویند؛ مثلا در سال شاید یک دروغی بگوید اما ممکن است کسی شغلش دروغ باشد؛ مثلا خبرنگاری است که شغلش این است که اخبار دروغ را بیان کند و در مقابل این کار، پول هم میگیرد. این کذب، حرام و درآمد آن از مکاسب محرمه است.
عناوین مباحثنکته اولی که باید به آن بپردازیم آن است که معنای صدق و کذب چیست؟ صادق و کاذب چه کسانی هستند؟ آیا معنای کذب آن است که با واقع، مطابق نباشد؟ یا کذب آن است که با اعتقاد متکلم، منافات دارد؟ گاهی برخی افراد اعتقاد به صدق خبری دارند اما درحقیقت کذب است، آیا این اعتقاد صدق است یا کذب؟ برخی افراد در جهل مرکب هستند و فکر میکنند که اعتقادش درست است و آن را بیان میکند؛ آیا صادق است یا کاذب؟ در اینجا نیاز است توضیح دهیم که یک کذب خبری داریم و یک کذب مُخبری؛ گاهی خبر کذب است و گاهی مخبر کذب است.
نکته دوم، بیان اقسام کذب است و اینکه آیا همه اقسام کذب حرام است یا فقط برخی از اقسام آن حرام است؟ مثل خلف وعده که کسی وعده میکند در ساعت خاصی در جایی حاضر شود اما حاضر نمیشود، آیا عنوان کذب بر آن صادق است؟ مثال دیگر آن است که کسی برای خنداندن دیگران، مطالب کذبی را بیان میکند، آیا دروغهایی که برای شوخی گفته میشود حرام است؟ آیا همه اینها گناه کبیره هستند یا برخی گناه صغیره؟ مثال دیگر مبالغه است، آیا تعریفهای بیش از اندازه که مقداری از واقعیت فاصله دارد کذب است؟ مثال بعدی «توریه» است. کسی لفظی را میگوید اما ظاهر آن را اراده نمیکند و قرینه هم نمیآورد؛ آیا این عمل کذب است؟ این شخص اگر در دادگاه بگوید که مقصود من چیز دیگری بود از او پذیرفته نمیشود و میگویند: اگر مقصودت خلاف ظاهر بود باید قرینه میآوردی.
نکته سوم، مستثنیات کذب است. آیا مواردی داریم که دروغگفتن جایز باشد یا مواردی نداریم؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!