خارج فقه ۷۲ (قیافه: اثبات حجیت آزمایش پزشکی)
موضوع: قیافه: اثبات حجیت آزمایش پزشکی
خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره این بود که قاعده فراش و امارات در جایی جریان دارند که علم و قطع وجود نداشته باشد و اگر علم و قطعی باشد جای جریان امارات نیست همانگونه که اگر اماره وجود داشته باشد جای جریان اصول عملیه نیست. با توجه به این مطلب، روشن میشود که آزمایش پزشکی اگر باعث قطع و یقین شود، قاعده فراش و امارات جاری نمیشوند. جریان قواعد فقهی در مورد شک و ظن است؛ بنابراین حالت مکلف گاهی شک، ظن و وهم است که در این صورت اماره شرعی و قواعد فقهی جاری میشود اما اگر قطع وجود داشته باشد چون حجیت آن ذاتی است و مکلف نمیتواند بر خلاف ظنش عمل کند پس امارات در مقابل آن حجیت ندارند.
قاعده لعان
آیا قاعده لعان که زوج با شرایطی برای نفی ولد، قسم میخورد در تعارض با آزمایش پزشکی مقدم میشود یا اینکه لعان در جایی جریان دارد که قطع و یقینی نباشد؟
با وجود یقین، لعان اصلا تحقق پیدا نمیکند؛ زیرا نفی ولد در جایی که یقین به خلاف وجود دارد، دروغ است. وقتی آزمایش یقینی باشد و عقلای عالم آن را درست میدانند، لعان و قسم، دروغ و باطل است. نکته دیگر آن است که لعان، فرع بر قاعده فراش است؛ یعنی کسی قسم میخورد که زوج باشد و احتمال نفی ولد میدهد، درصورتی که قبلا گفتیم که با وجود یقین، قاعده فراش جاری نمیشود تا نوبت به لعان برسد.
اثبات حجیت آزمایش پزشکی
وقتی که قاعده فراش را با وجود قطع از حجیت ساقط کردیم، حجیت و قطعآوری آزمایشهای پزشکی را چگونه ثابت میکنید؟
در بحث حقیقت شرعیه یا متشرعه گفتیم که اینها الفاظی هستند که شارع آن را در معنای جدیدی وضع کرده یا مجازا استعمال کرده مثل صلاه، حج، زکاه و …، حال میپرسیم که آیا لفظ «ولد» و «اب» در لسان شارع معنای دیگری دارد؟ آیا معنای، ام، اب و ولد در طول تاریخ از حضرت آدم تاکنون، تغییر کرده است یا همان معنا را دارد؟ آیا شارع معنای جدیدی برای آن وضع کرده است؟ آیا میتوانید این را اثبات کنید؟
مسلماً وضع جدید، قابل اثبات نیست و همان معنای عرفی و لغوی را دارد. در اسلام، این الفاظ حقیقت جدیدی ندارند. با وجود پذیرش حقیقت شرعیه در الفاظ عبادات و معاملات، آیا در همه الفاظ، حقیقت شرعیه وجود دارد یا فقط در برخی الفاظ است؟ در موارد متعدد نیز همینگونه است؛ مثلاً معنای لفظ «نفقه» چیست که زوج باید آن را پرداخت کند؟ لغت و عرف معنا میکند که مثلاً خوراک، پوشاک و مسکن زوجه را بدهد. شارع مقدس معنای جدیدی برای نفقه بیان نکرده است. در محل بحث هم همینگونه است؛ یعنی شارع به زبان عرف صحبت کرده است. اگر از عرف بپرسید که معنای «ابن» چیست، میگوید: بچهای که از ماء رجل باشد. اصلاً میزان دیگری وجود ندارد؛ پس اگر آزمایش پزشکی ثایت کرد که این بچه از ماء فلان رجل است، پس ابن اوست.
تمام این مباحث در صورتی است که علم و قطع محقق شود اما اگر علم و قطع محقق نشد نمیتوانیم آزمایش را بر قاعده فراش و اماره مقدم بداریم؛ زیرا «الظن لا یغنی من الحق شیئا». فرض ما این است که اگر آزمایش پزشکی باعث علم شود حجت است زیرا حجیت قطع، ذاتی است. باید تمام آثار شرعی نیز بر الحاق نسب ثابت شده بهوسیله آزمایش پزشکی، بار شود مگر در بحث ارث که زانی ارث نمیبرد که دلیل آن روایت است اما محرم هستند، نمیتوانند با هم ازدواج کنند و … . آیا فقیهی میتواند ملتزم شود که بین اینها هیچ علاقهای وجود ندارد؟ پدر و فرزند هستند اما هیچ علاقهای وجود ندارد زیرا شارع فرموده است: «وللعاهر الحجر»؛ پس زانی به این دختر حرام است که نگاه کند و میتواند با او ازدواج کند.
آیه قرآن میفرمایید: ﴿حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم﴾ منظور چیست؟ این دختر این مرد است! نمیتواند با او ازدواج کند. آیا بنات از لحاظ شرعی معنای دیگری دارد؟ پس به نظر ما نمیتوان به لوازم این حرف ملتزم شد. این الفاظ، معنای لغوی و عرفی دارند که به جای خود باقی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!