خارج فقه ۳ (غیبت: حکم غیبت مخالف)
موضوع: غیبت / حکم غیبت مخالف
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با غیبت مخالف بود. عرض شد که نظر اکثر علما این است که غیبت مخالف جایز است. برای این مدعا نیز به روایاتی که کلمه مؤمن و أخ دارد استدلال کردهاند. این روایات را که در بحث گذشته بحث کردیم آیا دلالت تام بر این مدعی دارند؟ در اینجا دو نکته وجود دارد:
نکته اول این است که ما روایات دیگری هم داریم که در آنها کلمه مؤمن وجود ندارد، کلمه مسلم یا رجل یا انسان وجود دارد و در آنها مؤمن و مخالف نیست تا بتوان برای جواز غیبت مخالف به آنها استدلال کرد. پس کلمه مؤمن که در بعضی از روایات ذکر شده از باب اهمیّت غیبت مؤمن است که شاید غیبت مؤمن گناه بیشتری داشته باشد و مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است.
نکته دوم این است که کلمه مؤمن در اصطلاح ما به شیعه اثنی عشریه گفته می شود و به اهل تسنن مؤمن گفته نمیشود، ولی این اصطلاح جدید است و در زمان رسول الله(ص) مؤمن در مقابل منافق استعمال میشد. یعنی یک عده ایمان واقعی داشتند و عدهای هم ایمان ظاهری، لذا نمیتوان به صورت قاطع گفت که کلمه مؤمن، که در بعضی از روایات آمده، به معنای شیعه اثنی عشریه میباشد. بلکه این اصطلاح کم کم در زمان آقا امیرالمؤمنین و سایر ائمه علیهم السلام که غصب خلافت صورت گرفت، به وجود آمد و در این معنی به کار رفت.
روایاتی هم که در اینجا وارد شده و میفرماید: «من عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»[۱] مربوط به کفر واقعی نیست و کفران نعمت را بیان میکند.
لذا به نظر ما روایاتی که کلمه مؤمن دارد، مفهوم ندارد. یعنی نمیتوانیم بگوییم غیبت مسلمان جایز است و غیبت مؤمن حرام است. روایاتی هم که کلمه «أخ» دارد شبیه کلمه مؤمن است، یعنی اولاً اصطلاح أخ فقط شامل شیعه اثنی عشریه نمیشود و این اصطلاح، حادث است و اینطور نیست که از اول اسلام این اصطلاح ثابت شده باشد که منظور از آن شیعه اثنی عشریه باشد، البته قدر مسلّم آن شیعه اثنی عشریه هست اما ممکن است شامل افراد دیگری مانند افراد عوامی که اهل بدعت نیستند و انسانهای نا آگاه که از فرقههای آبا و اجدادشان پیروی کرده و اهل علم نیستند، هم میشود.
همانطور که در بعضی از روایات من اغتاب اخاه المؤمن دارد در بعضی از روایات دیگر هم «من اغتاب اخاه المسلم»[۲] وارد شده است لذا مسلمان هم میتواند برادر مسلمان باشد. پس با استفاده از این روایات نمیتوان گفت که غیبت غیر مؤمن جایز است. اینکه در قرآن آمده که ﴿إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا﴾[۳] به خاطر این است که در مورد مؤمن شدّت عذاب وجود دارد اما ممکن است در غیر مؤمن هم همینطور باشد و غیبت حرام باشد. این نظر آیت الله مکارم و آیت الله سبحانی است که به نظر ما حق است و هر شهروندی که در این جامعه زندگی میکند این حق را دارد که غیبتش حرام باشد، شخصی که اهل ذمه است و دینی دارد که پذیرفته شده و در این کشور زندگی میکند، اگر در انظار عمومی او را کوچک کنید و غیبت کنید، ظلم است و دلیلی بر جواز آن وجود ندارد. اگر ظلم قبیح است، این نوع غیبت هم قبیح است. لذا این افشاگریهایی که در فضای مجازی صورت میگیرد، اگر به حق هم باشد، خلاف شرع است و درست نیست که انسان آبروی کسی را ببرد. اما مرحوم امام و عدّهای از علما میفرمایند که غیبت مخالف جایز است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!