خارج فقه ۳۳ (قمار: حضور در مجلس قمار)
موضوع:مکاسب محرمه/ قمار / حضور در مجلس قمار
خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار در این بود که حضور در مجلس قمار حرام است؛ اگر مجلسی در آن قمار صورت گرفت حضور در آن مجلس هم حرام خواهد بود و این بحث از دو جنبه مورد توجه است:اول، اینکه اصولا هر گناهی که مجلسی برای او تشکیل میشود و در مجلس آن گناه صورت میگیرد، آیا حضور در در مجلس گناه اصولا حرام است، مثلا در مجلس شرابخواری و یا مجلسی که در آن غیبت و یا تهمت به افرادی میزنند، آیا حضور در این مجالس جایز است؟
دوم، خصوص قمار آیا خصوصیت خاصی دارد با توجه به اینکه آیات و روایاتی در این زمینه آمده است؛ که در مجلس قمار به هیچ عنوان وارد نشوید و ناظر نباشید.
بنابراین این بحث یک جنبه عمومی دارد، یعنی آیا حضور در مجلس گناه (مجلس قمار، غیبت، تهمت و …) جایز نیست؟به نظر ما در حضور در هر مجلس گناهی، اگر عنوان تأیید عمل آنها باشد جایز نیست؛ پس اگر شرکت و حضور در این مجلس به منزله تأیید آن مجلس باشد شرعا جایز نیست و حتی اگر در آن مجلس گناه، عبادتی انجام شود مثلا در مجلس شراب، قمار و … شرکت کند و نماز بخواند اگر در این مورد نهی داشته باشیم (یعنی نهی از حضور در مجلس شراب یا قمار) ممکن است گفته شود که نمازخواندن در این مجلس هم باطل است؛ یعنی نهی در عبادت موجب فساد عبادت میشود و وقتی حضور در یک مجلس منهی شد مثل غصب، که از نمازخواندن در مکان غصبی نهی شده است در اینجا هم که مجلس قمار، شراب و … است، شرکت و حضور در مجلس حرام است و ممکن است که حتی عبادت را هم باطل کند.
نهی از حضور در مجلس قمارنکته دوم در بحث قمار این است که در خصوص مجالس قمار روایاتی وارد شده است و این روایات دلالت بر این میکند که در مجلس قمار شرکت نکنید و نهی از حضور در مجلس قمار شده است.
البته این نکته را باید گفت که اگر کسی در مجلس گناه شرکت کرد و سکوت نکرد بلکه نهی از منکر کند این حضور اشکال ندارد اما اگر در چنین مجالسی شرکت کند و نهی از منکر نکند چون تأیید مجلس گناه میشود، حرام است.در این باره روایاتی وارد شده است که مخصوصا بحث قمار و حضور در مجالس قمار را مطرح کرده است.روایت اول:«مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ[۱] فِی آخِرِ السَّرَائِرِ[۲] نَقْلًا مِنْ کِتَابِ جَامِعِ الْبَزَنْطِیِّ[۳] عَنْ أَبِی بَصِیرٍ[۴] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ «ع» قَالَ بَیْعُ الشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ وَ أَکْلُ ثَمَنِهِ سُحْتٌ وَ اتِّخَاذُهَا کُفْرٌ وَ اللَّعِبُ بِهَا شِرْکٌ وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا مَعْصِیَهٌ وَ کَبِیرَهٌ مُوبِقَهٌ وَ الْخَائِضُ یَدَهُ فِیهَا کَالْخَائِضِ یَدَهُ فِی لَحْمِ الْخِنْزِیرِ لَا[۵] صَلَاهَ لَهُ حَتَّى یَغْسِلَ یَدَهُ کَمَا یَغْسِلُهَا مِنْ مَسِّ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ النَّاظِرُ إِلَیْهَا کَالنَّاظِرِ فِی فَرْجِ أُمِّهِ وَ اللَّاهِی بِهَا وَ النَّاظِرُ إِلَیْهَا فِی حَالِ مَا یُلْهَى بِهَا وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا فِی حَالَتِهِ تِلْکَ فِی الْإِثْمِ سَوَاءٌ وَ مَنْ جَلَسَ عَلَى اللَّعِبِ بِهَا فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ کَانَ عَیْشُهُ ذَلِکَ حَسْرَهً عَلَیْهِ فِی الْقِیَامَهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُجَالَسَهَ اللَّاهِی الْمَغْرُورِ بِلَعِبِهَا فَإِنَّهُ مِنَ الْمَجَالِسِ الَّتِی قَدْ بَاءَ أَهْلُهَا بِسَخَطٍ مِنَ اللّٰهِ یَتَوَقَّعُونَهُ کُلَّ سَاعَهٍ فَیَعُمُّکَ مَعَهُمْ»[۶] .
ابنادریس در آخر کتاب سرائر از کتاب جامع بزنطی نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: بیع شطرنج و خوردن ثمن آن حرام است و کسی که آن را شغل خود قرار دهد کفر است. بازی با شطرنج شرک است و سلام کردن به شطرنجباز گناه کبیره است و او را هلاک میکند. کسی که دستش را در شطرنج فرو برد و حرکت کند مثل این است که دست به گوشت خوک میزند و نمازش درست نیست تا اینکه دستانش را بشوید؛ همانطور که وقتی دست به گوشت خوک میزند باید دستانش را بشوید. کسی که به شطرنج نگاه کند مثل کسی است که به فرج مادرش نگاه کرده و گناه سلام کننده به کسی که مشغول شطرنجبازی است مثل خود شطرنجباز است و تماشا کردن و تأیید قمارباز همان گناه صاحب آن را دارد. جایگاه کسی که حاضر در مجلس این بازی شود در آتش جهنم است و در قیامت حسرت میخورد که چرا این کار را کرده و تماشا کرده است. کسی که شطرنجبازی کند منتظر عذاب الهی باشد و ممکن است هر لحظه بر او عذاب نازل شود و ممکن است شامل حال کسی شود که در این مجلس شرکت کند.مرحوم بحرانی (ره)[۷] و آیتالله مکارم[۸] به این روایت استدلال کردهاند.
به نظر ما به این روایت نمیشود استدلال کرد؛ چون روایت مرفوعه و ضعیفه است. همچنین در روایت آمده است که بعد از شطرنج باید دستها را بشوید درحالیکه هیچیک از علما فتوا نداده که شطرنج جزء نجاسات است و باید بعد از شطرنج، دستها تطهیر شود؛ بنابراین هم از نظر دلالی مقداری خلاف اجماع است و هم از نظر سند، روایت اعتبار ندارد اما میتواند مویّد این مطلب باشد که حضور در مجالس قمار گناه است.
روایت دوم:«مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ[۹] عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ[۱۰] عَنْ أَبِیهِ[۱۱] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى[۱۲] قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ[۱۳] «ع » فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُرُ فَقَالَ مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ»[۱۴] .
شخصی از اهل بصره خدمت امام کاظم (ع) رسید و عرض کرد: فدایت شوم من در مجلسی مینشینم که در آن گروهی قماربازی میکنند ولی من خودم شرکت نمیکنم و فقط به آنها نگاه میکنم، امام (ع) فرمود: چرا در مجلسی وارد میشوید که خداوند به اهل آن مجلس نگاه نمیکند.بررسی سند: سند این روایت درست است.
بررسی دلالتاز نظر دلالت، مورد تردید است؛ چرا که در این روایت آمده است: «خداوند به اهل آن مجلس نگاه نمیکند» این تردید دارد چون در جای دیگری هم مثلا آمده است که اگر در خانهای سگ باشد ملائکه در آن خانه نازل نمیشوند و این دلالت بر حرمت نمیکند؛ پس این مورد تردید است و «ولاینظر الله» ممکن است در مکروهات هم صورت بگیرد.صاحب حدائق (ره)[۱۵] و آیتالله مکارم[۱۶] به این روایت استدلال کردهاند.
به نظر ما این روایت به تنهایی دلالت بر حرمت نمیکند مگر اینکه از قرائن دیگر استفاده شود.
نگاه به مجلس قمار از تلویزیونآیا کسی که در منزل خودش به تلویزیون نگاه میکند این هم عنوان مجلس قمار بر آن صدق میکند؟با توجه به روایات خاص که در باب قمار آمده و روایات عام که در باب مجلس گناه بهطور مطلق آمده است، عنوان مجلس قمار بر این فعل «تماشای تلویزیون» صدق نمیکند و تأیید هم صدق نمیکند البته اگر مثلا برای آن برنامه تلویزیونی پیامک تأیید ارسال کند این کار حرامی مرتکب شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!