خارج فقه ۱۸ (غیبت: کفاره غیبت)


خارج فقه ۱۸ (غیبت: کفاره غیبت)

, ,

موضوع: کفاره غیبت

خلاصه جلسه گذشته: صحبت پیرامون کفاره اغتیاب بود؛ کسی که غیبت کرده آیا کفاره‌ای دارد یا ندارد؟ پیرامون این بحث سه قول وجود دارد: ۱ـ الاستغفار له؛ کسی که غیبت کرده باید برای غیبت شونده استغفار کند؛ این قول بر اساس روایتی بود که عرض شد؛ ۲ـ التوبه؛ محقق خویی می‌فرماید: غیبت کننده باید مانند سایر گناهان توبه کند؛ «التائب من الذنب کمن لاذنب له»؛ ۳ـ الاستحلال؛ اگر طلب حلیت امکان دارد انجام دهد و اگر امکان ندارد استغفار کند.

ریشه اختلاف اقوالریشه این اختلاف در آن است که آیا با غیبت، حق‌الناسی تضییع شده است یا حق‌الله؟ حق‌الله به این معنی که چون خداوند فرموده غیبت نکنید ما غیبت نمی‌کنیم و اگر تمرّد کنیم حق خداوند را ضایع کرده‌ایم. حق‌الناس به این معنا که بنای عقلای عالم و حقوق بشر آن است که هیچ انسانی حق ندارد آبروی انسان دیگری را ببرد یا سرّی از او را افشا کند. این تفکر ارتباطی با دین افراد هم ندارد، هر انسانی با هر دینی آبرویی دارد که حق نداریم آن را از بین ببریم خصوصاً اگر شخص مؤمنی باشد مسلماً عمل زشتی است. غیبت علاوه بر اینکه حق‌الله است زیرا در آیات و روایات بیان شده؛ حق‌الناس هم هست؛ عقل و عقلا آن را قبیح می‌دانند.ادله حق‌الناس بودن غیبتدلیل اول: روایات«البحار، عن کتاب قضاء حقوق المؤمنین للشیخ سدید الدین أبی علی بن طاهر الصوری: بإسناده، قال: سئل الرضا (علیه السلام): ما حقّ المؤمن على المؤمن؟ فقال: إنّ من حقّ المؤمن على المؤمن … ولا یغتابه …».[۱]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

یکی از حقوق مؤمن بر گردن مؤمن آن است که غیبتش را نکند؛ بنابراین غیبت حق‌الناس است.«محمد بن الحسن فی (المجالس والأخبار) بإسناده الآتی عن أبی ذر، عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فی وصیه له قال: … والغیبه لا تغفر حتى یغفرها صاحبها …».[۲]

بررسی سند: روایت به دلیل وجود راویان مهمل و ضعیف در سلسله سند آن، ضعیف‌السند است.

این روایت صراحت دارد که غیبت بخشیده نمی‌شود مگر آنکه صاحب غیبت او را ببخشد. دو مطلب از این روایت استفاده می‌شود: ۱ـ غیبت، حق‌الناس است؛ ۲ـ باید استحلال شود.«وفی (العلل) عن أبیه، عن محمد بن یحیى، عن محمد بن أحمد، عن أبی عبدالله الرازی، عن الحسن بن علی بن النعمان، عن أسباط بن محمد یرفعه إلى النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قال: الغیبه أشد من الزنا، فقیل: یارسول الله ولم ذلک؟ قال: أما صاحب الزنا فیتوب فیتوب الله علیه، وأما صاحب الغیبه، فیتوب فلا یتوب الله علیه حتى یکون صاحبه الذی یحله».[۳]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

روایات دیگری هم به این مضمون داریم که «الغیبه اشد من الزنا» سائل می‌پرسد برای چه این‌گونه است؟ حضرت فرمود: کسی که زنا کرده توبه می‌کند و خدا از خطای او درمی‌گذرد اما صاحبت غیبت توبه می‌کند ولی خداوند از خطای او نمی‌گذرد مگر آنکه صاحب غیبت او را حلال کند.بنابراین در روایات، مسئله استحلال و حق‌الناس بودن آمده است.«وعن جابر وأبی سعید، قالا: قال رسول الله (صلّى الله علیه وآله): إیّاکم والغیبه، فإنّ الغیبه أشدّ من الزنا، إنّ الرجل یزنی [ویتوب] فیتوب الله [علیه]، وإنّ صاحب الغیبه لا یغفر له حتى یغفر له صاحبه».[۴]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

«وعن أنس قال: خطبنا رسول الله صلى الله علیه وآله … فقال:… إن أربى الربا عرض الرجل المسلم …».[۵]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

رسول خدا (ص) فرمود: بدترین ربا آبروی انسان مسلمان است.«وقال (صلّى الله علیه وآله): من اغتاب مسلماً أو مسلمه، لم یقبل الله تعالى صلاته ولا صیامه أربعین یوماً ولیله، إلّا أن یغفر له صاحبه».[۶]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

هر دفعه که انسان غیبت کند تا چهل روز نماز و روزه او مقبول نیست تا اینکه صاحب غیبت او را ببخشد.«نهج البلاغه: قال رسول الله (صلّى الله علیه وآله): لا یستقیم إیمان عبد حتّى یستقیم قلبه، ولا یستقیم قلبه حتّى یستقیم لسانه، فمن استطاع منکم أن یلقى الله سبحانه وهو نقیّ الید من دماء المسلمین وأموالهم، سلیم اللسان من اعراضهم، فلیفعل».[۷]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

مراقب زبانتان باشید؛ روز قیامت که می‌خواهید به ملاقات خداوند بروید اگر توانستید به ملاقات بروید درحالی‌که دستتان پاک باشد، هیچ خونی را نریخته و اموال مسلمین را دست نزده باشید، درحالی‌که زبانتان هم از آبروی مسلمین پاک باشد، پس بیایید برای ملاقات.از این روایت استفاده می‌شود که مسئله اعراض، مانند خون و مال است؛ همان‌گونه که جان، خون و مال مردم محترم است آبروی آنان نیز محترم و ارزشمند است.«وقال (صلّى الله علیه وآله): «من اغتاب مؤمناً، فکأنّما قتل نفساً متعمداً».[۸]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

کسی که غیبت می‌کند مانند کسی است که دیگری را عمداً می‌کشد.«قوله صلى الله علیه وآله: من کانت عنده فی قبله مظلمه فی عرض أو مال فلیتحللها منه من قبل أن یأتی یوم لیس هناک دینار ولا درهم، یؤخذ من حسناته فإن لم تکن له حسنات اخذ من سیئات صاحبه فزیدت على سیئاته».[۹]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

قبل از آنکه کارتان به قیامت کشیده شود در این دنیا از کسانی که غیبتشان کرده‌اید و آبرویشان را برده‌اید حلالیت بطلبید. در قیامت از حسنات شما برداشته و به او می‌دهند و اگر حسنه نداشته باشید از سیئات او برداشته و در ترازوی شما قرار می‌دهند.«جامع الأخبار: عن سعید بن جبیر، عن النبیّ (صلّى الله علیه وآله)، قال: «یؤتى بأحد یوم القیامه یوقف بین یدی الله، ویدفع إلیه کتابه فلا یرى حسناته، فیقول: إلهی لیس هذا کتابی فإنی لا أرى فیها طاعتی، فقال: إنّ ربّک لا یضل ولا ینسى، ذهب عملک باغتیاب الناس، ثم یؤتى بآخر ویدفع إلیه کتابه فیرى فیها طاعات کثیره، فیقول: إلهی ما هذا کتابی فإنّی ما عملت هذه الطاعات، فیقول: إنّ فلاناً اغتابک، فدفعت حسناته إلیک».[۱۰]

بررسی سند: روایت مرفوعه بوده لذا ضعیف‌السند است.

روز قیامت کسی را می‌آورند و نامه اعمالش را به او می‌دهند درحالی‌که می‌بیند هیچ عمل خوبی ندارد؛ می‌گوید: اشتباه شده این نامه اعمال من نیست! طاعات و عبادات من کو؟ جواب داده می‌شود: خداوند فراموش نکرده بلکه با غیبت کردن تمام اعمال نیکت برای غیبت شده رفت. شخص دیگری را می‌آورند و نامه اعمالش را به دستش می‌دهند. در نامه اعمالش عبادات بسیاری را می‌بیند و می‌گوید: اشتباه شده من عبادتی انجام نداده بودم نه نماز و نه روزه‌ای! پاسخ داده می‌شود: با غیبت دیگری از تو، حسنات او برای تو نوشته شد.با توجه به این روایت، حیف نیست که در صحبت‌ها مراعات و دقت نکنیم؛ درجایی که یقیناً غیبت است یا احتمال غیبت وجود دارد کاری نکنیم؟ باوجود این همه روایت جا دارد که مراعات کرده و زبانمان را حفظ کنیم.ازنظر آیت‌الله مکارم باوجود این همه روایت، راهی جز استحلال وجود ندارد، توبه به‌تنهایی کافی نیست اگر استحلال ممکن است باید انجام شود و اگر ممکن نبود باید توبه کرد و برای او استغفار نمود. کثرت روایات و عمل اصحاب باعث می‌شود که ضعف سندی روایات مشکلی ایجاد نکند و احتمال کذب از بین برود.[۱۱]

دلیل دوم: عقلغیبت ظلم است و با این عمل، آبروی انسانی از بین می‌رود. نیازی به روایات هم نیست؛ مثلاً مرد نزد همسرش آبرویی داشت تا جایی که همسرش پشت سر او نماز می‌خواند؛ حال کاری کرده که اگر همسرش بداند علاقه‌اش کم می‌شود. با غیبتی که صورت گرفته زندگی آن‌ها آشفته شده و اعتبار مرد از بین رفته است. این گناه بزرگی است.عقل هم می‌گوید که ارزش آبروی مؤمن از مال او بیشتر است زیرا مال ممکن است مقدار کمی باشد اما با ریختن آبرو، زندگی سخت می‌شود، نمی‌تواند در کنار همسرش زندگی کند یا در جامعه سر بلند کند.جنبه‌های مثبت استحلالاستحلال دو جنبه دارد:۱ـ حلالیت طلبیدن برای اینکه کار به آخرت نکشد؛۲ـ استحلال جنبه بازدارندگی دارد؛ وقتی انسان بداند که باید استحلال کند می‌گوید که دیگر غیبت نمی‌کنم. کسی که غیبت نکند استحلال هم لازم ندارد. غیبت نکردن راحت‌تر است تا بعد بخواهد برای استحلال دست‌وپای غیبت شونده را ببوسد. اگر گفته شود جریمه غیبت، استغفار است، انسان به‌راحتی گناه می‌کند و می‌گوید بعد از گناه، استغفار می‌کنم؛ اما اگر بداند که وظیفه‌اش استحلال است بازدارنده از گناه می‌شود.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *