خارج فقه ۱۱ (غیبت: استماع غیبت)
موضوع: استماع غیبت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت ما در بحث استماع غیبت است.
روایات حرمت استماع«محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن شعیب بن واقد، عن الحسین بن زید، عن الصادق، عن آبائه علیهمالسلام ـ فی حدیث المناهی ـ أن رسول الله صلىاللهعلیهوآله نهى عن الغیبه والاستماع إلیها، ونهى عن النمیمه والاستماع إلیها، وقال: لا یدخل الجنه قتات، ـ یعنی: نماما ـ، ونهى عن المحادثه التی تدعو إلى غیر الله، ونهى عن الغیبه، وقال: من اغتاب امرءاً مسلما بطل صومه، ونقض وضوءه، وجاء یوم القیامه یفوح من فیه رائحه أنتن من الجیفه یتأذى به أهل الموقف، وإن مات قبل أن یتوب مات مستحلا لما حرم الله عزّ وجّل، ألا ومن تطوّل على أخیه فی غیبه سمعها فیه فی مجلس فردها عنه رد الله عنه ألف باب من الشر فی الدنیا والآخره، فإن هو لم یردها وهو قادر على ردها کان علیه کوزر من اغتابه سبعین مره».[۱]
بررسی سند: محمد بن علی بن الحسین معروف به ابن بابویه قمی (امامی و ثقه) با سند خودش از شعیب بن واقد بصری (مهمل) از حسین بن زید ذو الدمعه (در مورد او اختلاف نظر است اما ظاهراً امامی و ثقه است)؛ بنابراین روایت به دلیل وجود شعیب بن واقد، ضعیف است.پیامبر (ص) نهی از غیبت و استماع غیبت نمودند. استماع ظهور در گوش دادن اختیاری است.در ادامه روایت میگوید: آگاه باشید کسی که منت بگذارد بر برادرش در غیبتی که او را میشنود در مجلسی پس غیبت را رد کند خداوند هزار در شر را در دنیا و آخرت از او دور میکند. [چقدر ثواب دارد که خداوند اگر غیبت کسی را شنید از او دفاع کند و آبروی او را حفظ کند.] اگر گوش کند و میتوانست دفاع کند اما دفاع نکرد مثل کسی میماند که هفتاد مرتبه غیبت کرده است.لفظ «استماع» که در صدر روایات بود ظهور در شنیدن اختیاری است اما در ذیل آیا «سمعها» شنیدن قهری است یا اختیاری؟ ظاهر کلام آن است که شنیدن قهری است؛ یعنی اتفاقاً در مجلس، کسی حاشیهای زد و علیه کسی صحبت کرد.آیتالله مکارم نیز «سمعها» را شنیدن قهری میدانند؛[۲] اما محقق خویی هر دو (الاستماع و سمعها) را گوش دادن اختیاری معنا میکند.[۳] بر این مبنا «سمعها» یعنی «استمع الغیبه» یعنی اول اختیاری گوش داد و سپس دفاع کرد؛ گوش دادن و رد کردن غیبت گناه نداشته بلکه ثواب بسیاری دارد. بر اساس نظر آیتالله مکارم، گوش دادن اختیاری گناه دارد اما اگر شنیدن قهری باشد و سپس دفاع شود، ثواب دارد. شنیدن قهری حرام نیست اما وظیفه شنونده است که لااقل دفاع کرده و رد کند.
اشکالات استدلال به روایتاشکال اول: محقق خویی میفرماید: روایت ضعیف السند است و جابری هم ندارد.[۴]
پاسخ: آیتالله سبحانی میفرماید: روایت جابر سند دارد زیرا قدمای اصحاب به این روایت عمل کرده و فتوا دادهاند.[۵]
البته این پاسخ بر مبنای محقق خویی صحیح نیست زیرا ایشان، عمل اصحاب را جابر سند نمیداند اما مشهور علما مانند مرحوم بروجردی، امام، گلپایگانی و دیگران، عمل اصحاب را جابر ضعف سند میدانند. به نظر ما هم عمل قدمای اصحاب، جابر ضعف سند است.
اشکال دوم: محقق خویی میفرماید: صدر روایت که میگوید: «الاستماع» ظاهر در حرمت مطلق شنیدن غیبت است اما ذیل روایت این است که اگر گوش داده و رد شود حرام نیست اگر رد نشود، حرام است. حمل «سمعها» بر شنیدن قهری، خلاف ظاهر است زیرا شنیدن قهری امری کمیاب است.[۶]
پاسخ: آیتالله مکارم میفرماید: «هذا و من العجیب ما أفاده بعض الأعلام من أنّ ظاهر هذه الأخبار جواز استماعها للردّ، حتّى أراد تقیید الروایات الدالّه على حرمه استماعها بهذا، مع أنّه لا ینبغی الشکّ فی أنّه فی الاستماع القهری. و أعجب منه قوله أنّ السماع القهری أمر نادر فلا تحمل علیه، لأنّه کثیرا ما یستمع الإنسان إلى کلام غیره من دون أن یعلم أنّه بصدد الغیبه، فلمّا تمّت الجمله یرى أنّه اغتابه، فقبل تمام الجمله غیر معلوم، و بعد تمامه مضى وقت الاستماع، و هذا کثیر جدّا، و لم یرخّص فی استماع الغیبه، و انتهاک عرض المؤمن للدفاع عنه بعده، فلو وجب الدفاع لا بدّ من عدم الاستماع لأنّ إعدام الموضوع أولى من ردّه بعد وجوده».[۷]
عجیب است بر اساس این نظر درصورتیکه رد شود گوش دادن به غیبت جایز است؛ حتی ایشان میخواهد تمام روایات را تقیید بزند و بگوید اگر میخواهی رد کنی استماع جایز است درصورتیکه جواز در شنیدن قهری است. عجیبتر اینکه ایشان سماع قهری را امری نادر میداند درحالیکه زیاد اتفاق میافتد که انسان کلامی را گوش میدهد بدون اینکه بداند گوینده میخواهد غیبت کند اما وقتیکه جملهاش تمام شد متوجه میشود که غیبت کرده است؛ تا جملهاش تمام نشده معلوم نیست که غیبت میکند. شارع مقدس اجازه نداده است که آبروی انسانی ریخته شود بعد از او دفاع شود. نباید اجازه داد اصلاً غیبت شود تا بعداً دفاع شود. ممکن است انسان نتواند درست جواب داده و دفاع کند.نظر آیتالله مکارم این است که استماع، مطلقا حرام است چه رد کند و چه رد نکند اصلاً نباید استماع کند؛ ولی اگر به گوشش خورد و به هر دلیلی نتوانست از مجلس برخیزد و برود نوبت به وظیفه دوم میرسد که باید رد کند. طبق این نظر درصورتیکه اختیاری گوش کند و سپس رد کند، یک ثواب داشته و یک گناه، استماع حرام داشته و ثواب مرتکب شده چون غیبت را رد کرده است. اگر شنیدن قهری باشد، عمل حرامی مرتکب نشده اما چون در عمل انجامشده قرار گرفته وظیفه دارد که رد کند.بر اساس نظر آیتالله مکارم، اگر میداند که در مجلسی قرار است غیبت شود، حق ندارد به آن مجلس برود هرچند که غیبت را رد کند اما بر اساس نظر محقق خویی، اجازه دارد به آن مجلس برود ولی باید رد کند.به نظر ما فرمایش آیتالله مکارم بهتر از فرمایش محقق خویی است. زمانی که غیبت میشود وظیفه اولیه انسان این است که نهی از منکر کند اما اگر ادامه داد آنگاه مسئله دفاع مطرح میشود.
اشکال بر آیتالله مکارم
«لأنّ إعدام الموضوع أولى من ردّه بعد وجوده».
گاهی غیبت در یک مجلس است و انسان نمیتواند جلو او را بگیرد تا غیبت نکند؛ مثلاً سخنرانی است که با تذکر بازهم به سخن خود ادامه میدهد؛ لذا در این صورت، مسئله رد مطرح است نه اعدام موضوع. اولی بودن اعدام موضوع، در صورتی است که اعدام ممکن باشد اما زمانی که اعدام ممکن نیست نوبت به رد میرسد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!