خارج اصول
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
۹۷/۰۷/۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: موضوع علم اصول
شروع مباحث ما از ابتدای علم اصول است. کتابهای اصولی سه بخش دارند: مقدمه، مقاصد و خاتمه.موضوع علمیکی از مباحث مقدماتی علم اصول آن است که موضوع علم اصول چیست؟برخی از اصولیان برای اینکه موضوع علم اصول واضح شود، ابتدا بحث کردهاند که موضوع هر علمی چیست؟ زمانی که کلی مشخص شود جزئی هم مشخص میشود.تعریف اولبرخی اصولیان در تعریف موضوع علم گفتهاند: «موضوع کل علم ما یبحث فیه عن عوارضه الذاتیه».[۱]
موضوع هر علمی عوارض ذاتی آن علم است؛ مثلاً در علم صرف از عوارض ذاتیه کلمه و کلام بحث میشود؛ بحث میشود که کلمه من حیث الصحه و الاعتدال چگونه است؟ صحیح است یا معتل، اگر معتل است چه قسم از آن؟
موضوع علم نحو هم کلمه و کلام است من حیث الاعراب و البناء؛ بحث میشود که اعراب کلمه باید چگونه باشد و نقش کلمه در جمله چیست؟ مثلاً در مثال «ضرب زید بکرا» گفته میشود که «ضرب» فعل است و «زید» فاعل و مرفوع است و «بکر» مفعول و منصوب است.
موضوع علم معانی و بیان هم کلمه و کلام است من حیث الفصاحه و البلاغه. شرایط فصاحت کلام بررسی میشود.
موضوع علم طب، بدن انسان است؛ بدن انسان ممکن است دچار عوارضی شده و مریض شود، در علم طب از اقسام بیماریها و داروها بحث میشود.
موضوع علم روانشناسی، روح و روان انسان است؛ بحث میشود که روح و روان انسان چه حالات و عوارضی دارد، چه اختلالاتی برای آن پیش میآید.
اشکالاتعلما به این تعریف، اشکالاتی وارد کردهاند که سبب پیدایش تعاریف متفاوت شده است.
اشکال اول: بحث از عوارض آیا از اجزاء است یا جزئیات؟ تفاوت این دو در این است که مثلاً سر، دست و پا، اجزاء انسان هستند و جزئیات انسان همان افراد انسان شامل زید، عمرو، بکر و … هستند؛ مثلاً موضوع علم صرف که کلمه است آیا از اجزاء آن بحث میشود یا جزئیات آن؟ جزئیات آن همان کلماتی چون «ضرَب» و مانند آن است و بحث از اینکه آیا حرف علّه دارد یا خیر، بحث از اجزاء است.
معلوم میشود که در این علوم، هم از اجزاء بحث میشود و هم از جزئیات. گاهی پیرامون خود کلمه صحبت میشود و گاهی از تکتک اجزای آن؛ مثلاً در علم جغرافیا هم از کلی زمین بحث میشود و هم از اجزاء آن که شامل قارههای متفاوت و کشورهای مختلف است بحث میشود.
زمانی که گفته شود موضوع علم، عوارض ذاتیه است دیگر نباید از اجزاء آن بحث شود؛ زمانی از عوارض ذاتیه بحث میشود که موضوع تشکیل شده و تشکیل موضوع، مترتب بر تحقق کامل اجزا است. بحث از اجزاء، بحث از عوارض نیست بلکه بحث از خود موضوع است و بر اساس تعریف شما ذات موضوع و اجزاء آن داخل در علم نیست درحالیکه در برخی از علوم، از اجزاء موضوع نیز بحث میشود. موضوع گاهی بسیط است و گاهی مرکب، اگر بسیط باشد از عوارض آن بحث میشود اما اگر مرکب باشد از اجزاء هم صحبت میشود؛ مثلاً در نماز، ارکان و مقومات آن جزء ذات نماز است. گاهی از عوارض نماز مانند اخفاتی بودن نماز مسافر و مانند آن بحث میشود؛ اما اگر از رکوع یا سجده بحث شود، بحث از خود نماز است نه عوارض.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!