خارج اصول


خارج اصول

, ,

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

۹۶/۱۲/۲۰

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتهاد مطلق/تقسیمات اجتهاد/مبحث اجتهاد و تقلید

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در اجتهاد مطلق انسدادی بود که گاهی قائل به حکومت است و گاهی قائل به کشف؛ یعنی راه علم و علمی بسته است و ما برای به دست آوردن واقع راهی جز ظن (ظن مطلق) نداریم و ظن به حکم عقل حجّت است. این حکومت است، یعنی حکومت عقل. یا اینکه ظن از طریق شارع مقدّس حجّت باشد که این کشف است. کشف مقداری مسیر را راحت‌تر می‌کند، چوع شارع ظن را حجّت قرار داده، «و کلّما حکم به الشّرع حکم به العقل» پس ظن برای ما منجّزیت و معذّریت می‌آورد؛ اما اگر ظن از باب حکم عقل حجّت باشد ممکن است بعضی از علماء قبول نکنند و بگویند که معلوم نیست که شرع همه احکام عقل را قبول کند و دلیلی هم نداریم که ظن بالاجبار و به‌خاطر اینکه علم نداریم، حجّت باشد. چنانچه آیاتی از قرآن دلالت بر این دارد که ظن اعتبار ندارد. پس مسأله کشف کار را آسان‌تر می‌کند ولی حکومت با مشکل مواجه است.

تذنیب: در اینجا سه سؤال مطرح است:

سؤال اول: آیا مجتهد مطلق انسدادی بنابر کشف و حکومت می‌تواند از خودش تقلید کند یا نه؟

مجتهد مطلق انسدادی بنابر حکومت می‌تواند از خودش تقلید کند. مرحوم آخوند نیز این مطلب را تأیید می‌کنند و می‌فرماید که جایز است از خودش تقلید کند. قبلاً هم بیان شد و گفتیم که جایز نیست بلکه واجب است از خودش تقلید کند. مجتهد مطلق انسدادی، خودش را جاهل بسیط می‌داند و مجتهد انفتاحی را جاهل مرکّب، یعنی مجتهد انسدادی می‌داند که نمی‌داند و مجتهد انفتاحی نمی‌داند که نمی‌داند، بلکه فکر می‌کند که عالم است.سؤال دوم: آیا دیگران می‌توانند از مجتهد مطلق انسدادی تقلید کنند؟ مرحوم آخوند می‌فرماید: دیگران به هیچ وجه نمی‌توانند از مجتهد مطلق انسدادی تقلید کنند.[۱]

چنانچه آیت الله حجّت کوه کمره‌ای می‌فرماید: فتوا دادن و رجوع دیگران به او صحیح نیست.[۲]

دلیل: چون رجوع جاهل به مجتهد مطلق انسدادی رجوع جاهل به عالم نیست بلکه رجوع به جاهل است و ادلّه جواز تقلید دلالت بر جواز رجوع جاهل به عالم می‌کند.[۳]

و آیت الله حجّت نیز می‌فرماید: چون مجتهد مطلق انسدادی عالم به حکم شرعی نیست.[۴]

به نظر ما: این حرف صحیح نیست و رجوع جاهل به عالم صدق می‌کند بلکه گاهی ممکن است انسدادی اعلم باشد، مجتهد انسدادی معذّر و منجّز دارد و راه‌ها را رفته و نظرش این است که در این مسیر ممکن است به واقع برسیم. لذا مجتهد مطلق انسدادی هم بنابر کشف و هم بنابر حکومت، می‌تواند از خودش تقلید کند بلکه واجب است و هم دیگران می‌توانند از او تقلید کنند.

مرحوم خویی نیز نظرشان همین است.[۵]

مقام دوّم: در اجتهاد متجزی. آیا اجتهاد قابل تجزّی هست یا نه؟

بعضی از علما گفته‌اند که مجتهد متجزّی وجود ندارد چون اجتهاد یک عرض است که قابل تجزیه نیست.[۶]

به نظر ما: این حرف درست نیست چون وجداناً می‌بینیم که شخصی درس می‌خواند و تلاش می‌کند و راه استنباط را پیدا می‌کند و هنوز در بسیاری از مسائل اجتهاد نکرده است و ممکن است برای به دست آوردن یک حکم روزها تحقیق کند تا به نتیجه برسد. چه بگوییم اجتهاد ملکه است و چه بگوییم که علم به احکام است، اجتهاد متجزّی وجود دارد. چنانچه طبیب هم همین‌طور است و بعضی امراض را مداوا می‌کند و بعضی امراض را نمی‌تواند درمان کند.

 


[۲] المحجّه: ج۲، ص۴۹۳.
[۴] المحجه، ج۲، ص۴۹۳.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *