خارج اصول
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
۹۶/۱۰/۲۴
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مرجّحات خارجی/مرجّحات باب تعارض/تعارض ادلّه
خلاصه جلسه گذشته:
بحث در رابطه با امکان ترجیح یکی از دو روایت متعارض به واسطه امارات ظنّی غیرمعتبر بود.
ترجیح به واسطه شهرت عملی قدماء
بحث از شهرت فتوائی گذشت. امروز به بررسی امکان ترجیح یکی از دو خبر متعارض به واسطه شهرت عملی قدماء میپردازیم. شهرت عملی به معنی استناد فقهاء به یک روایت در مقام افتاء است؛ و یا اشتهار نقل آن در میان اصحاب است؛ یعنی روات آن را در کتب خود نقل کرده باشند. شهرت عملی در مقام ترجیح، موضوع نظرات متعدّدی است.
قول اوّل: جواز ترجیح
دلیل این قول بنای عقلاء بر این ترجیح است. چرا که عقلاء وقتی یک موضوع را در میان متخصّصین در آن مشهور و مورد اعتناء و تسالم ایشان مییابند، اطمینان بدان یافته و بر اساس آن عمل میکنند. در مقام هم اینگونه است. وقتی قدمای از اصحاب که نزدیک به عصر معصوم بودند به یک روایت عمل کردند، اطمینان به مطابقت مفاد آن با حکم الله در نزد انسان حاصل میشود. این بنای عقلاء پشتوانه ترجیح به واسطه شهرت عملی میشود. چرا که اصل حجّیت خبر را با بنای عقلاء ثابت کردیم و جواز ترجیح و یا عدم آن را نیز به اتّکای همین بنای عقلاء تعیین میکنیم. در اینجا بنای عقلاء حاکم بر جواز ترجیح است.
قول دوّم: عدم جواز ترجیح
مرحوم آخوند در رابطه با شهرت عملی از آنجا که خود، حجّت نیست قائل به عدم جواز ترجیح شدهاند. به نظر ایشان صرف اینکه قدماء خبره و متخصّص در فنّ بودند، دلیل بر این نمیشود که ما به عمل آنها متعبّد باشیم. بلکه باید خود به دلیل نگاه کرده و آن را بررسی کنیم. در مقام نیز از آنجا که شهرت عملی حجّت نیست، نمیتواند در دو روایت معارض که هر دو حجّت هستند تصرّفی داشته باشد.[۱] این بیان ایشان به خاطر مبنای ایشان است، ایشان در تعارض به دنبال حجّت هستند نه به دنبال رسیدن به واقع.
قول سوّم: شهرت عملی ممیّز حجّت از غیر آن است؛ و فراتر از مرجّح است.
آیتالله سبحانی در رابطه با شهرت عملی آنجا که سبب وثوق به یکی از دو روایت معارض و تردید در دیگری میگردد، موجب حجّیت روایت موافق و سقوط روایت مقابل از حجّیت میشود. این دیگر ترجیح نیست. بلکه تمییز و جداسازی روایت حجّت از غیرحجّت است.
به نظر ما، اگر بخواهیم به نظر ایشان ملتزم باشیم، باید قائل به جبران ضعف سند یک روایت به صرف استناد قدماء به آن شویم. همچنین اگر بخواهیم به این سخن ملتزم باشیم باید نفس شهرت عملی را حجّت بشماریم. چرا که تنها در این صورت شهرت عملی سبب تعیین حجّت از میان دو روایت و اسقاط دیگری از حجّیت میشود؛ و حال آنکه به این لوازم نمیتوان ملتزم شد. به همین جهت ما معتقدیم که شهرت عملی میتواند دلیل بر ترجیح یکی از دو معارض باشد؛ ولی نمیتواند سبب تمییز حجّت از لاحجّت شود.
تفاوت میان اجماع و شهرت عملی
مرحوم نائینی فرق میان اجماع و شهرت را در این میشمارند که در اجماع ما وجود یک دلیل تامّ در رابطه با موضوع پی میبریم؛ که حجّت بوده و همگان در مقام افتاء به آن تکیه کردهاند؛ و ما نیز نمیتوانیم از این حجّت قطعی تخطّی کنیم. این به خلاف شهرت عملی است؛ شهرت عملی در نهایت برای ما از وجود یک دلیل معتبر در نزد مشهور پرده برمیدارد؛ که البته برای همگان حجّت نبوده و لازم نیست که ما هم از آنها تبعیت کنیم.[۲]
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!