خارج اصول ۳۷ (وضع: حقیقت شرعیه)
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت شرعیه
خلاصه درسصحبت در این بود که آیا وضع با استعمال محقق میشود؟ گاهی واضع با صراحت لفظی را برای معنا وضع میکند «وضعت هذا اللفظ لهذا المعنی» این وضع تنصیصی میشود و اشکالی در آن نیست، اما گاهی واضع لفظی را برای معنایی استعمال میکند و در حین استعمال، وضع هم انجام میدهد مثل«جئنی بماء» که در اینجا با لفظ «ماء »درخواست آب میکند و لفظ ماء را هم برای جسم سیّال وضع میکند. به نظر محقق نائینی (ره) در اینجا جمع بین لحاظ آلی و استقلالی پیش می آید؛ یعنی از آنجایی که لفظ ماء را استعمال میکند برای اینکه تشنه است، لحاظ آلی است مثل کسی که با عینک نگاه میکند که عینک وسیله برای نگاه کردن است و خود عینک لحاظ استقلالی ندارد و از آنجایی که لفظ ماء را برای جسم سیال وضع میکند لحاظ استقلالی میشود که جمع بین این دو لحاظ، محال است.
جواب آقا ضیاء عراقی از اشکال محقق نائینیمحقق عراقی میفرماید: «توهم أوله إلی اجتماع اللحاظین غلط؛ إذ النظر المرآتی متوجه إلی شخص اللفظ و المعنی حال الاستعمال و هما غیر ملحوظین استقلالاً حین الوضع. و ما هو ملحوظ کذالک، فهو طبیعه المعنی حین وضعه و أحدهما غیر الآخر فی مقام اللحاظ». [۱]
توضیح: در مثال «جئنی بماء» جمع بین دو لحاظ پیش نمیآید چون لحاظ آلی به شخص «ماء» است و لحاظ اسقلالی به طبیعت «ماء» مربوط میشود یعنی گاهی همه آبها مدّ نظر است که لحاظ استقلالی است و گاهی شخص این آب مدّ نظر واضع است که لحاظ آلی است؛ پس فرودگاه لحاظ آلی و استقلالی یکی نیست چون در لحاظ آلی شخص خاص این آب است ولی در لحاظ استقلالی طبیعت ماء مدّ نظر است بنابراین جمع دو لحاظ در یک مکان نیست.
اشکال بر دفع دومبعضی از اصولیین از اشکال آقا ضیاء عراقی بر محقق نائینی، جواب دادهاند که میفرماید: «لکن تحقق ثلاث لحاظات فی استعمال واحد غیر معقول، مع أنّ لازم کلامه (قدس سره) تعلق اللحاظ الآلی بشخص اللفظ و تعلق اللحاظ الاستقلالی بنوعه و تعلق اللحاظ الاستقلالی الآخر بالمعنی فی استعمال واحد، فکیف یمکن ذالک مع کون المستعمل واحداً و هو شخص اللفظ أو نوعه!».[۲]
در اینجا یک لحاظ آلی و دو لحاظ استقلالی مطرح میشود درحالیکه محقق نائینی، جمع دو لحاظ آلی و استقلالی را ممکن نمیدانستند. توضیح این است که در مثال «جئنی بماء» یک بار لفظ ماء را استعمال کرده است که این لحاظ آلی است و یک بار لفظ ماء را برای جسم سیال وضع میکند که مطلق آبها اراده میشود، این لحاظ استقلالی اول محسوب میشود اما یک لحاظ استقلالی دیگر وجود دارد که این شخص درخواست آب کرده است و توجه به معنا دارد، پس سه لحاظ در اینجا وجود دارد لذا اشکال محقق نائینی که جمع دو لحاظ را ممکن نمیدانستند به حال خود باقی است، حتی در اینجا سه لحاظ است که ممکن نیست تصویر آن در زمان واحد.
به نظر ما لحاظ، امر اعتباری و قلبی است؛ مثلاً تصور شکل افراد متعدد در ذهن، امکانپذیر است و همینطور ممکن است معانی متعدد در ذهن خطور کند مثلاً لفظ «ذهب» که دارای معانی متعدد از قبیل: طلا، نقره، جاریه است و تصویر اینها هم در زمان واحد و هم در سه لحظه ممکن است وهیچ اشکالی ندارد. همینطور در مثال «جئنی بماء» تصویر لحاظ آلی که لفظ ماء را فقط استعمال میکند و لحاظ استقلالی اول، که لفظ ماء را برای جسم سیال وضع کند و استقلالی دوم که درخواست آب میکند و توجه به معنا دارد، هم در یک لحظه و هم در سه لحظه ممکن است چون اینها امری اعتباری است و هیچ محالیتی پیش نمیآید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!