خارج اصول ۳۲ (وضع: حقیقت شرعیه)


خارج اصول ۳۲ (وضع: حقیقت شرعیه)

, ,

موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت شرعیه

خلاصه درس گذشتهبحث در حقیقت شرعیه بود که بیان شد علما وضع را به تعیینی و تعیّنی تقسیم کردند امّا تعریف وضع تعیّنی احتیاج به قید دارد و آن «بعد وضعه للمعنی الحقیقی» است که بدون این قید، وضع تعیّنی در وضع تعیینی داخل می‌شود؛ یعنی اگر کثرت استعمال بعد وضع برای معنی حقیقی باشد وضع تعیّنی است ولی اگر کثرت استعمال قبل از وضع معنای حقیقی بود و به‌واسطه واضع باشد وضع تعیینی است.

مرحوم آیت‌الله حجت می‌فرماید: «الوضع بمعناه المصدری – یعنی فعل الواضع – منحصر بالوضع التعیینی و ما یکون قابلاً لقبول هذا التقسیم هو الوضع عن الاسم المصدری».[۱]

معنای مصدری یعنی «وضعت هذا اللفظ لهذا المعنی»؛ واضع لفظی را برای معنایی وضع می‌کند که فقط شامل وضع تعیینی می‌شود ولی در وضع تعیّنی کثرت استعمال مردم است مثل: «صلوا» که شارع این لفظ را از معنای دعا به ارکان مخصوص نقل داده و به‌سبب کثرت استعمال مردم، وضع تعیّنی محقق می‌شود که اسم مصدری وضع است یعنی وضع تعیّنی نتیجه کار واضع نیست بلکه به‌سبب کثرت استعمال مردم است.

به نظر مرحوم حجت وضع به معنای مصدری که به وضع واضع است در یک قسم منحصر است ولی به معنای اسم مصدری یعنی ارتباط خاص بین لفظ و معنا به دو وضع تعیینی و تعیّنی تقسیم می‌شود که حاصل و نتیجه وضع واضع هم در آن محقق است. محقق بروجردی می‌فرماید: « یصح تقسیم الوضع الی التعیینی و التعیّنی». [۲]

محقق داماد می‌فرماید: «بهذا الاعتبار صحّ ایضا تقسیمه الی التعیینی و التعیّنی». [۳]

به نظر ما وضع تعیینی دو قسم است که گاهی لفظی را برای معنا تعیین و وضع می‌کند و گاهی به سبب کثرت استعمال واضع، وضع تعیینی محقق می‌شود که وضع به معنای مصدری است؛ یعنی وضع کردن واضع، گاهی به کثرت استعمال واضع است امّا اگر کثرت استعمال بعد از وضع معنای حقیقی و استعمال معنای جدیدی باشد وضع تعیّنی است. آیا مبانی در معنای وضع، مؤثر در وضع تعیینی و تعیّنی است؟

بعضی از اصولیین وضع را به معنای ارتباط بین لفظ و معنا و شهید صدر وضع را به قرن اکید، تعریف کردند و می‌فرماید: «حقیقه الوضع من أنه (القرن الاکید) بین تصور اللفظ وتصور المعنى». [۴]

محقق خوئی آن‌ را به معنای تعهد گرفته است یعنی واضع تعهد می‌کند که هر وقت لفظ استعمال شود این معنا اراده خواهد شد، اما چون در تعهد، قصد و اراده است پس وضع تعیّنی در آن نیست یعنی واضع معنای اولی «صلاه» که به معنای دعا است را تعهد کرده اما معنایی که شارع به ارکان مخصوصه نقل داده و سپس کثرت استعمال شده مورد تعهد واضع نیست و اگر وضع را به معنای ارتباط بین لفظ و معنا دانستیم دو قسم تعیینی و تعیّنی اشکالی ندارد.

 


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *