خارج اصول ۲۲ (وضع: تعارض بین مجاز و اضمار)
ضوع: مباحث الفاظ/وضع /تعارض احوال/تعارض بین مجاز و اضمار
صورت دهم: تعارض بین مجاز و اضماریعنی عبارتی در بیانات معصومین (ع) یا قرآن کریم وارد شده است که یا باید در آن چیزی را در تقدیر بگیریم یا آن را حمل بر معنای مجازی کنیم.
مثال اول: «الطواف بالبیت صلاه»[۱] .[۲] در مورد معنای این عبارت، دو احتمال وجود دارد:
۱. مجاز: قائل به حقیقت ادعائیه شویم و بگوییم: «طواف در تمام احکام مانند نماز است».
برخی از علما گفتهاند همانطور که وضو برای نماز واجب است، در طواف نیز باید با وضو باشید. در طواف اگر بین ۳ و ۴ شک کردید، همان احکام شک در رکعات نماز را دارد و… ؛ یعنی تمام احکام صلاه در طواف جاری میشود.۲. اضمار: احتمال دیگر این است که کلمه «مثل» را در تقدیر بگیریم. دراینصورت یک شباهت بین صلاه و طواف کفایت میکند و شباهت آنها در همه چیز ضرورت نخواهد داشت. در «زید أسد» نیز، زید فقط در شجاعت مانند شیر است و چنین نیست که در همه جهات مانند شیر باشد؛ مثلاً دُم داشته باشد.
اضمار مقدم است یا مجاز؟به نظر ما مجاز مقدم است؛ زیرا اضمار، خلاف اصل است ولی استعمال مجازی فراوان است. برخی قائل به توقف شدهاند و عدهای از علما نیز اضمار را مقدم میدانند.
مثال دوم: شخصی متهم به چیزی شده و میگوید: ﴿وَاسْأَلِ الْقَرْیهَ …﴾[۳] . دو معنا محتمل است:
۱. اضمار: «اهل» را در تقدیر بگیریم؛ یعنی: «از اهل قریه سؤال کن».
۲. مجاز: از خود قریه سؤال کن. در و دیوار قریه، مرد و زن، کوچک و بزرگ و…، همه به نفع من شهادت میدهند. مبالغه شدیدی در این عبارت است.
اقوال در این مسئلهقول اول: اضمار و مجاز مساویند و دلیلی بر ترجیح یکی از این دو بر دیگری نداریم.[۴]
به نظر ما این درست نیست؛ زیرا مجاز شایع است ولی اضمار کم است. در اضمار باید کلمهای را در تقدیر بگیریم، ولی در مجاز چیزی در تقدیر نمیگیریم.
قول دوم: اضمار مقدم است؛ زیرا درست است که اضمار نیاز به قرینه دارد؛ ولی مجاز علاوه بر قرینه، به وضع لاحق نیز محتاج است. [۵] [۶]
به نظر ما این حرف درست نیست؛ زیرا اضمار نیز نیاز به قرینه دارد و مجاز محتاج وضع لاحق نیست. شیوع و غلبه نیز از آن مجاز است نه اضمار.
قول سوم: تقدم مجاز
به نظر ما این درست است؛ زیرا:
۱. اضمار موجب تقدیر است و اصل، عدم تقدیر است. عدم تقدیر اولی از تقدیر است. احتمال تقدیر نیز کفایت نمیکند و باید دلیلی برای تقدیر وجود داشته باشد.
۲. مجاز زیاد است ولی اضمار کم است.
۳. تأکید مجاز، بیشتر از اضمار است. برای تأکید امر واضح مبرهن، به دو گونه میتوان سخن گفت: «واسأل أهل القریه» و «واسأل القریه». در اولی، مسئله مشکوک است ولی دومی تأکیدش بیشتر است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!