خارج اصول ۱۴ (مباحث الفاظ، وضع: تعارض حقیقت و مجاز)
موضوع: تعارض احوال لفظ/تعارض حقیقت و مجاز
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول در تعارض احوال بود. بحث دیروز درباره این بود که اگر دوران امر بین معنای حقیقی و معنای مجازی، اضمار، اشتراک، تخصیص یا نقل بود، حمل بر معنای حقیقی میکنیم. شک میکردیم که معنای حقیقی مراد است یا مجازی، میگفتیم حقیقی؛ شک میکردیم که معنای حقیقی مراد است یا نقل، میگفتیم نقل و امثال این صحبتها که در بحث گذشته مطرح شد. در بحث تخصیص، اشتراک و نقل، تفحص و تحقیق نیاز است. در دوران امر بین معنای حقیقی و این احوالات، معنای حقیقی مقدم است.
دوران امر بین غیرمعنای حقیقیبحث امروز درباره این است که یقیناً معنای حقیقی مراد نیست.صورت اول: دوران امر بین مجاز و اشتراکآیات و روایات را که بررسی میکنید به لفظی میرسید که احتمال میدهید مشترک بوده و دو معنا داشته باشد، همچنین احتمال میدهید که مجاز باشد (یک معنا حقیقت و معنای دیگر مجاز باشد)، آیا مجاز بهتر است یا اشتراک؟ کدام را باید مقدم داشت؟گفتهاند: در صورت تعارض بین مجاز و اشتراک، مجاز را أخذ کرده و اشتراک را رها میکنیم؛[۱] چون معنای اشتراک این است که واضع لفظ را برای دو معنا وضع کرده اما معنای مجاز این است که واضع، لفظ را برای یک معنا وضع کرده و استعمال در غیر آن معنا مجازی است و نیاز به قرینه دارد. «اذا دار الامر بین الشتراک و المجاز، المجاز اولی من الاشتراک» زیرا وضع جدید نیاز به دلیل دارد. اشتراک یعنی واضع دو بار وضع کرده و این وضع جدید دلیل میخواهد. آیا دلیلی بر اشتراک دارید؟ فرض این است که چنین دلیلی نیست و با احتمال نمیتوان اشتراک درست کرد. مجاز میگوید: واضع، لفظ را برای یک معنا وضع کرده و اگر در معنای دیگری استعمال شود، مجازی است.
یک لفظ ممکن است مجازهای متعدد داشته باشد؛ معنای لفظ «اسد»، «حیوان مفترس» است و در معنای رجل شجاع، بچه شجاع، گربه شجاع و … استعمال میشود. مجاز متعدد است اما معنای حقیقی و آن معنایی که واضع لفظ را در آن وضع کرده نیاز به دلیل دارد. وقتی دلیلی بر اشتراک ندارید ناچارید که مجاز را أخذ کنید.صورت دوم: دوران امر بین نقل و اشتراکآیا این لفظ، مشترک است یا لفظ منقول؟تفاوت بین منقول و مشترکاگر لفظی معنای اوّلی دارد، سپس معنای اوّل فراموش و مهجور میشود و معنای دومی پیدا کرده و معنای دوم مشهور میشود، به چنین لفظی «منقول» گفته میشود؛ مثلاً لفظ «صلاه» به معنای دعا بوده و اکنون به معنای «ارکان مخصوص» است.مشترک: یعنی لفظ، دو معنا دارد، در هر دو معنا استعمال میشود و معنای اوّل متروک و مهجور نیست.
آیا منقول هزینه بیشتری دارد یا مشترک؟ منقول هزینه بیشتری دارد؛ پس در دوران امر بین منقول و مشترک باید مشترک را بگیریم؛ زیرا داشتن دو معنا اثبات شده (چه منقول باشد و چه مشترک، دو معنا دارد) اما در منقول میگویید معنای اول، مهجور شده و در مشترک میگویید که معنای اول مهجور نشده است. وقتی دو وضع ثابت شد اگر مهجوریت معنای اول ثابت شود منقول است اما اگر دلیلی بر آن نباشد، اشتراک میشود.مثالی اشتباهبرخی از علما برای این صورت مثالی زدهاند که به نظر ما اشتباه است. ما مثال «صلاه» را بیان کردیم اما برخی مثال به «الطواف بالبیت صلاه» را بیان کردهاند.[۲] این مثال درست نیست زیرا استعمال صلاه در طواف از باب نقل نیست؛ یقیناً منقول نیست. ممکن است گفته شود استعمال «الطواف بالبیت صلاه» جایز است، نهایت امر آن است که لفظ صلاه هم در ارکان مخصوص استعمال شده و هم در طواف؛ پس لفظ مشترک میشود اما لفظ منقول نیست. اینگونه نیست که لفظ صلاه از معنای مخصوص مهجور شده، در معنای طواف مشهور باشد و در معنای اول استعمال نشود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!