حدیث ۱۱ (چهل حدیث: رابطه کبر و کفر)
موضوع: احادیث کتاب چهل حدیث مرحوم امام (ره)/کبر/ رابطه کبر و کفر
روایتی را در جلسه گذشته مطرح نمودیم:
«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ حُکَیْمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ أَدْنَى الْإِلْحَادِ فَقَالَ: إِنَّ الْکِبْرَ أَدْنَاهُ».[۱]
سائل میپرسد: نزدیکترین چیز به کفر و الحاد چیست؟ آقا امام صادق (ع) میفرماید: کبر انسان را به کفر نزدیک میکند.
آیا نزدیک کردن به کفر یعنی خود کبر هم کفر است؟ کبر نزدیکترین چیز به کفر است یعنی یک پله مانده به کفر.
معنای کبر این است که انسان هم عجب (خود بزرگبینی) دارد و هم میگوید: «بزرگ که هستم هیچ، از همه شما هم بالاتر هستم». کسی که میگوید من بزرگ هستم و ممکن است شما هم بزرگ باشید، این روحیه، عجب است اما کسی که میگوید: «من بزرگ هستم و از همه شما هم بالاتر هستم» این روحیه کبر است. عجب قبل از کبر است؛ فضاحت کبر یکدرجه از عجب بالاتر است.
مراحل کبرکبر دو مرحله دارد:
۱ـ مرحله نفسانی و باطنی؛
۲ـ مرحله اظهار و ظاهری.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهَ عَبْدٌ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ کِبْر …»[۲] کسی که ذرهای کبر در وجودش باشد وارد بهشت نمیشود. این جنبه باطنی و نفسانی کبر است یعنی اگر در نفس انسان این حالت وجود داشته باشد وارد بهشت نمیشود و در روز قیامت مشکلاتی خواهد داشت. تکبر، اظهار کبر است. وقتی انسان کبر خود را در جامعه اظهار میکند مثلاً به کسی سلام نمیکند، توقع دارد که همه در مقابلش تعظیم و احترام کنند. آنچه که از روایات استفاده میشود آن است که خود کبر گناه بزرگی است. اگر انسان این روحیه را دارد که خود را بالاتر از دیگران میداند و فکر میکند که بیشتر از دیگران میفهمد و ایمان او بهتر از دیگران است، گناه است.
کسی ممکن است این روحیه را داشته باشد و بگوید: من پستترین انسانم، من خبیثترین هستم، من حقیرترین آدمم و من بدبخت ترین آدم نزد خداوند هستم اما خداوند به من لطف کرده است. اما کسی ممکن است این روحیه را داشته باشد که بگوید: من بالاترین هستم. روحیه دوم، کبر است. اگر کبر به مقام فعلیت برسد و تبدیل به تکبر شود وای به حال آن انسان این کبر انسان را به کفر نزدیک میکند.
کبر مقدمه کفر و شرکچگونه کبر انسان را به شرک و الحاد میرساند؟
بزرگی و بزرگواری مخصوص خداوند است؛ از صفات مخصوص خداوند این است که او بزرگ و بزرگوار است. اگر این روحیه را داشته باشید که فکر میکنید شما بزرگ هستید یعنی میگویید: خدا بزرگ، من هم بزرگ. درحالیکه انسان ذلیل، فقیر، مضطر و عاجز است. توجه داشته باشد که چقدر مشکلات در زندگی او وجود دارد که نمیتواند در مقابل آن استقامت کند، حیوان کوچک، زلزلهای کوچک، سیل، سرطان او را نابود میکند، انسان چقدر مضطر میشود. بزرگترین مقامها با سرطانی نابود میشوند، گاهی در یک لحظه نابود میشوند. چگونه خودت را بزرگ میبینی؟ بزرگی مخصوص خداوند است. اگر به این توجه نکنیم خود را شریک خداوند قرار دادهایم و میگوییم: خدا بزرگ است من هم بزرگ هستم. این نقصی است که اگر خدایی نکرده مبتلا شویم، ما را هلاک میکند.
انسان متکبر، جاهل است؛ حاضر نیست که نزد کسی درس بخواند و میگوید: «آیا من نزد فلانی بروم و درس بخوانم؟ من خودم برایم خودم کفایت میکنم». کسانی هستند که نیازمند درس خواندن هستند اما بهخاطر تکبرشان نمیآیند و جاهل میمانند. مشکلات بسیاری که برای انسانها به وجود میآید بهخاطر جهل است. تکبر هم ناشی از جهل است. کسانی که خیلی جاهل هستند ممکن است خیلی متکبّر باشند؛ هرچند ممکن است برخی عالمان نیز متکبر باشند اما ریشه تکبر از جهل است. وقتی خدا را نمیشناسیم و معرفه الله نداریم، خود را بزرگ میدانیم، فکر میکنم چون ثروت دارم، قدرت دارم و دستور میدهم، همهکاره هستم. این تخیلات و تفکرات باعث میشود که انسان از علم، عالم و یادگرفتن دوری کند و جهالت روزبهروز بیشتر شود.
خداوند در این روز عزیز که میلاد حضرت زینب (س) است به همه ما نورانیت، معنویت و فضائل اخلاقی عنایت بفرماید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!