اخلاق ۱۸ ( صبر )
موضوع: صبر
تفسیر صبر
جبرئیل بر پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) نازل شد تا مکارم اخلاق را برای ایشان بیان کند، پیامبر(صلیالله علیه و آله) درباره صبر از جبرائیل پرسید و جبرائیل پاسخ داد: «قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ فَمَا تَفْسِیرُ الصَّبْرِ قَالَ یَصْبِرُ فِی الضَّرَّاءِ کَمَا یَصْبِرُ فِی السَّرَّاءِ وَ فِی الْفَاقَهِ کَمَا یَصْبِرُ فِی الْغِنَاءِ وَ فِی الْبَلَاءِ کَمَا یَصْبِرُ فِی الْعَافِیَهِ فَلَا یَشْکُو حَالَهُ عِنْدَ الْمَخْلُوقِ بِمَا یُصِیبُهُ مِنَ الْبَلَاء».[۱]
در دشواریها باید آسوده باشی. هر انسانی در زندگی دشواریهایی دارد، باید در مقابل آنها صبر نمود و خداوند را شکر کرد. نباید از خداوند گلایه کرد. در وسعت مالی هم صبر دارد و خدا را شکر میکند و برایش فرقی نمیکند. همانگونه که در غنا و بینیازی توجه به خدا داریم او را شکر میکنیم باید در سختی و تنگدستی هم شاکر پروردگار باشیم.
شکوه از خداوند
نباید شکوه از خداوند را برای مردم بیان کرد. این کوتهفکری است که نزد مردم نشسته و بگوید که خداوند چه بلایی بر سرش آورد و چه مشکلاتی برایش به وجود آمد. باید همیشه در مقابل خداوند صبور بود و هرچه میخواهیم از خداوند بخواهیم نه اینکه زبان به شکوه گشوده که چرا فلان اتفاق یا مشکل برای من به وجود آمد.
صبر مراجع
یکی از علمایی که مرجعیت تامه داشت و همه شیعیان مقلد او بودند، مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی بود که مناقب و فضایل والایی داشت. روزی که ایشان مشغول نماز جماعت بود و پسرش نیز پشت سرش اقتدا کرده بود، ناگهان فردی آمد و با خنجری پسر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی را به قتل رساند. ایشان، نماز را ادامه داد و تمام کرد. پسر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، امور مربوط به پدر را اداره میکرد ازجمله اینکه نامههای مراجعین را به این مرجع تقلید میرساند و پاسخ آنها را باز میگرداند. قاتل کسی بود که در دادن نامه، با پسر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، دچار اختلاف شده بود.
قاتل به جرم قتل پسر مرجع کل شیعیان جهان در صحن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دستگیر شد. مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، فوراً قاتل را بخشید. از ایشان پرسیدندکه چرا قاتل را بخشیدی؟ ایشان گفت: هر دو اینها پسر من بودند، اگر پسر کسی پسر دیگرش را کشت، چهکار میکنید؟ آیا پسر قاتل را میکشید یا عفو میکنید. ایشان حتی به قتل هم پولی داد تا زندگیاش راحت بگذرد و به او توصیه کرد که در این اطراف نباش زیرا ممکن است که مردم تو را بکشند.
این رفتار مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی به ما میاموزد که ما مسلمانان باید با یکدیگر چنین رفتاری داشته باشیم و همه با هم برادریم. باید این روحیه در مسئولین ما و شخصیتهای مملکتی ما وجود داشته باشد.
حفظ احترام مرجعیت و فضلا
نکتهای که این روزها همه باید توجه داشته باشیم، احترام به مرجعیت است. باید توجه نمود که مراجع بزرگوار ما چه سختیها و مشکلاتی را تحمل کردند تا به این مقامات علمی و معنوی رسیدند و مقبول مردم شدند. مرجعیت چیزی نیست تا با تبلیغات درست شود بلکه طلبه باید بهخوبی درس بخواند، در طول تاریخ زندگیاش عمل مخالف با عدالت نداشته باشد تا بتواند بین هزاران طلبه، یکی بهعنوان مرجع، شناخته شود. همچنین فضلا و مدرسین بنام کنونی حوزه، از مراجع تقلید آینده هستند؛ لذا باید احترام آنان نیز حفظ شود. متأسفانه گاهی در روزنامهها چیزهایی مینویسند که بیاحترامی به مراجع است. فکر نمیکند که اگر بیاحترامی به مرجعیت شود، به ضرر اسلام و نظام اسلامی است. این نظام اسلامی را همین مراجع، حفظ میکنند و مؤید آن هستند.
مراقبت از گفتار
﴿بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ﴾[۲] باید هر عملی که انجام میدهیم، نیت خالص داشته باشیم.
منبریها باید به چند نکته توجه داشته باشند: اول اینکه آیا این مطلبی که میگویید به نفع اسلام تمام میشود یا به ضرر اسلام؟ آیا این صحبت شما به ضرر نظام اسلامی است که اسلام را تقویت میکند؟ آیا مورد رضای آقا امام زمان هست؟ ممکن است دردودلی کنید که حق هم باشد اما نتیجه آن چیست؟ آیا تقویت نظام است یا تضعیف آن؟ اینکه گفته شود نظام در بنبست قرار گرفته، تضعیف نظام است. تضعیف نظام حرام است؛ این نظام، اسلام را حفظ میکند. اگر کسی دلسوز است باید برای حل مشکلات، پیشنهاد اصلاحی و عملی بدهد اما بیان آنچه مردم را ناامید میکند از نظامی که به آن دلبستهاند، تضعیف نظام است هرچند کلام حقی باشد. هر حقی را نباید در هرجا گفت بلکه باید موقعیت، مکان و زمان را توجه نمود.
انشاءالله بهسلامتی بروید و تبلیغ کنید. تبلیغی عملی و قولی که تقویت نظام و اسلام در آن باشد اما گفتن مطالبی که مردم را مأیوس و ناامید میکند و تضعیف نظام است، یقیناً حرام است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!