شششش

:sparkle:برخی خدمات مرکز در طول رزمایش به صورت حضوری می باشد.خدماتی که مربوط به برخی خدمات بیمه و بخش های دیگر می باشد.که با کلیک بر روی متن زیر می توانید مشاهده نمایید.

:arrow_backward:مشاهده خدمات حضوری

#نکته:نسبت به موارد احتمالی پیش بینی نشده، در سامانه خدمات اینترنتی》بخش ارتباط با طلبه تدبیر لازم در نظر گرفته شده است و کارشناسان مرکز خدمات نیز تلفنی راهنمای افراد خواهند بود.

 



آیت الله فقیهی :جبهه فرهنگی انقلاب، حضور فعال تری در فضای مجازی داشته باشد.

#آیت_الله_فقیهی: جبهه فرهنگی انقلاب، حضور فعال تری در فضای مجازی داشته باشد.

✳️ به گزارش #خبرگزاری_حوزه آیت الله #محسن_فقیهی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در #پیامی از اجرای طرح رمضانیه مجازی مجمع روحانیون لارستان تقدیر کرد. متن آن به این شرح است:

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَانِ

رمضان ماه نزول قرآن و گشایش درهای رحمت الهی بر بندگان است. ماه مبارک رمضان ماه فرصت هاست. فرصت نیایش و مناجات در دل سحر با حضرت حق تعالی، فرصت تطهیر قلوب، فرصت مانوس شدن با کلام نورانی وحی و معارف اهل بیت علیهم السلام، فرصت همدلی با دیگران و احسان به فقرا.

ماه مبارک رمضان امسال به علت شیوع ویروس منحوس کرونا متفاوت از سالهای قبل برگزار می شود. وضعیت و شرایط خاصی که در پی شیوع ویروس کرونا در کشور ایجاد شد با همدلی مردم و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل به یک فرصت بزرگ شد.

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و شبکه های ارتباطی و محدودیت هایی که شیوع ویروس کرونا ایجاد کرده، استقبال عموم مردم از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی افزایش زیادی پیدا کرده است. از ظرفیت فضای مجازی باید بهره گیری بهینه شود و فعالین فرهنگی و دینی در این بستر حضور فعال و کارآمدی داشته باشند.

روحانیون و مبلغان عزیز هر ساله ماه مبارک رمضان با حضوردر مساجد و مراکز فرهنگی سراسر کشور به تبلیغ و نشر معارف نورانی قرآن و اهل بیت علیهم السلام اهتمام داشتند. اما امسال به توجه به شرایط خاص ایجاد شده امکان حضور در آن اماکن میسر نبوده و مبلغان دینی رسالت مقدس خود را در فضای مجازی دنبال می‌کنند.

خوشبختانه مجمع روحانیون و فضلای لارستان در ایام ماه مبارک رمضان در طرح رمضانیه مجازی با استفاده از بستر فضای مجازی در تبلیغ معارف اسلامی، ارتباط مردمی وپاسخ گویی به سوالات دینی مردم آن منطقه فعالیت دارند. برای اهالی مؤمن و غیور لارستان، این خطه عالم پرور فرصت مناسبی فراهم شده تا در این ماه مبارک با معارف اسلامی انس بیشتری داشته باشند. امیدوارم مردم آن منطقه از این فرصت ارزشمند بهره مند شوند.

اینجانب از همه روحانیون و مبلغان به ویژه فضلای لارستانی که خالصانه در راستای ترویج فرهنگ اسلامی تلاش می کنند کمال تشکر و قدردانی را دارم. ان شاء الله جبهه فرهنگی انقلاب با حضور فعال در فضای مجازی و تولید محتوای مناسب و خلاقانه در این بستر، تبلیغات دشمن علیه معارف اسلامی را خنثی کرده و فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی را در جامعه نهادینه سازی کنند. در این ماه رحمت از خداوند متعال عافیت عموم مردم، رفع مشکلات جامعه و از بین رفتن هر چه زوتر این بیماری را مسألت دارم.
محسن فقیهی



آیت الله فقیهی: گسترش مکارم اخلاق موجب کاهش آسیب های اجتماعی می شود

آیت الله فقیهی: گسترش مکارم اخلاق موجب کاهش آسیب های اجتماعی می شود
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با تشریح مهمه ترین شاخصه های جامعه اخلاق مدار، چنین جامعه ای را بدور از تهمت، دروغ، غیبت و خیانت توصیف کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محسن فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ویژه برنامه منبرهای مجازی خبرگزاری رسا، به تبیین ویژگی ها، بایدها و نبایدهای جامعه اخلاق مدار پرداخت.

از نگاه استاد فقیهی مهم ترین بایسته جامعه اخلاق مدار تطابق گفتار و کردار افراد بویژه مسؤولان و کارگزاران است؛ او اعتقاد دارد که مسؤولان به دلیل این که زیر ذره بین نگاه ها و افکار عمومی هستند باید بیش از دیگر اقشار جامعه مراقب رفتارشان باشند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید دارد که گسترش مکارم اخلاق موجب کاهش بزهکاری های اجتماعی و مفاسد اخلاقی می شود؛ او معتقد است اگر در جوامع بشری دزدی، تهمت و جنایت و خیانت زیاد شده، همه معلول عدم توجه به مکارم و ارزش های اخلاقی است.

آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم سخنان آیت الله فقیهی در ویژه برنامه منبرهای مجازی سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا است.

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مسائلی که در اسلام مورد توجه و تاکید زیاد قرار گرفته، مساله اخلاق و رفتار و اعمالی است که انسان ها انجام می دهند؛ قرآن کریم می فرماید «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» خداوند می فرماید تمام پیامبران آمدند برای اقامه قسط که مردم اقامه قسط و عدل کنند، در این تعبیر قرآنی ما باید به گونه ای مردم را تربیت کنیم و آگاهی بدهیم که خودشان به طور طبیعی اقامه قسط کنند، عدالت داشته باشند، دروغ نگویند، جنایت و خیانت نکنند و عدالت را برقرار کنند، نه با اجبار و جبر.

از نظر ادبی فاعل «لِیَقُومَ النَّاسُ» در آیه شریفه مذکور “ناس” است؛ یعنی خود مردم باید اقامه قسط کنند، لذا می بینیم در جوامعی که می خواهند مردم را به کاری مجبور کنند، عده ای تخلف می کنند، راه های دور زدن را پیدا می کنند؛ بنابراین ما باید سعی کنیم مکارم اخلاق فلسفه بعثت حضرت رسول الله(ص) است را به مردم آموزش دهیم، توصیه کنیم که مردم این اخلاق را در جامعه گسترش دهند و این به نفع همه است.

اگر خیانت ها، جنایت ها، اختلاس ها و دزدی ها را در جوامع بشری می شنویم همه معلول این است که مکارم اخلاق را یاد نگرفته و عمل نکرده ایم، نکته مهمی که در این رابطه وجود دارد این است که ما هم باید با زبان مردم را آگاهی دهیم و تشویق به مکارم اخلاق کنیم و هم در عمل این را نشان دهیم.

حسادت ها کنار رود، تهمت ها نباشد، غیبت ها کنار رود، خیانت ها، اختلاس ها نباشد، همه تخلفات کنار رود، این باید با زبان برای مردم گفته شود، نکته مهم تر این که مسؤولین ما، شخصیت های شناخته شده و مورد توجه مردم بایستی اعمال شان به گونه ای باشد که مردم مکارم اخلاق را فرا بگیرند؛ ما اگر صبحتی بکنیم اما عمل ما با آن صحبت در تضاد باشد، تاثیرگذار نخواهد بود؛ شاید مقداری از تخلفاتی که در جامعه می بینیم معلول همین عدم تطبیق رفتار و گفتار ما است.

هر فردی که نصیحتی می کند باید ابتدا خودش به آن عمل کند، تمام مسؤولان و شخصیت های بزرگواری که در جامعه هستند توجه داشته باشند که اعمال شان مورد نظر و توجه مردم است؛ مردم با ذره بین ماشینی که شما سوار می شوید، منزلی که وارد می شوید، حتی غذایی که مصرف کنید را مورد توجه و رصد قرار می دهند، لذا اعمال مسؤولان ما در گسترش اخلاق و مکارم اخلاق تاثیر بسزایی دارد.

سعی کنیم مسؤولانی را انتخاب کنیم که عمل و گفتارشان یکسان باشد، این طور نباشد که سخنران خوبی باشند اما در عمل به سخنان خودشان هم کاری انجام نمی دهند، اگر تطابق گفتار و عمل را در جامعه شاهد باشیم مسلما موفق خواهیم شد.

بویژه روحانیت معظم که الگوی جامعه است باید این مساله را بیش از دیگر اقشار مورد توجه قرار دهد و تمام تلاش خود را بکار گیرد تا گفتار و کردارشان یکی باشد.

اگر مکارم اخلاق در جامعه گسترش یابد، مسلما آسیب های اجتماعی و مفاسد اخلاقی کاهش خواهد یافت، همان طور که در ماه مبارک رمضان به واسطه گسترش و غلبه فضای معنوی و روحانی آمار جرایم در جامعه کاهش می یابد؛ ماه رمضان ماه خداست، ما در ضیافت خدای متعال هستیم و باید سعی کنیم مکارم اخلاق را بیاموزیم و به درستی عمل کنیم و ان شاءالله یک جامعه اسلامی که دستورات خدا، پیامبر و ائمه و رهبرش را به درستی انجام می دهند به خوبی تحقق یابد. ان شاءالله در این ماه مردم از کسالت کرونا نجات پیدا کنند و همه ما مکارم اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهیم و بدانیم بهترین عمل در ماه مبارک رمضان ایثار، فداکاری، انفاق و کمک به مستمندان و فقرا است.



آیت‌الله فقیهی: دروغ‌گویان و اهل تهمت لیاقت نمایندگی را ندارند

, ,

استاد حوزه علمیه گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند به کسی رأی دهید که مؤمن و متدین باشد؛ به احکام شرعی متعبد باشد؛ اهل غیبت و تهمت، دروغ‌گویی و وعده‌های فریب‌دهنده نباشد. کسی که به جای پرداختن به طرح‌های خود به بدی دیگران می‌پردازد، نشانه ایمان و دین ضعیف فرد است.

افراد دروغگو و اهل غیبت و تهمت، لیاقت نمایندگی ملت ایران را ندارندبه گزارش ایکنا، آیت‌الله محسن فقیهی، امروز، ۳۰ بهمن در جمع طلاب در درس خود گفت: آنچه رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات، فرمودند باید مورد توجه ملت باشد؛ یکی از نکاتی که باید مورد اهتمام باشد این است که انتخابات، فرصتی برای ما هست تا بتوانیم تهدیدات دشمن را خنثی کنیم.

وی افزود: مردم با قدوم الهی که برمی‌دارند و رأی می‌دهند، دشمنان را مأیوس می‌کنند؛ راهپیمایی‌ها، خیلی ارزشمند است ولی انتخابات، پشتوانه قوی‌تر برای نظام است زیرا همه دنیا می‌دانند در ایران احزاب و رقابت وجود دارد و وقتی دولت آراء را اعلام کند دنیا می‌پذیرند زیرا ماحصل رقابتی جدی است.

این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: وقتی دشمنان ببینند مردم از نظام خود حمایت می‌کنند از نابود کردن کشور مأیوس و ناامید می‌شوند، لذا انتخابات همان طور که رهبری فرمودند تضمین‌کننده امنیت کشور و سبب یاس دشمن است.

وی تاکید کرد: اصولا اقتدار یک ملت به انتخابات است و وقتی انتخابات، قوی باشد و ۵۰ درصد به بالا مشارکت کنند، نشانه اقتدار نظام است.

فقیهی با بیان اینکه حضور در انتخابات وظیفه شرعی، ملی و قانونی است تصریح کرد: همه مردم ایران به عنوان شهروند و کسانی که امنیت می‌خواهند و به کشور علاقه دارند باید در انتخابات حضور یابند.

وی افزود: برخی با حاشیه‌سازی و بیان مطالبی سبب دلسردی مردم برای حضور در انتخابات شده‌اند ولی مردم باید منفعت خود را در نظر بگیرند؛ منفعت مردم در گرو امنیت و اقتدار نظام، اقتدار نیروهای مسلح و رهبری است.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در رای دادن باید نکاتی را رعایت کنیم اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند به کسی رای دهید که مومن و متدین باشد؛ به احکام شرعی متعبد باشد؛ اهل غیبت و تهمت، دروغگویی و وعده‌های فریب‌دهنده نباشد. کسی که به جای پرداختن به طرح‌های خود به بدی دیگران می‌پردازد، نشانه ایمان و دین ضعیف فرد است.

وی افزود: کسانی که تخریب و بدگویی دیگران می‌کنند، ایمان ضعیفی دارند و نباید به این افراد رای دهیم؛ اگر کسانی لیاقت دارند به جای تخریب دیگران، طرح‌های خود و کارهای خوب را بیان می‌کنند؛ کسی که میلیاردها تومان برای انتخابات تبلیغ کرده و وعده‌های نادرست می‌دهد نباید منتخب باشند.

فقیهی بیان کرد: مسئله دیگر این است که به کسی رأی دهیم که واقعا معتقد به انقلاب باشد؛ ممکن است کسی متدین هم باشد، ولی انقلاب را قبول نداشته و شجاع هم نباشد و به دشمنان اعتماد کند؛ چنین افرادی لیاقت رفتن به مجلس ایران را ندارند.

استاد حوزه افزود: باید به کسی رأی دهیم که روحیه جهادی داشته و طرفدار عدالت هم باشد؛ باید دنبال افرادی با این ویژگی‌ها باشیم و با قصد قربت در رای دادن شرکت کنیم.



خارج فقه ۳۲ (قمار: کبیره یا صغیره بودن گناه قمار، شکستن آلات قمار)

, , ,

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ کبیره یا صغیره بودن گناه قمار/ شکستن آلات قمار

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در بحث قمار بود و این‌که آیا قمار از گناهان کبیره است یا صغیره ؟اصل اولیه در صغیره یا کبیره؟شهید ثانی (ره) می‌فرماید: «ظاهر النهی أنها من الصغائر، فلا یقدح فی العداله إلا مع الإصرار علیها»[۱] .

قمار، گناه صغیره است و مضّر به عدالت نیست مگر اینکه اصرار بر آن داشته باشد و اگر اصرار بر آن نداشته باشد گناه کبیره نیست.اصرار بر قمار، گناه کبیره است ولی یک‌بار این گناه را انجام ‌دادن، گناه صغیره است.در جلسات قبل این بحث و ادلّه آن مطرح شد.مرحوم صاحب جواهر (ره) می‌فرماید: اصل این است که هر گناهی کبیره است و صغیره‌ بودن نیازمند دلیل است[۲] .

به نظر ما دلیلی بر این اصل نیست، شاید صاحب جواهر (ره) استناد به آیه ﴿ِ إنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ﴾[۳] کرده باشد؛ یعنی اگر گناهان کبیره را ترک کنید خداوند گناهان صغیره شما را می‌بخشد. این ترک گناهان کبیره،کفّاره‌ای است برای گناهان صغیره‌ای که انجام می‌دهید، صاحب جواهر (ره) می‌خواهد این نکته را بیان کند که وقتی آیه یا روایت،گناهی را بیان کند، ظهورش در این است که کفّاره‌ای ندارد و گناه باید ترک شود. ایشان اصل را در هر گناه، کبیره‌ بودن می‌داند مگر اینکه صغیره بودن آن ثابت شود؛ چون صغیره بودن قابل جبران است و راه جبران این است که گناه کبیره را ترک کند و هر زمانی که گناه کبیره را ترک کردید گناهان صغیره بخشیده می‌شود.

آیا چنین قانونی وجود دارد که خداوند گناهان صغیره را می‌بخشد و اصل در گناه این است که کبیره باشد؟ آیا هر گناهی صغیره است مگر اینکه کبیره‌ بودن آن اثبات شود یا اینکه هر گناهی کبیره است مگر اینکه صغیره بودنش اثبات شود؟ به عبارت دیگر، در جایی که شک بین صغیره‌ بودن گناه و کبیره‌ بودن آن شود، راه‌حل چیست؟ مرحوم صاحب جواهر (ره) اصل را بر کبیره ‌بودن گناه می‌داند البته برخی اصل را صغیره ‌بودن گناه می‌دانند؛ چون در بعضی از ادلّه آمده است: گناهانی که در قرآن و روایات وعده عذاب برای آن آمده است، گناه کبیره است.لزوم توبهآیا هر گناهی حتّی گناه صغیره احتیاج به توبه دارد؟ برخی فرموده‌اند: گناهان کبیره نیاز به توبه دارند اما گناهان صغیره نیازی به توبه ندارند.به نظر ما هر گناهی چه کبیره باشد و چه صغیره باشد نیازمند توبه است و انسان باید توبه کند؛ هیچ دلیلی نداریم که فقط در گناه کبیره باید توبه کرد اما در گناهان صغیره توبه لازم نیست.

دلیل چهارم: عموم امر به توبه کردن از هر گناهی مگر اینکه دانسته شود که آن گناه، صغیره است[۴] .

به نظر ما توبه در گناهان کبیره و صغیره لازم است و اینکه گفته شده امر به توبه فقط برای گناهان کبیره است، قابل فهم نیست.

مطلب سوم: در شکستن آلات قمارآیا آلات قمار را باید شکست و از بین برد؟ مثلا در جایی انسان وارد شد و عدّه‌ای در حال قمار بودند آیا شکستن آلات قمار واجب است؟ بعضی از فقها فرموده‌اند: که باید آلات قمار را شکست و از بین برد[۵] «یحرم إبقائها و یجب إتلاف صورها»[۶] . باید این آلات را به‌گونه‌ای بشکنید که از آلت قمار بودن خارج شوند تا قابل استفاده برای قمار نباشند.

توضیح مطلب؛در بحث قمار قبلا گفتیم که آلاتی وجود دارند که برای قمار درست شده‌اند و با رهان هستند، در بین جامعه آلاتی وجود دارند که هم قمار با آن می‌شود و هم رهان داده می‌شود، قدر متیقّن در اینجا این است که این آلات قمار باید شکسته شود امّا ‌دسته‌ای از آلات قمار هستند که بدون رهان با آن‌ها بازی می‌شود، یعنی بازی انجام می‌شود و برد‌وباخت هم در آن‌ها هست اما رهان وجود ندارد؛ همان‌طور که در بحث قمار گفته شد که قمار‌بودن این قسم معلوم نیست و احتیاط وجوبی کرده‌ایم در این‌جا هم احتیاط می‌کنیم پس در جایی که با آلات قمار مثل شطرنج البته بدون رهان بازی کنند و غالب مردم با این آلات بدون رهان بازی کنند و فقط برای سرگرمی افراد است، در اینجا همان احتیاط وجوبی را جاری می‌کنیم و از باب احتیاط این آلات باید شکسته شود اما چون اصل قمار‌بودن آن ثابت نیست و دلیلی نداریم نمی‌توان فتوا داد.

آثار مترتب بر این مبحثآثاری که بر این مطرح می‌شود این است که به عنوان گناه صغیره محسوب می‌شود و نشکستن این آلات قمار گناه صغیره است و گناه کبیره نیست.منظور از وجوب شکستن آلات قمار که مطرح شد آن دسته از آلاتی را می‌گویند که معدّه برای قمار باشند و برای قمار درست شده باشند و در بین مردم معروف و مشهور است و آن قمار که با رهان انجام شود مسلّم است و منظور آلات متعارفه مثل تخم‌مرغ و گردو نیست.دلیل وجوب شکستن«أنها مما یجی‌ء منها الفساد محضا و یجب قطع ماده الفساد شرعا‌ و عقلا»[۷] .

هرچیزی که فساد محض است، هم شرعا و هم عقلا واجب است که از بین برود.بعضی چیزها قابل استفاده است که با آن دو کار انجام می‌دهند مثل چاقو که برای شکستن میوه و گوشت از آن استفاده می‌شود و هم برای دعوا به‌کار برده می‌شود که این چاقو مصداق (مما یجی‌ء منها الفساد محضا) نیست چون هم با آن کار خوب انجام می‌دهند و هم کار بد انجام می‌دهند اما بعضی چیزها اصلا قابلیت کار خوب ندارند و فقط برای فساد هستند مثل قمار که مصداق (مما یجی‌ء منها الفساد محضا) است. هر چیزی که فقط برای فساد باشد عقلا و شرعا باید از بین برود.

حضور در مجلس قمار آیا جلوس و نشستن در مجلس قمار جایز است؟اگر تأیید عمل آن‌ها باشد قطعا جایز نیست مگر اینکه برای نهی از منکر باشد.




خارج فقه ۱۸ (قمار: بازی با غیر آلات قمار با رهان)

, , ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /بازی با غیرآلات قمار با رهان

خلاصه جلسه گذشتهموضوع بحث در مورد قمار و اللعب به غیرآلات المعدّه مع الرهان، بود یعنی آلات قمار وجود ندارد اما رهان وجود دارد. قراردادی به‌خاطر پول بسته شده مثل مسابقه فوتبال که به‌خاطر پول انجام می‌شود، در اینجا حکم تکلیفی چیست؟ روایتی در جلسه گذشته بیان شد که امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) روایتی را نقل فرمودند و آن روایت این بود که شخصی برای مهمانی به منزل کسی آمد، آن شخص، اصحابی داشت، اصحاب قراردادی می‌بندند که گوسفند کاملی را در اختیار شما قرار می‌دهم، اگر همه گوسفند را خوردید چیزی از شما نمی‌خواهم اما اگر نتوانستید تمام این گوسفند را بخورید باید فلان مبلغ را به من بپردازید. این‌ها خدمت امیرالمومنین (ع) رفته و عرض کردند که ما این‌چنین قراردادی را بستیم ولی ما نمی‌توانیم همه این گوسفند را بخوریم. حضرت علی (ع) فرمودند: معامله باطل است اما هیچ غرامتی بر شما نیست.

اشکال حضرت امام (ره)«إنّ الاستشهاد إمّا بسکوت الباقر (علیه السّلام) عن بیان الحکم، ففیه أنّه بصدد بیان قضاء مولانا أمیر المؤمنین- علیه السّلام-، و لم یکن لاعب عنده حتّى ینهاه، أو بأنّ سکوته عن بیان منع علیّ (علیه السّلام) دلیل على عدم منعه (علیه السّلام) و هو دلیل على الجواز، ففیه أنّه (علیه السّلام) بصدد بیان قضائه فی الواقعه لا مطلق ما وقع فیها، و لهذا لم یذکر یکفیه الدعوى و المدّعی و المدّعى علیه. و لعلّ أمیر المؤمنین (علیه السّلام) نهى عن العمل و لم یکن أبو جعفر (علیه السّلام) بصدد نقله، مع أنّ الواقعه کانت قضیه خارجیّه لم تظهر حالها، فلا معنى لاستفاده شی‌ء من سکوته.ثمّ إنّ فی الروایه إشکالا، و هو أنّ نفی الغرامه خلاف القواعد، لأنّ المعاقده إن کانت فاسده کان الأکل موجبا للغرامه، لأنّه کالمقبوض بالبیع الفاسد. و ما یقال: إنّ الإباحه المالکیّه ترفع الغرامه لیس بشی‌ء، لأنّ ما یوجب رفعها هو الإباحه المطلقه لا فی ضمن معامله فاسده، فلو باع شاه فی بیع فاسد و قال:خذها و کلها، فهل یمکن دفع الغرامه بالإباحه المذکوره؟فالأولى أن یقال: إنّ کیفیّه الدعوى و المدّعی و المدّعى علیه غیر مذکوره فی الروایه، و لم یکن أبو جعفر- علیه السّلام- بصدد بیان تمام الواقعه بل کان بصدد بیان نحو القضاء.فعلیه یحتمل أن یکون المدّعی فی الواقعه صاحب الشاه، مع إظهار أصحابه العجز عن الأکل بعد تمامیّه المشارطه و قبل التصرّف فی الشاه، فأراد أخذ الغرامه الّتی جاءت بعهده أصحابه بتوهّم صحّه المعاقده، فمنع أمیر المؤمنین الغرامه.و القول بعدم صدق الغرامه علیه وهم، فإنّ الغرامه ما یلزم أداؤه من المال، و لهذا یقال للمدیون: الغریم. فالمال المشارط علیه یقع على عهده المتخلّف، فیکون غرامه و صاحبه غریما.فمع هذا الاحتمال لا دلاله فی الصحیحه على خلاف القواعد، فتدبّر».[۱]

این روایت از نظر قواعد، دارای اشکالاتی است؛ یعنی این معامله فاسدی است. خود حضرت (ع) می‌فرماید که این معامله فاسد و باطلی است و این قرارداد درستی نیست ولی غرامتی بر شما نیست؛ پس وقتی غرامتی در این نیست و معامله هم باطل است چگونه جمع می‌شود؟ چون اگر مقبوض به عقد فاسد باشد باید غرامت داشته باشد. اینکه عقد فاسد و باطل است ولی غرامتی به عهده نیست باهم تطبیق نمی‌کند.اگر بگوییم که امام باقر (ع) سکوت کرده است مسئله تغییر کرده
و مال الآن نیست برای آن زمان است و مربوط به آن قضایای سابق است؛ لذا سکوت امام باقر (ع) در اینجا نقشی ندارد. وظیفه امام باقر (ع) نیست که بیان کند. اینجا قضیه‌ای واقع نشده است تا حضرت نهی کند (بله، اگر در مقابل امام باقر (ع) انجام می‌شد حضرت باید نهی می‌کرد) اگر بگویید امام باقر (ع) سکوت کرد و سکوت حضرت علی (ع) را نقل می‌کند، پس مجموعاً یک سکوت در اینجا حاکم است و بنابراین این کار اشکال ندارد و کاشف از این است که این کار اشکالی نداشته وگرنه نهی می کردند.

شاید امام باقر (ع) تمام داستان را بیان نفرموده، فقط قسمتی از داستان را بیان کرده است. شاید حضرت علی (ع) از این عمل نهی کرده ولی امام باقر (ع) آن را بیان نکرده است. قضیه‌ای خارجی بود و امام باقر (ع) فقط نکته‌ای از آن را بیان کرده است پس سکوت در همه جا دلالت بر رضا و عدم حرمت نمی کند.اشکال دیگری این روایت این است که حضرت علی (ع) فرمود: «غرامتی بر شما نیست». به شرط عمل نکردند (چون نتوانستند همه گوسفند را بخورند) پس هم به شرط عمل نکرده‌اند و هم گوسفند را خورده‌اند و هیچ چیزی بر آن‌ها نیست؛ چون اگر این عقد فاسد است باید غرامت بدهند؛ در اینجا هم خوردن موجب غرامت است مثل مقبوض به عقد فاسد که باید غرامت داد.

مرحوم امام (ره) «اباحه مالکیه» را بیان می‌کند که به دو گونه است:

۱-اباحه مالکیه مطلقه؛ یعنی اینکه شصی به شخصی می‌گوید: شما این غذا را بخورید من راضی هستم و هیچ قیدی نمی‌آورد.

۲-اباحه مالکیه مقیّده؛ یعنی اینکه شخصی به شخص دیگر می‌گوید: «اگر شما همه این غذا را بخورید من راضی هستم اما اگر نتوانستی همه آن را بخوری راضی نیستم» این مورد قید دارد.

امام (ره) می‌فرماید: اگر بگویید چون اباحه مالکیت است دیگر غرامتی وجود ندارد، کلام درست نیست؛ چون اباحه مطلقه موجب غرامت است ولی در اینجا اباحه مقیده وجود دارد. اباحه مقیده رفع غرامت نمی‌کند. اگر معامله فاسدی را انجام دادید و گوسفندی را یک میلیون به شما بدهند و بگوید: «بگیرید و بخورید» بعداً معلوم شود که معامله فاسد است، مثلا ملک غیر بود یا اینکه اشکالی داشت، این اباحه مقیّده است؛ چون گوسفند را در مقابل پول به شما داد. نمی‌توانید غرامت را با اباحه مقیّده بردارید، پس چگونه حضرت (ع) فرمودند غرامتی نیست؟ بهتر این است که بگوییم: قبل از خوردن گوسفند به حضرت (ع) مراجعه کرده‌اند.

روایت واضح نیست که دعوا چگونه بوده است؛ قبل از خوردن بوده یا بعد از خوردن؛ مدعی چه کسی است مدعی‌علیه چه کسی است. امام باقر (ع) تمام خصوصیات این داستان را بیان نمی‌کند و فقط می‌خواست بفرماید که آقا امیرالمومنین قضاوت می‌کرد. مدعی، صاحب گوسفند است، اصحاب هم آمدند و گفتند: ما نمی توانیم این گوسفند را بخوریم و مشارطه که تمام شد گوسفند را دیدند و قبل از تصرف و خوردن گفتند ما نمی‌توانیم. بعد از این جریان، میزبان گفت: باید مبلغی به من پرداخت کنید به توهم اینکه این عقد درست است و آمدند خدمت حضرت امیر (ع) آقا فرمودند: غرمتی بر شما نیست.

به نظر ما این توجیه درستی نیست چون حضرت فرموده (لا شی فی المؤاکله)، پس قید خوردن در روایت آمده است و معلوم می‌شود که اکل و خوردنی در کار بوده است.

 




خارج فقه ۴ (قمار: بازی با آلات قمار بدون رهان)

, , ,

موضوع: مکاسب محرمه/قمار / بازی با آلات قمار بدون رهان

خلاصه جلسه گذشتهصحبت در مساله قمار بود و اینکه آیا ادله حرمت قمار، جایی که «اللعب بآلات المتعارفه» است ولی بدون رهان را شامل می‌شود یا نه. در این را بطه عرض شد که میسر در آیه به معنای قمار است و به تصریح تمام لغویین قمار عبارت است از «اللعب بآلات المتعارفه مع الرهان». یعنی اگر رهان وجود نداشته باشد، قمار نیست. بحث راجع به این بود که آیا روایات صدق قمار بر لعب بدون مراهنه را اثبات می‌کند یا نه.

و منها[۱] عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا [۲] عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ [۳] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى [۴] عَنْ یُونُسَ [۵] عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ [۶] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «یَغْفِرُ اللَّهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَّا لِثَلَاثَهٍ صَاحِبِ مُسْکِرٍ أَوْ صَاحِبِ شَاهَیْنِ أَوْ مُشَاحِنٍ‌». [۷]

امام خمینی (ع) [۸] و آیت الله سبحانی [۹] به این روایت استشهاد کرده‌اند.

به نظر ما حسین بن عمر بن یزید مهمل است و وثاقتش ثابت نیست پس این روایت سنداً ضعیف است.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: خداوند در ماه رمضان همه را می‌بخشد مگر سه گروه را: ۱. کسی که با مسکر مصاحبت می‌کند ۲. کسی که با شطرنج مصاحبت دارد ۳. کسی که بدعت در دین بگذارد.

به نظر ما این حرف سه اشکال دارد.

۱. سندش ضعیف است و نمی‌توان به آن استدلال کرد.

۲. این روایت فقط در مورد شطرنج است و سایر آلات را شامل نمی‌شود.

۳. «صاحب شاهین» یعنی کسی که مداومت بر این امر دارد و دائماً شطرنج بازی می‌کند. سؤال این است که این مداومت با رهان است یا بدون رهان؟ ما میگوییم که انصراف دارد به صورتی که همراه رهان باشد. در آن زمان غالباً چنین بوده که با رهان بازی می‌کرده‌اند. البته در اینجا احتمال انصراف کافی است برای این که نتوانیم به آن استدلال کنیم.

و منها: [۱۰] عَنْهُ [۱۱] عَنْ أَبِیهِ [۱۲] عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ [۱۳] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَکَمِ أَخِی هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ [۱۴] عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ [۱۵] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «إِنَّ لِلَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- فِی کُلِّ لَیْلَهٍ [۱۶] [۱۷] مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ إِلَّا مَنْ أَفْطَرَ عَلَى مُسْکِرٍ أَوْ مشاحن [مُشَاحِناً] أَوْ صَاحِبَ شَاهَیْنِ». قُلْتُ: وَ أَیُّ شَیْ‌ءٍ صَاحِبُ الشَّاهَیْنِ [۱۸] ؟ قَالَ: «الشِّطْرَنْجُ». [۱۹]

امام خمینی (ره) به این روایت استشهاد کرده‌اند.[۲۰]

به نظر ما سند این روایت درست است و مشکلی ندارد.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: برای خداوند در هر شبی از ماه مبارک رمضان، عده‌ای از آتش آزاد می‌شوند مگر کسی که افطار می‌کند بر مسکر یا کسی که بدعت در دین می‌گذارد یا کسی که صاحب شاهین است. از حضرت سؤال می‌کنند که صاحب شاهین کیست؟ حضرت (ع) می‌فرمایند: یعنی مصاحب با شطرنج است.

امام خمینی (ره) می‌فرمایند:

«لفظ الصاحب و إن یشعر أو یدلّ على نحو إدمان، لکن لا شبهه فی صدقه على المقیم على اللعب بلا رهن، و الظاهر إطلاقهما له»[۲۱]

یعنی: لفظ صاحب دلالت دارد بر این که مداومت بر این کار دارد. اطلاق این روایت شامل می‌شود صورتی را که همراه رهن باشد و صورتی را که همراه رهن نباشد.

به نظر ما این حرف چند اشکال دارد:

۱. روایت اختصاص به شطرنج دارد و سایر آلات را شامل نمی‌شود.

۲. صاحب شاهین یعنی کسی که مداومت دارد بر شطرنج. پس کسی را که گاهی شطرنج بازی می‌کند و مداوم در آن نیست را شامل نمی‌شود. پس ممکن است اصل این کار حرام نباشد بلکه مداومت بر آن حرام باشد.

۳. لااقل می‌توان گفت کسی که همیشه شطرنج بازی می‌کند، گاهی با مراهنه بازی می‌کند و گاهی بدون مراهنه. ولی عرف آن زمان این بوده که شطرنج بازی غالباً همراه مراهنه بوده است. پس «صاحب شاهین» منصرف است به صورت متعارف که عبارت است از بازی کردن همراه مراهنه.

پس نمی‌توان به این روایت استدلال کرد برای اثبات حرمت لعب با مطلق آلات بدون رهان.

روایت دیگری که امام خمینی (ره) [۲۲] و آیت الله سبحانی [۲۳] به آن استناد کرده‌اند:

و منها: [۲۴] عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ [۲۵] عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ [۲۶] عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ زِیَادٍ [۲۷] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الشِّطْرَنْجِ فَقَالَ: «دَعُوا الْمَجُوسِیَّهَ لِأَهْلِهَا- لعن‌ها اللَّهُ».[۲۸]

این روایت سند درستی دارد. ولی به نظر ما این روایت مختص شطرنج است و غیر آن را شامل نمی‌شود. در مورد شطرنج نیز انصراف ویا حداقل احتمال انصراف به حالت متعارف در آن زمان که عبارتست از بازی همراه با رهان، وجود دارد.

و منها: [۲۹] عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ [۳۰] عَنْ أَبِیهِ [۳۱] عَنِ النَّوْفَلِیِّ [۳۲] عَنِ السَّکُونِیِّ [۳۳] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَنِ اللَّعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ وَ النَّرْدِ»[۳۴]

امام خمینی (ع) به این روایت استشهاد کرده‌اند.[۳۵]

سند روایت خوب است و موثقه است.

اشکالی که ما به استدلال به این روایت داریم این است که:

۱. این روایت فقط شطرنج و نرد را می‌گوید و سایر آلات را شامل نمی‌شود.

۲. در این مورد نیز انصراف یا احتمال انصراف به غالب افراد که عبارتست از لعب همراه رهان، وجود دارد.

 


[۱] محمّد بن یعقوب الکلینی : إمامیّ ثقه.
[۲] قال العلّامه الحلّیّ (رحمه الله) فی «الخلاصه : ۲۷۲» : «کلّما قال الکلینیّ(رحمه الله): عدّه من أصحابنا عن سهل بن زیاد فهم علیّ بن محمّد بن علان [الکلینی : إمامیّ ثقه] و محمّد بن أبی عبد الله [محمّد بن جعفر بن محمّد بن عون الأسدیّ أبو الحسن الکوفی : إمامیّ ثقه] و محمّد بن الحسن [الطائیّ الرازی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی] و محمّد بن عقیل الکلینی [مختلف فیه و هو ثقه ظاهراً]».
[۳] الآدمی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی.
[۴] محمّد بن عیسى بن عبید : إمامیّ ثقه.
[۵] یونس بن عبد الرحمن‌ : إمامیّ ثقه من أصحاب الإجماع‌.
[۶] مهمل.
[۱۰] محمّد بن یعقوب الکلینی : إمامیّ ثقه.
[۱۱] علیّ بن إبراهیم بن هاشم القمّی : إمامیّ ثقه.
[۱۲] إبراهیم بن هاشم القمّی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی.
[۱۳] محمّد بن أبی عمیر زیاد : إمامیّ ثقه من أصحاب الإجماع.
[۱۴] مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه ظاهراً.
[۱۵] عمر بن یزید بیّاع السابری‌ : إمامیّ ثقه.
[۱۶] کذلک فی الکافی ۶ : ۴۳۵، ح۵.
[۱۷] فی تهذیب الأحکام ‌۳ : ۶۰، ح۶ : إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِی کُلِّ یَوْمٍ.
[۱۸] فی الکافی ‌و تهذیب الأحکام ‌۳ : ۶۰، ح۶ : شَاهَیْنِ.
[۲۴] محمّد بن یعقوب الکلینی : إمامیّ ثقه.
[۲۵] علیّ بن إبراهیم بن هاشم القمّی : إمامیّ ثقه.
[۲۶] هارون بن مسلم بن سعدان‌ : إمامیّ ثقه.
[۲۷] إمامیّ ثقه.
[۲۹] محمّد بن یعقوب الکلینی : إمامیّ ثقه.
[۳۰] القمّی : إمامیّ ثقه.
[۳۱] إبراهیم بن هاشم القمّی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی.
[۳۲] الحسین بن یزید النوفلی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی.
[۳۳] إسماعیل بن أبی زیاد السکونی‌ : عامّیّ ثقه.