خارج فقه ۵۰ (مستثنیات غیبت: متجاهر به فسق)


خارج فقه ۵۰ (مستثنیات غیبت: متجاهر به فسق)

, ,

موضوع: غیبت/مستثنیات غیبت/ متجاهر به فسق

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با مستثنیات غیبت بود. یکی از مستثنیات غیبت مسئله تجاهر به فسق است کسی که تجاهر به فسق دارد، در آن مورد که تجاهر دارد، غیبتش جایز می‌شود. این مدعای ماست و برای این مدعا دلایلی را اقامه کردیم.

روایت پنجم: یکی از ادله‌ای که برای این مدعا اقامه‌شده، این روایت است که «محمّد بن علیِّ بن الحسین بإسناده عن عبدالله بن أبی یعفور، قال: قلت لأبی عبدالله (علیه‌السلام): بم تعرف عداله الرجل بین المسلمین حتى تقبل شهادته لهم و علیهم؟ فقال: أن تعرفوه بالستر والعفاف، (وکفِّ البطن) والفرج والید واللسان، ویعرف باجتناب الکبائر الّتی أوعد الله علیها النار من شرب الخمر و الزنا، والربا، وعقوق الوالدین، والفرار من الزحف و غیر ذلک و الدلاله على ذلک کلّه (أن یکون ساتراً) لجمیع عیوبه، حتّى یحرم على المسلمین ما وراء ذلک من عثراته وعیوبه وتفتیش ما وراء ذلک …»[۱]

رجال حدیث: محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، امامی و ثقه است. مرحوم علامه حلی، طریق صدوق به عبدالله بن ابی یعفور را توثیق کرده است. عبدالله بن ابی یعفور، امامی و ثقه است. این روایت صحیحه است و مورد اعتماد است.

از امام صادق (ع) پرسیدم چگونه عدالت مرد در میان مسلمین شناخته می‌شود تا شهادتش به نفع و به ضرر مردم موردقبول واقع شود؟ حضرت فرمودند: کسی عدالتش ثابت می‌شود و شهادتش موردقبول است که مردم بگویند او آدمی است که مستور است و گناه علنی از او سر نمی‌زند و لااقل گناهی از او سراغ نداریم و از هر نظر آدم عفیفی است هم ازنظر بطن، هم فرج و هم لسان عفیف است. اگر شما می‌خواهید شخص عادل را پیدا کنید، عادل کسی است که از کبائر اجتناب می‌کند؛ کبائری که وعده آتش بر آن داده‌شده است. دلیل بر این مطلب این است که عیوب خودش را مستور و مخفی می‌کند، ظواهر خودش را حفظ می‌کند، وقتی ظاهر خودش را حفظ می‌کند، بر مسلمین حرام است که بیش از این در زندگی او جستجو کنند و تفتیش بیشتر از ظواهر جایز نیست.شاهد استدلال به این روایت سطر آخر است که می‌فرماید: «أن یکون ساتراً لجمیع عیوبه» یعنی اگر انسانی همه عیوب خودش را مخفی می‌کند، دیگر شما حق تفتیش و جستجو ندارید.

مفهوم روایت این است که تفتیش کردن انسانی که عیوبش ظاهر است، جایز است. پس اگر متجاهر به عیوب و فسق باشد، تفتیش جایز است.سؤال: آیا تفتیش از عیوب و لغزش‌ها باعث جواز غیبت می‌شود؟ بحث ما در جواز غیبت است بااین‌وجود آیا تفتیش با غیبت ملازم است؟ یعنی وقتی تفتیش جایز شد، غیبت هم جایز است. به نظر ما ظاهر این روایت در مورد بیان شروط عدالت است نه شروط حرمت غیبت. تفتیش کردن عیوب مردم حرام است و غیبت هم حرام دیگری است و ملازمه‌ای بین این دو وجود ندارد.

البته شیخ انصاری می‌فرماید: صحیحه ابن ابی یعفور دلالت می‌کند بر اینکه حرمت تفتیش مترتب بر این است که شخص ساتر باشد و وقتی ستر منتفی شد حرمت تفتیش هم منتفی می‌شود؛ اما نگفته‌اند که جواز غیبت ازاینجا استفاده می‌شود.[۲]

به نظر ما بین حرمت تفتیش و حرمت غیبت ملازمه وجود ندارد، ممکن است در موردی تفتیش جایز باشد ولی غیبت جایز نباشد، تفتیش برای این است که بفهمیم این شخص چطور آدمی است اما غیبت جایی است که ما پشت سر کسی غیبت‌کنیم، حتی وقتی تفتیش کردیم و فهمیدیم که آدم خوب یا بدی است، در هر دو صورت غیبتش جایز نیست.

مرحوم ایروانی در حاشیه مکاسب به مرحوم شیخ اشکال کرده‌اند که: تفتیش یک گناه است و غیبت گناه دیگر و ملازمه‌ای بین این دو نیست.[۳]

مرحوم خویی هم این مطلب را بیان فرموده و به‌درستی فرموده‌اند که تفتیش غیر از غیبت است و حرمت یکی مستلزم حرمت دیگری نیست، ممکن است غیبت جایز باشد ولی تفتیش کردن جایز نباشد و برعکس. بله گاهی باهم جمع می‌شوند و به فرض که باهم اتحاد داشته باشند، مقتضای آن اعتبار عدالت در حرمت غیبت است.[۴]

پس به نظر ما این روایت دلالت بر جواز غیبت متجاهر به فسق ندارد هرچند از روایات دیگر این مطلب را استفاده کردیم.

 


[۳] حاشیه المکاسب (للایروانی) ج۱ ص۳۵.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *