خارج فقه ۴۰ (قمار: بازار بورس)


خارج فقه ۴۰ (قمار: بازار بورس)

, ,

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار /بازار بورس

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در مساله بورس بود که آیا فروش سهام جائز است؟ گفتیم گاهی شخصی مجوزهای کارخانه‌ای را دارد ولی هنوز آن را تأسیس نکرده است یا آن را تأسیس کرده و سهام بندی می‌کند و در بورس قرار می‌دهد و شما هم می‌توانید یک یا چند سهم را بخرید. فرمایشات مقام معظم رهبری[۱] را در جلسه گذشته مطرح کردیم و گفتیم که به نظر ما حرف درستی است و بورس اشکال شرعی ندارد.

ادله این مساله:۱. ﴿… أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْع …﴾ ‌[۲] . یعنی خدا همین بیع عرفی را که بین مردم در جریان است را حلال کرده است. مقصود از بیع در این آیه، بیع عرفی است؛ نه بیع شرعی. زیرا اگر مقصود بیع شرعی باشد، تحصیل حاصل می‌شود. معاملاتی که عقلای عالم انجام می‌دهند، مورد امضاء شارع است و شرع آن‌ها را نهی نکرده‌است؛ مگر در مواردی خاص مانند ﴿… وَحَرَّمَ الرِّبَا…﴾ ‌[۳] و «نهی النبی عن بین الغرر». آیاتی مثل ﴿… أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْع …﴾ ‌[۴] و ﴿… تِجارَهً عَنْ تَراضٍ …﴾[۵] .بیانگر امضاء شارع‌اند.

تنها اشکالی که در اینجا مطرح است این است که: ممکن است سودی به شما تعلق بگیرد که مربوط به عمل نباشد. شما سهمی را خریداری می‌کنید و بدون اینکه عملی را انجام دهید، قیمت آن سهم بالا می‌رود و سود به‌دست می‌آورید. این پول در ازای چه عملی است؟

شهید صدر (ره) می‌فرماید: در زمان پیامبر (ص) و زمان‌های قدیم، ثروتمند شدن، به وسیله تولید بوده است. هرچه بیشتر تولید می‌کردند، درآمد بیشتری به‌دست می‌آوردند و پول در ازای تولید بوده است. ایشان می‌فرمایند که برداشت‌شان از ارزش مالی این است. حتی اگر زمین یا خانه‌ای را بخرید، تا زمانی که در آن کاری نکرده‌اید، حق ندارید آن را به قیمت بیشتری بفروشید. در زمان پیامبر (ص) پول در ازای فعالیت بوده است. می‌فرمایند که روایات باب بیع نیز بر این دلالت دارد که ثروت باید با تولید به وجود بیاید؛ نه این که در خانه بنشینید و ارزش ملکتان بالا برود.

به نظر ما، فرمایشات ایشان به عنوان توصیه‌های اقتصادی، خوب است؛ ولی از نظر فقها افزایش قیمت زمینی در طول زمان به علت تورم یا احداث جاده در کنار این زمین یا … اشکالی ندارد و هیچ یک از علما حرف شهید صدر (ره) را نگفته‌اند. در صورت افزایش قیمت به علت تورم، در اصل ارزش زمین زیاد نشده، بلکه ارزش پول کم شده است.

۲. آیه ﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُم …﴾[۶] .

«باء» در «بالباطل» در این آیه به چه معناست؟

۱.
سببیت: یعنی با سبب باطل اکل مال نکنید. سبب باطل مثل ربا؛ برخلاف عقود صحیح مثل اجاره، بیع، مضاربه و… . در تمام این عقود صحیح، اگر شرائط مراعات نشود، تبدیل به عقد باطل می‌شوند.

۲.
مقابله: یعنی «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ فی مقابل باطِلِ». باطل یعنی چیزهای پستی که مالیت ندارند؛ مثلاً خمر، باطل است و گرفتن پولی در مقابل آن، أکل مال بالباطل است.

آیا سهامی که در بورس معامله می‌شود، اکل مال بالباطل است؟

۱.
اگر باء به معنای سببیت باشد: معاملات بورس جزو عقود باطل است یا عقود صحیح؟ سهام در مقابل چیزی است که دارای ارزش عرفی است. مثلاً شخصی در مشهد هتلی میسازد که هزار اتاق دارد و این‌ها را سهامبندی می‌کند و هر اتاق، یک سهم می‌شود. شما یکی از این سهم‌ها را ولو به صورت مشاع علی سبیل البدلیّه میخرید. در بورس نیز همینطور است و کارخانه‌ای سهامبندی می‌شود، پس با توجه به این که شرایط عقود صحیح را دارد، اکل مال بالباطل نیست.

۲.
اگر باء به معنای مقابله باشد: در این صورت نیز اکل مال بالباطل محقق نمی‌شود. زیرا پول در مقابل سهام یک شرکت است که باطل نیست.

پس این آیه معاملات سهام را شامل نمی‌شود. سهام ارزش مالی دارد؛ زیرا مردم حاضرند در مقابل آن پول بدهند.

۳. آیه ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ …﴾[۷] .


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *