تفسیر ۵ (سوره بقره: آیه ۹۸)


تفسیر ۵ (سوره بقره: آیه ۹۸)

, ,

موضوع: تفسیر قرآن/تفسیر سوره بقره /تفسیر آیه ۹۸

 

﴿مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ﴾[۱]

بحث در تفسیر آیه نود و هشتم از سوره مبارکه بقره است. در تفسیر آیه قبل عرض شد که وقتی پیامبر(ص) به رسالت مبعوث شد، علمای یهود خدمت پیامبر(ص) آمدند و سؤال کردند که قرآن را چه کسی بر شما نازل کرده؟ پیامبر(ص) فرمود جبرئیل بر من نازل می‌شود و آیات قرآن را بر من وحی می‌کند. علمای یهود به پیامبر(ص) گفتند که ما با جبرئیل خوب نیستیم اگر میکائیل قرآن را بر شما نازل می‌کرد، ما قرآن را قبول می‌کردیم ولی چون جبرئیل قرآن را بر شما نازل می‌کند قرآن را قبول نداریم چون جبرئیل معمولا دستورات سخت خداوند مانند جنگ و جهاد را نازل می‌کند ولی میکائیل دستورات آسان و خبرهای خوب مانند رزق و محبت و گذشت و بهشت را بیان می‌کند.خداوند در این آیه می‌فرماید: دشمنی شما با جبرئیل، دشمنی با خداست و دشمنی با خدا باعث کفر شما می‌شود. شما به نظر خودتان یهودی هستید و خدا را قبول دارید ولی توجه ندارید که با این جمله که بیان می‌کنید کافر هستید، چراکه دشمنی با جبرئیل دشمنی با فرستاده خداست و مطلبی را که فرستاده خدا بیان می‌کند، از طرف خداست پس وقتی شما با جبرئیل مخالف هستید؛ یعنی با خدا مخالف هستید، هم دشمن خدا، هم دشمن رسول خدا و هم دشمن جبرئیل و میکائیل هستید. کلا به همه چیز کافر هستید.از این آیه شریفه چند مطلب برداشت می‌شود:مطلب اول: هدایت دو قسم است: هدایت ابتدایی و هدایت پاداشی ولی ضلالت و عداوت یک قسم است. توضیح اینکه: خداوند متعال انسان‌ها را به دو صورت هدایت می‌کند: ابتدا آن‌ها را به وسیله پیامبران هدایت می‌کند و راه راست را به آن‌ها نشان می‌دهد و مردم ایمان می‌آورند و هدایت می‌شوند. هدایت دوم آن است که شما در اثر اعمال صالح و عمل به دستورات خداوند، قدم به قدم به خداوند نزدیک می‌شوید و هدایت‌ها و راههای دیگری هم برای شما فراهم می‌شود. اینکه بعضی از افراد می‌گویند خداوند همه کارها را برای من ردیف می‌کند یا بعضی می‌گویند چرا راهها برای من بسته می‌شود و مشکلات برای من به وجود می‌آید و موفق نمی‌شوم.

خداوند انسانی را که در مسیر او حرکت می‌کند و خودش را در مقابل خداوند کوچک می‌داند، کمک می‌کند و مسیرهای هدایت را برای او باز می‌کند و مشکلات و گره‌ها برای او باز می‌شود. لذا هدایت دو نوع است و در آیات قرآن هم اشاره شده است: یکی هدایت ابتدایی است: ﴿إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا﴾ [۲] خداوند به وسیله پیامبران هدایت را بریا مردم بیان می‌کند و مردم هم تا اندازه‌ای مسیرها را طی می‌کنند هدایت دوم هم آن هدایتی است که به علت انجام اعمال صالحه مسیرهایی برای انسان باز می‌شود و مراحل و منازل را طی می‌کند، به خدا نزدیک می‌شود و مسیرها برای انسان هموار می‌شود.

اما ضلالت فقط یک قسم است و آن ضلالت پاداشی و کیفری است؛ یعنی خداوند انسان را هدایت کرده و هیچ راه ضلالتی برای انسان باز نمی‌کند، این انسان است که مسیر هدایت را نمی‌پیماید و رذایل اخلاقی را در درون خودش تقویت می‌کند و زمینه ضلالت را برای خودش به وجود می‌آورد. این ضلالت با دست خودش و به وسیله اعمال خود انسان است. ﴿مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَهٍ فَمِن نَّفْسِکَ﴾[۳] هرچه خوبی می‌بینید از الطاف پروردگار است و هرچه بدی می‌بینید، نتیجه اعمال خودمان است. اگر مشکلاتی از نظر ضلالت برای ما به وجود می‌آید، این مسیر را خودمان انتخاب کرده و با اراده و اختیار خودمان پیموده‌ایم. باید توجه داشت که مشکلاتی که برای ائمه علیهم السلام و مخصوصا آقا اباعبدالله علیه السلام به وجود آمد، مسیر هدایت بود نه ضلالت.

مطلب دوم: محبت پروردگار برای انسان استوار است و همیشه خداوند به انسان محبت دارد و هیچوقت با انسان دشمن نیست، اگر دشمنی را از طرف خداوند احساس کردید، از قبیل دشمنی پدر است که از روی محبت و دلسوزی است،پدر به فرزندش علاقمند است و او را دوست دارد ولی گاهی شلاق به دست می‌گیرد و بچه را می‌زند، اگر دیدید که این پدر که شب و روز زحمت کشیده و فرزندش را بزرگ کرده، از جان و مالش گذشته، فرزندش را دعوا می‌کند و می‌زند، این دعوا از روی محبت است که به جهت جلوگیری از مشکلات آینده انجام می‌دهد، اگر محبت نبود او را رها می‌کرد که هر کاری دوست دارد انجام دهد.

عداوت خداوند متعال از روی محبت است، اگر احساس می‌کنید که خدا شما را دوست ندارد، این عداوت از روی محبت است و می‌خواهد که شما اصلاح شوید. گاهی انسان در زندگی به مشکلاتی برمی‌خورد، اینها برای این است که برای انسان تنبّه و توجه حاصل شود و به سوی خداوند تغییر مسیر دهد.این مطلب مقدمه برای فهم آیه بود. آیه می‌فرماید: ای یهود شما می‌گویید جبرئیل را دوست ندارید و با او دشمن هستید ولی میکائیل را دوست دارید، در حالیکه هر دو رسول خداوند هستند؛ شما اشتباه می‌کنید چرا که جبرئیل فرستاده خداست، شما که با جبرئیل دشمن هستید، دشمن خدا و ملائکه خدا و پیامبران و جبرئیل و میکائیل هستید و بدانید که شما کافر هستید. شما خدا را قبول ندارید، اگر قبول داشتید با جبرئیل دشمنی نمی‌کردید، جبرئیل و میکائیل هر دو فرستاده خدا هستند. ﴿فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ﴾ یعنی شما یهودی‌ها کافر هستید، در ظاهر می‌گویید خدا را قبول داریم ولی دروغ می‌گوید، اگر خدا را قبول دارید باید جبرئیل را هم قبول داشته باشید.

در فقه این بحث وجود دارد که کسی که منکر ضروری اسلام شود، کافر است، چون در حقیقت منکر خداست. کسی که نماز را قبول ندارد یا خمس و زکات را قبول ندارد، در حقیقت خدا و دین را قبول ندارد، پس کافر است. لذا می‌توان یک حکم فقهی را از این آیه استفاده کرد: کسی که با چند واسطه خدا را قبول ندارد، کافر است. همان ارتداد که علما می‌فرمایند اگر منکر ضروری باشد که برگشت آن به انکار خدا باشد، کافر است. از اینجا مشخص می‌شود که عداوت خداوند هم از روی محبت است.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *