آیا طرح گفتگوی تمدن ها در این شرایط عقلانی است ؟


آیا طرح گفتگوی تمدن ها در این شرایط عقلانی است ؟

گفتگوهای علمی “اندیشه، ادیان، فرهنگ، تمدن و …”، در هر موضوعی و در هر زمانی خوب، لازم و عقلانی می‌باشد.

عناوین، به تناسب موضوع، کنفرانس، همایش یا حتی جوّسازی‌ها متفاوت می‌باشند، مانند: گفتگوی تمدن‌ها، گفتگوی ادیان، گفتگوی فرهنگ‌ها … و یا موضوعات یا سوژه‌های فرعی، اما مستقلی چون: اخلاق، آزادی، جنگ، صلح و … که امروزه به ویژه در غرب بسیار رایج است، تا جایی که مکتب جدید “جامعه‌گرایی” با بازگشت به نظریات ارسطو، در مقابل آخرین اندیشه‌های پست مدرن و پسا پست مدرن قد علم کرده و نظریه پردازانی چون “سندل” نیز اندیشه‌های خود را در برنامه‌های چون «TED » مطرح می‌کنند، تا در کتاب‌ها محصور نمانده و به اذهان عمومی جهانیان منتقل گردد.

بنابراین، گفتگو تا زمانی که حقیقتاً گفتگو باشد، علمی باشد، تضارب آراء و اندیشه‌ها باشد، انتقال علوم و تحقیقات باشد، برای افزایش آگاهی عمومی باشد و البته بصیرت بخشی به دنبال داشته باشد، همیشه خوب، لازم و عقلانی می‌باشد.

  • اما وقتی هدف بر می‌گردد، عناوین همه پوششی برای تخدیر اذهان عمومی و فریب مردم به کار می‌رود، بحث‌ها از چارچوب علمی خارج شده و اهداف و منافع نظام سلطه را تعقیب می‌کنند و اندیشمندان و نظریه‌پردازان، مانند مهندسین قالب سازی، بنا به دستور قدرت‌ها نظریه‌پردازی می‌کنند، ساختارهای فرهنگی و تبلیغاتی و آموزشی در کشورهای متفاوت (حتی جمهوری اسلامی ایران)، بنابر همان اهداف نظام سلطه، آن مباحث را در همایش‌ها مطرح می‌کنند و فراگیری و قبول آن را در دانشگاه‌ها تحمیل می‌کنند و …؛ دیگر موضوع بحث هر چه که باشد، مفید نخواهد بود، حتی اگر از قرآن کریم، نهج البلاغه و آموزه‌های الهی بحث شود.
  • امروزه شاهدید همانگونه که نظام سلطه، یک فلسفه، اندیشه، مکتب یا تمدنی را پوشش قرار می‌دهد و تحت عناوینی چون «آزادی (دموکراسی)، لیبرالیسم، حقوق بشر، مبارزه با تروریست، صلح جهانی، امنیت عمومی و …»، با برگزاری هزاران همایش و نمایش، هر جنایتی را توجیه می‌کند، اسلام امریکایی و انگلیسی نیز تمامی ترفندهای عوامفریبانه را برای توجیه وابستگی، نوکری و آن جنایات هولناک، تحت پوشش اسلام، قرآن و … انجام می‌دهند.

گفتگوی تمدن‌ها:

در گفتگوی تمدن‌ها، یک موقع بحث از گذشته‌ی تاریخی است. کشورهایی چون ایران، مصر، فلسطین، لبنان (فنیقی‌ها – کنعانیان)، هند، چین و …، قدیمی‌ترین کشورها و تمدن‌های جهان هستند، همچنین در اروپا کشورهای چون یونان (روم باستان که امروزه به چند کشور مجزا مبدل گردیده است)، بریتانیا (آنگلوساکسون‌ها) از تاریخی کهن برخورداند.

اما یک موقع بحث از تمدن و مدنیت آنها می‌شود که به فرهنگ، علم، قانون و ساختار اجتماعی و نظم‌های حکومتی توجه دارد.

بی‌تردید هر کدام از این کشورهای کهن، دارای تمدنی دیرینه هستند و هر کدام در عرصه‌ی علوم گوناگون [از علوم ریاضی، نجوم و فلسفه گرفته تا اخلاق و سیاست] دستآوردهایی داشته و در شکل‌گیری امروزی تمدن بشری، نقش‌آفرینی چشمگیری داشته‌اند و البته هر کدام، با جنگ‌افروزی‌ها و جنایات بی‌شمار، نقش به سزایی در انحطاط و سقوط مدنیت بشری نیز داشته‌اند.

گفتگو یا شعار:

بنابراین، گفتگوی تاریخی و علمی [البته به شرط هدفمند بودن و فایده برای رشد]، همیشه لازم و عقلانی می‌باشد، اما چنان که بیان شد، اغلب اینگونه مباحث با اهداف سیاسی و نه نفع نظام سلطه مطرح می‌شود و چون اذهان عمومی باید جهت‌گیری داشته باشند، به صورت شعاری فرافکنی می‌گردند.

به عنوان مثال: سابقه چند هزار ساله‌ی موفق و ناموفق ایران را رها کنند و بگویند: «ما کوروش داشتیم» – یا حضور بیش از ۱۵ نبی الهی در ایران را رها کنند و گرایش اندیشمندانه و عالمانه‌ی این ملت به اسلام راستین و تاریخ ۱۴۰۰ ساله‌ی ملت مسلمان ایران را رها کنند و بگویند: «ما زرتشت داشتیم»؛ و یا غرب بگوید: «چون امروزه ما در تکنولوژی پیشرفته‌تریم، از همه متمدن‌تر بوده و هستیم!»، نه تنها دروغ‌های بسیار آشکاری می‌باشد، بلکه شعارهایی جهت “عوامفریبی” و داروهای مخدر و ابزارهایی برای فریب و انحراف مردمان قلمداد می‌گردند.

تمدن سیاسی ایران:

  • مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را رسما تشکیل دادند. دقیقاً معلوم نیست که این حکومت چه زمانی تشکیل شد، اما گفته می‌شود حدوداً ۵۵۰ سال قبل از میلاد.

هخامنشیان ۲۲۰ سال، اشکانیان ۴۷۵ سال، ساسانیان ۴۲۳ سال، سامیان ۱۰۸ سال، غزنویان ۲۳۱ سال، سلجوقیان ۱۲۳ سال و سپس سلسله‌های دیگر سلطنتی چون خوارزمشاهیان، ایلخانیان، گورکانیان، صفویان، افشاریه، قاجاریه و پهلوی ، که هر کدام چندین پادشاه داشتند، بر این مملکت حکومت کرده‌اند و اکنون نزدیک به چهاردهه است که از استقرار نظام جمهوری ایران می‌گذرد.

بی‌تردید در دوران هر سلسله و نیز در دوران سلطنت هر پادشاهی، فرهنگ، علوم، امنیت، اقتصاد و در یک کلمه «تمدن» این کشور و ملت، فراز و فرودهایی داشته است؛ همان‌طور که در همین نزدیک به چهاردهه، کشور در دوران حاکمیت هر رییس جمهور و دولتی، فراز و فرودهایی داشته است.

یک رییس حکومت دستور و بودجه می‌دهد تا بزرگترین رصدخانه‌ی نجوم در ایران ساخته شود، دیگری دستور می‌دهد تا آخرین دستآوردهای علمی را گِل (سیمان) بگیرند!

پس بسیار سخیف، شعاری و عوام‌فریبانه است که در میان این همه، فقط به این بسنده شود که «ما کوروش داشتیم»! خیر، ما آقا محمدخان قاجار یا رضا و محمدرضا پهلوی هم داشتیم.

ادیان الهی، علوم و تمدن:

در گفتگوی تمدن‌ها، اگر دیکتاتوریِ نظام سلطه بر عرصه علم و دانش پنجه نیفکند، باید از نقش ادیان الهی، از آدم تا خاتم علیهم السلام و پس از آن سخن گفت؛ چرا که “علیم” خداوند متعال است و اوست که به قلم صُنع (کتاب خلقت) و به قلم وحی (کتاب شریعت) و توسط معلمان الهی، علم و تمدن را به بشر آموخته و هم چنان تعلیم می‌دهد. « عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ  – آنچه را که انسان نمى‏ دانست [بتدریج به او] آموخت / العلق، ۵».

از جهان‌بینی و ایدئولوژی گرفته تا فلسفه و حکمت – از اخلاق گرفته تا قانون و قانون‌مندی و ساختار نظامات اجتماعی و روابط (خانواده، جامعه‌ی انسانی، حکومت، صلح، جنگ، اقتصاد و …) – تا علوم ریاضی، طبیعی، ذوب فلزات، کشتی‌سازی، کشاورزی و …، همه بر زیرساخت‌های تعلیمات الهی به قلم صُنع و قلم وحی، به تعلیم انبیای الهی بوده است.

هم چنین نقش اندیشه‌های ابلیسی، در استقرارهای نظام‌های فرعونی از گذشته تا کنون، در تخریب نظامات صالح و انهدام دستآوردهای نیکوی بشری و از هم پاشیدن مدنیت‌ها را نباید از نظر دور داشت.

« اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا » (فاطر، ۴۳)

ترجمه: اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهای بد (پلید)شان بود؛ امّا این نیرنگ‌ها تنها دامان صاحبانش را می‌گیرد؛ آیا آنها چیزی جز سنّت پیشینیان و (عذابهای دردناک آنان) را انتظار دارند؟! هرگز برای سنّت خدا تبدیل نخواهی یافت، و هرگز برای سنّت الهی تغییری نمی‌یابی!

« أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَکَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعْجِزَهُ مِنْ شَیْءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ عَلِیمًا قَدِیرًا » (همان، ۴۴)

ترجمه: آیا آنان در زمین نگشتند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها که از اینان قویتر (و نیرومندتر) بودند؛ نه چیزی در آسمان‌ها و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت؛ او دانا و تواناست!

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *