خارج فقه


خارج فقه

, ,

موضوع:بررسی ادلّه حرمت غناء/ادله غناء/مبحث غناء/مکاسب محرّمه؛

خلاصه جلسه گذشته:بحث در رابطه با روایاتی بود که بر حرمت غناء دلالت داشتند.

امروز روایتی را از امام صادق(ع) را بررسی خواهیم کرد:« مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَار عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الصَّلْتِ[۱] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عُقْدَهَ[۲] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِیِّ[۳] عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ[۴] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَلَوِیِّ[۵] عَنْ أَبِیهِ[۶] عَنْ (عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی بَکرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ)[۷] فِی حَدِیثٍ قَالَ: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ: «الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» فَمَا زَالَ یَقُولُ: «إجْتَنِبُوا الْغِنَاءَ إجْتَنِبُوا» فَضَاقَ بِیَ الْمَجْلِسُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ یَعْنِینِی».[۸]

این روایت اولا به واسطه «قاسم بن جعفر بن عبدالله» و «عبدالله بن محمد بن علی العلوی» ضعیف بوده و از حیث سندی اعتباری ندارد. و ثانیا این روایت دلالتی بر حرمت غناء به طور مطلق ندارد.چرا که در کنار امر به اجتناب از غناء، به اجتناب از “قول زور”امر می‌کند.و این تقارن احتمالی را شکل می‌دهد مبنی بر این که مراد از غنای مبحوث در روایت غنای مشتمل بر محتوای باطل است.

روایت بعد روایتی از رسول خدا(ص) است:«مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ[۹] عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ[۱۰] عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْأَحْمَرِ[۱۱] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ[۱۲] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ[۱۳] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:«إقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ‌ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِیَّاکمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْکبَائِرِ فَإِنَّهُ سَیَجِی‌ءُ مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یُرَجِّعُونَ‌ الْقُرْآنَ تَرْجِیعَ الْغِنَاءِ وَ النَّوْحِ[۱۴] وَ الرَّهْبَانِیَّهِ[۱۵] لَا یَجُوزُ تَرَاقِیَهُم[۱۶] ، قُلُوبُهُمْ مَقْلُوبَهٌ وَ قُلُوبُ مَنْ یُعْجِبُهُ شَأْنُهُمْ».[۱۷]

در این روایت رسول خدا(ص) از خواندن قرآن به شیوه‌های غناگونه نهی می‌کنند.چه این سبک به شیوه‌ی خواندن انجیل توسّط راهبان مسیحی که شبیه به متصوّفه است، باشد و چه به حالت حزن آلود زنان برای سوگواری و چه به آواهای اهل فسق و فجور خوانده شود؛ تعبیری که پیامبر(ص) در ارتباط با این اشکال از خواندن قرآن دارند،اینگونه است:” لَا یَجُوزُ تَرَاقِیَهُم”یعنی این نوع از خواندن اجازه تدبّر در قرآن را به کسی نمی‌دهد و انسان را در پیچ و خم این کیفیت خواندن حبس می‌کند.وقتی قرآن را از خواندن به آوای غنائی نهی می‌کنند،سایر محتواها که دون مرتبه قرآن قرار دارند، جای خود دارند.یعنی بر اساس مدلول این روایت غناء خصوصیتی در صوت است که علوّ مضامین آن اثری در حکمش ندارد.بلکه حتی اگر قرآن را به این کیفیت بخوانید،حرام خواهد بود.

این روایت قابلیت استدلال برای موضوع مورد بحث ما را دارد.اگرچه به قرآن مقیّد است،ولی با توجّه به استدلالی که ذکر شد،غیر قرآن را به طریق اولی می‌توان داخل در حکم دانست.

روایت بعد: [عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ[۱۸] فِی تَفْسِیرِهِ] عَنْ أَبِیهِ[۱۹] عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مُسْلِمٍ الْخَشَّابِ[۲۰] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ

جَرِیحٍ الْمَکیِّ [۲۱] عَنْ عَطَاءِ بْنِ أَبِی رِیَاحٍ[۲۲] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ[۲۳] عَنْ رَسُولِ اللَّهِ: «إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ إِضَاعَهَ الصَّلَوَاتِ وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ وَ الْمَیْلَ إِلَى الْأَهْوَاء … فَعِنْدَهَا یَکونُ أَقْوَامٌ یَتَعَلَّمُونَ الْقُرْآنَ لِغَیْرِ اللَّهِ وَ یَتَّخِذُونَهُ مَزَامِیرَ … وَ یَتَغَنَّوْنَ بِالْقُرْآنِ … فَأُولَئِک یُدْعَوْنَ فِی مَلَکوتِ السَّمَاوَاتِ الْأَرْجَاس الْأَنْجَاسَ».[۲۴]

 

این روایت از حیث سندی ضعیف است.چرا که راویان مجهول در سند آن واقع شده است.و از سویی دیگر دلالتی بر موضوع ندارد.چرا که بحث بر سر غنائی خواندن قرآن است.ملاک، حکم قرآن و غنائی خواندن آن است.حضرت از کسانی سخن به میان می‌آورند،که در دوره‌ی افول اهتمام به قرآن و اوج گرفتن لذّات و شهوات قرآن را برای غیر خدا و به کیفیت غنائی آن را می‌خوانند.

روایت دیگری از رسول خدا(ص):«مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیُّ[۲۵] فِی تَفْسِیرِهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ[۲۶] عَنِ النَّبِیِّ قَالَ: «کانَ إِبْلِیسُ أَوَّلَ مَنْ تَغَنَّى‌ وَ أَوَّلَ مَنْ نَاحَ لَمَّا أَکلَ آدَمُ مِنَ الشَّجَرَهِ تَغَنَّى فَلَمَّا هَبَطَتْ حَوَّاءُ إِلَى الْأَرْضِ نَاحَ لِذِکرِهِ مَا فِی الْجَنَّهِ».[۲۷]

در این روایت اول غناءخوان را شیطان معرّفی می‌کند.این روایت دلالتی بر موضوع بحث ما یعنی حرمت غناء ندارد.بلکه بر مرجوحیت آن دلالت دارد.در عین حال که سند ضعیفی هم دارد.

روایت دیگری را ملاحظه می‌کنیم:«الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّیْلَمِیُّ[۲۸] فِی الْإِرْشَادِ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:«یَظْهَرُ فِی أُمَّتِی الْخَسْفُ[۲۹] وَ الْقَذْفُ[۳۰] » قَالُوا: مَتَى ذَلِک ؟ قَالَ: «إِذَا ظَهَرَتِ الْمَعَازِفُ[۳۱] وَ الْقَیْنَاتُ[۳۲] و …».[۳۳]

در این روایت حضرت ظهور بلایای آسمانی و زمینی را در زمانی هشدارد دادند،که کاسبی نوازدندگان و خوانندگان رواج می‌یابد.که البته این روایت اخصّ از مدعای ماست.زیرا بحث بر سر موسیقی و مغنّیات است.و بحث از غناء به وجه کلّی نیست.

روایت دیگری با همین بیان از رسول خدا وارد شده است:«[الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّیْلَمِیُّ[۳۴] فِی الْإِرْشَاد] قَالَ وَ قَالَ [رَسُولُ اللَّه]‌: «إِذَا عَمِلَتْ أُمَّتِی خَمْسَ عَشْرَهَ خَصْلَهً حَلَّ بِهِمُ الْبَلَاءُ … وَ اتَّخَذُوا الْقَیْنَاتِ وَ الْمَعَازِفَ…».[۳۵]

این روایت هم مثل روایت قبل هم از حیث سند ضعیف است و هم از نظر دلالت اخص از مدعای ماست.

«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى[۳۶] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[۳۷] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ[۳۸] عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْد قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): «أَنَّى کنْتَ؟» فَظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ عَرَفَ الْمَوْضِعَ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک إِنِّی کنْتُ مَرَرْتُ بِفُلَانٍ فَدَخَلْتُ إِلَى دَارِهِ وَ نَظَرْتُ إِلَى جَوَارِیهِ فَقَالَ(ع): «ذَاکَ مَجْلِسٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- إِلَى أَهْلِهِ أَمِنْتَ اللَّهَ عَلَى أَهْلِک وَ مَالِک‌».[۳۹]

در این روایت-که از جهت سند صحیحه است،عاصم بن حمید از امام صادق(ع) نقل می‌کند،که حضرت او را از نگاه کردن به خانه‌ای که در آن مغنّیات غناء می‌خواندند نهی کرده و از عواقب و روی‌گردانی خداوند از آن خانه پروا می‌دهد.

نکته‌ای که در این روایت جای توجّه دارد،”عاصم بن حمید” را می‌توان به راحتی با همین متن توثیق کرد.چرا که او با صداقت تمام از گناه خودش و توبیخ معصوم برای ما گزارش می‌کند.پس اگرچه او عدالت ندارد،ولی روشن است که صداقت و وثاقت داشته و قابل اعتماد است.


[۱] . مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه ظاهراً.
[۲] . زیدیّ جارودی : ثقه.
[۳] . رأس المذری : إمامیّ ثقه.
[۴] . القاسم بن جعفر بن عبد الله‌ بن جعفر بن محمّد بن حنفیّه : مهمل.
[۵] . مهمل.
[۶] . محمّد بن علیّ العلوی ‌: مهمل.
[۷] . الصحیح هذان الإسمان لشخص واحد و هو : عبد الله بن أبی بکر بن محمّد بن عمرو بن حزم‌ : مهمل.
[۸] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۷، ص۳۰۹، ح۲۴. (هذه الروایه مسنده و ضعیفه ؛ لوجود القاسم بن جعفر بن عبد الله و عبد الله بن محمّد بن علیّ العلویّ و أبیه و عبد الله بن أبی بکر بن محمّد بن عمرو بن حزم‌ فی سندها و کلّهم مهملون)
[۹] . الکلینی : إمامیّ ثقه.
[۱۰] . علیّ بن ‌محمّد بن عبدالله ‌أبو ‌القاسم بن عمران : إمامیّ ثقه.
[۱۱] . إبراهیم بن إسحاق الأحمری : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه ظاهراً.
[۱۲] . عبدالله بن إبراهیم بن حمّاد الأنصاری : إمامیّ ثقه.
[۱۳] . مولى بنی‌ هاشم : إمامیّ ثقه.
[۱۴] . أی : النساء یجتمعن للحزن، بکاء مع صوت.
[۱۵] . أی : لعلّ المراد الأسلوب الذی یقرئه رهبان النصاری للإنجیل؛ فإنّه کیفیّه غنائیّه خاصّه؛ مثل ما یفعله بعض المتصوّفه.
[۱۶] . أی : لا یجوز القرآن حناجرهم و لا یصل إلی قلوبهم. التراقی جمع الترقوه (چنبر گردن).
[۱۷] . وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج۶، ص۲۱۰- ۲۱۱، ح۱ ( الظاهر أنّ هذه الروایه مسنده و صحیحه).
[۱۸] . علیّ بن إبراهیم بن هاشم القمّی : إمامیّ ثقه.
[۱۹] . إبراهیم بن هاشم القمّی : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه علی الأقوی.
[۲۰] . مهمل.
[۲۱] . مهمل.
[۲۲] . عامّیّ لم یتّضح حاله عندنا.
[۲۳] . عبدالله بن العبّاس بن عبدالمطّلب : إمامیّ ثقه.
[۲۴] . وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج۱۷، ص۳۱۰، ح۲۷. (هذه الروایه مسنده و ضعیفه؛ لوجود سلیمان بن مسلم الخشّاب و عبد الله بن جریح المکّیّ فی سندها و هما مهملان و عطاء بن أبی ریاح و هو عامّیّ لم یتّضح حاله عندنا‌)
[۲۵] . إمامیّ ثقه.
[۲۶] . الأنصاری : إمامیّ ثقه.
[۲۸] . إمامیّ ثقه.
[۲۹] . أی : فرو رفتن در زمین.
[۳۰] . أی : فرو ریختن بلا بر آنان از آسمان‌.
[۳۱] . أی : الملاعب التی یضرب بها.
[۳۲] . أی : الإماء المغنّیات.
[۳۳] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۷، ص۳۱۱، ح۳۰. ( هذه الروایه مرفوعه و ضعیفه)
[۳۴] . إمامیّ ثقه.
[۳۵] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۷، ص۳۱۱، ح ۳۱ (هذه الروایه مرفوعه و ضعیفه).
[۳۶] . العطّار : إمامیّ ثقه.
[۳۷] . أحمد بن محمّد بن عیسی الأشعری : إمامیّ ثقه.
[۳۸] . الزاهری : مختلف فیه و هو إمامیّ ثقه ظاهراً.
[۳۹] . وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج‌۱۷، ص۳۱۷، ح۴. (هذه الروایه مسنده و صحیحه ظاهراً)
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *