تفسیر


تفسیر

, ,

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

۹۶/۱۰/۲۷

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه ۵۹ سوره بقره

وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْیَهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ﴿۵۸﴾فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا کَانُواْ یَفسُقُونَ ﴿۵۹﴾[۱]

بحث در رابطه با تفسیر آیاتی از سوره بقره بود که به ذکر وقایع بنیاسرائیل پس از خروج از مصر میپرداخت. در این آیه خداوند به ایشان فرمودند که به این شهر وارد شوید و هنگام ورود تواضع داشته و استغفار کنید؛ امّا این قوم بهانهجو و لجوج به جای آنکه از این فرصت استفاده کنند و از گناهان گذشته خود تنها با گفتن یک کلمه “حطّه” پاک شوند، آن را مسخره کردند و چیزی غیر از آن کلمه را به زبان آوردند.

در تفاسیر آمده است که بنیاسرائیل به جای آنکه بگویند “حطّه” میگفتند “حنطه” که به معنی گندم است؛ یعنی آن‌ها خدا و سفارشش را به استهزاء گرفته بودند. آن‌ها به جای طلب توبه، درخواست مادّیات را داشتند.خداوند به تاوان این ظلم، عذابی از آسمان بر ایشان نازل کرد که “رجز” است؛ یعنی مایه آشفتگی و فروپاشی ایشان شد.

خداوند میگوید که این تاوان تبدیلی بود که در امر الهی صورت دادند. تبدیل با تغییر تفاوتی دارد؛ تغییر تفاوتی را میگویند که عارضی بوده و در سطح اتّفاق میافتد مثل تغییر رنگ، ولی تبدیل ناظر به اصل و ماهیت شیء است مثل تبدیل سگ به نمک در نمکزار. در فضای اخلاقی گاهی تعبیر میشود که فلانی تغییر کرده است. این تفاوت اخلاقی او در نظر شخص آن‌قدر عمیق نیست و حتّی احتمال میدهد که به بدیهایش بازگردد. ولی جایی تعبیر به تبدیل میشود که ماهیت و شخصیت شخص، عوض شود؛ آنجا تعبیر به تبدیل میکنند. لذا گاهی به بزرگان عرفانی میگویند “ابدال” چرا که ایشان گویی ماهیت خود را عوض کردهاند.

در اینجا نیز وقتی خدا میگوید که ایشان در قول خدا تبدیل صورت دادند، یعنی چیزی غیر از حطّه و کلام مورد سفارش به ایشان گفتهاند. همان‌طور که گفتیم این‌ها گفته بودند “حنطه” که اصلاً کلام دیگری است. خدا ذکری را به ایشان آموخته بوده است تا از گناهان ایشان درگذرد. ولی ایشان در عوض سراغ دنیا و گندم‌های خود را گرفته بودند. پس این تغییر نیست، بلکه تبدیل است.

خداوند به تاوان این گناهان، از آسمان بر ایشان “رجز” نازل نمود. رجز به معنی پلیدی، عذابی است که سبب آشفتگی و بینظمی و بی‌تعادلی است. این نوع عذاب آرامش و سکون اجتماعی را از ایشان میگیرد. در برخی روایات این رجز را به معنی طاعون گرفتهاند.

این عذاب سخت به تاوان فسق مستمرّ ایشان است.”بما کانوا یفسقون” که در حقیقت ناظر به استمرار فسق در میان ایشان است؛ یعنی جامعه از فسق و ارتکاب محرّمات عقلی و شرعی پر شده است و همه‌جا یکسره فسق دیده میشود. چنین جامعهای عذابی اینچنین گرفتارشان خواهد کرد.

فسق به معنی خروج از حدود و قوانین است. شریعت و عقل در این زمینه حدود را مشخّص میکنند؛ و اگر انسان از این حدود پا فراتر بگذارد، فاسق شده است.

پس دو نکته مهم از این آیه استفاده شد. یکی اینکه تمسخر اوامر و نواهی الهی مستلزم و مستتبع قهر و عذاب او خواهد بود؛ گاهی کسی نافرمانی میکند، ولی گاهی نه‌تنها نافرمانی میکند بلکه تمسخر هم میکند. این نوع رفتار که امروز در بین جوانان ما نیز شایع شده است، بسیار بد است؛ و عقوبات الهی را همراه دارد.

نکته دوّم این است که انسان در باب فرامین و اوامر و نواهی خداوند، تبدیل صورت ندهد. همان دستوری که خداوند از ما خواسته است را بیاوریم. اینکه بگوییم من دوست دارم این‌طور انجام دهم، تبدیل است. باید امر را به همان صورت که او گفته است انجام دهیم.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *